زمانی میتوانید ادعا کنید چیزی را کاملاً بلد هستید که بتوانید آن را به دیگران یاد بدهید؛ یعنی برای اینکه در درسی به تسلط کافی برسید باید توانایی آموزش آن درس را در خودتان تقویت کنید. خبر خوب این است که اگر به این مهارت برسید، فراموش کردن مطالب و نکات آن درس کمی سخت میشود.
روش من این است: به خودم درس پس میدهم.
خودکار و دفتری برای هر درس تهیه میکنم و سپس بخشی از کتاب را مشخص و زمانی را برای مطالعه در نظر میگیرم. آن گاه شروع به مطالعهی آن درس میکنم. پس از خواندن هر بند یا صفحه یا مبحث، توقف میکنم. مقدار مطالعه بستگی به حجم، سطح دشواری، علاقهی شخصی و میزان تسلط قبلی خودم در آن درس یا مبحثی که میخواهم بخوانم دارد. حالا دفتر را باز میکنم، آنچه را مطالعه کردهام به خودم درس میدهم و هر چه را متوجه شدم به صورت جزوه مینویسم. همان طور که گفتم این کار را ممکن است روی یک پاراگراف از کتاب یا یک صفحه یا یک مبحث انجام بدهم. میزان یادگیری و درک من از مطالبی که مطالعه کردهام در جزوهی دستنویس خودم کاملاً مشهود است. این جزوه (که در آن، کتاب را به زبان خودم نوشتم) منبع خوبی برای مرورهای سریع من خواهد بود. این کار را آن قدر ادامه میدهم تا تمام مطالبی را که در حال مطالعهی آنها هستم کاملاً به خودم درس بدهم. سپس سراغ سؤالات امتحانی و بعد تستهای استاندارد و شناسنامهدار میروم. جالبترین بخش ماجرا اینجاست که اکثر آنچه را به خودم درس میدهم، چند ماه بعد هم به خاطر خواهم داشت و با یک تورق سریع تمام آنها را به یاد خواهم آورد. این روش وقتی مؤثرتر میشود که پیشخوانی و روزخوانی هم اجرا شود. هنگام روزخوانی، قدرت درس پس دادن چند برابر میشود. شاید از نظر شما این روش زمان زیادی نیاز داشته باشد. در نگاه اول حق با شماست ولی از کمی دورتر به آن نگاه کنید: عموماً مطالبی را که به صورت دانشآموزی میخوانیم، خیلی زود فراموش میکنیم و مجبوریم برای یادآوری مجدد، آن را بازخوانی کنیم. حالا به نظر شما اگر مطلبی را بارها بخوانیم، زمان بیشتری صرف میکنیم یا با یک بار به روش معلمی بخوانیم و در دفعات بعد با تورق سریع به یاد آوریم؟
شما روش بهتری سراغ دارید؟
