فرض کنید یک کتاب درسی دارای 10 فصل و هر فصل به طور میانگین دارای 5 مبحث باشد و هر مبحث دارای 4 تیپ تست؛ یعنی شما برای یک درس، 200 عنوان دارید که باید در آنها به تسلط کامل برسید. اگر به ازای هر عنوان، 10 تست در کتاب کمکدرسیتان (با فرض اینکه برای این درس فقط یک کتاب کمکدرسی دارید) وجود داشته باشد، شما با 2000 تست روبهرو خواهید بود. این تازه مربوط به یک درس است. اگر ده درس مختلف داشته باشید و برای هر درس همین محاسبات را در نظر بگیریم، شما با 20 هزار تست مواجه خواهید شد. شما حداقل در 20 آزمون کانون هم شرکت میکنید که در هر آزمون دستکم 230 تست جدید دریافت میکنید، یعنی سرجمع 4600 تست هم در اینجا به مجموعه تستهایی که نیاز به بررسی و بازآموزی دارند اضافه میشود. به این تعداد تست، تستهای کتابهای فصلی و برنامهای و آزمونهای غیر حضوری را هم اضافه کنید. بدین ترتیب فقط در سال آخر تحصیل، تا روز کنکور، شما درمجموع با چیزی بالغ بر سی هزار تست روبهرو هستید. اگر هر تست را در یک دقیقه بزنید، در دو دقیقه پاسخ را بررسی کنید، در یک دقیقه به کتاب مراجعه و حاشیهنویسی کنید و برای بازآموزی و تکرار تست (خصوصاً آنها که بلد نبودهاید یا اشتباه زدهاید) هم کلاً 2 دقیقه زمان اختصاص دهید، با فرض روزی 10 ساعت تستزنی، شما برای این تعداد تست دستکم 10 ماه زمان نیاز خواهید داشت!
چه کنیم؟ فکر میکنم باید کمی هوشمندانهتر عمل کنیم.
اولین گام برای افزایش بهرهوری، طبقهبندی است. تستها را به تیپهای مختلف طبقهبندی کنید. کار سختی است، اما قبلاً کسانی این کار را برای شما انجام دادهاند. کتابهای آبی بر اساس تیپبندی و مباحث مختلف، تستها را طبقهبندیشده تحویل میدهند. روش استفاده از این طبقهبندی میتواند بهرهوری در تست زدن را افزایش داده و نتایج شگفتانگیزی را در کمترین زمان برای شما به ارمغان بیاورد. لازم نیست همهی تستها را بزنید. کافی است از هر تیپ سه تست کار کنید. یک تست را به صورت آموزشی، یک تست را به صورت تثبیتی و یک تست را به صورت تسلطی بزنید. فرض کنید فصل اول درسی دارای 5 مبحث و هر مبحث دارای 4 تیپ تست باشد؛ یعنی کلاً این فصل 20 تیپ تست دارد. فرض کنید کل این فصل در آزمون بعدی میآید و شما باید برای آن آماده شوید. در وهلهی اول از هر تیپ یک تست به صورت آموزشی کار کنید؛ به این صورت که سعی کنید تست را حل کنید و در صورت عدم موفقیت، به درسنامه یا جزوهی معلم یا کتاب درسی رجوع کنید. به هر حال تلاش کنید به پاسخ برسید. پس از دو سه دقیقه کلنجار رفتن، با کسب هر نتیجهای، به پاسخنامه مراجعه کنید و تست را یاد بگیرید. مرحلهی بعد مرحلهی تثبیت است. از هر تیپ یک تست انتخاب کرده (20 تست) و 20 تست را یکجا (بدون در نظر گرفتن زمان) حل کنید و پس از اتمام آخرین تست، با مراجعه به پاسخنامه، همهی 20 تست را بررسی کنید. در مرحلهی سوم یعنی تسلط، 20 تست انتخاب کنید و آنها را به صورت زماندار (طبق زمان استاندارد) حل کنید. در انتهای زمان با کمک پاسخنامه آنها را بررسی کنید. با توجه به اینکه آزمونهای کانون پوششی است و شما تستهایی را که قبلاً زدهاید، علامتدار کردهاید، در پروژههای دیگر از برنامهی راهبردی که مباحث تکراری دارید، میتوانید مجدداً به این تستها برگردید و خود را محک بزنید (تستهایی که قبلاً درست زدهاید میتواند مرور خوبی برای یادآوری آموختههای قبلی باشد. تستهای غلطزده را باید درست حل کنید و تستهای نزده را باید بلد باشید). از هر تیپ تستی که در یادآوری و بازآموزی بلد نبودید، چند تست جدید کار کنید. با این روش، شما با یکسوم تستهای کتاب آبی، کل تیپهای مختلف را حداقل سه بار تمرین کردهاید. البته چند بار هم در آزمونهای کانون و آزمونهای غیر حضوری، پرتکرارترین تیپها را به صورت تسلطی کار کرده و ارزیابی کردهاید. با توجه به اینکه هر مبحث در برنامهی راهبردی 4 الی 5 بار تکرار میشود، با اجرای این روش و هماهنگی با برنامهی راهبردی، شما پرتکرارترین تیپ سؤالات کنکور را حدوداً 7 الی 8 بار تمرین میکنید. اگر تمایل به تمرین بیشتر روی این تیپها دارید نکتهی ظریفی در تیپبندی کتابهای آبی وجود دارد. با مراجعه به فهرست کتاب آبی، تعداد تیپهای هر مبحث و تعداد تستهای همان مبحث را مقایسه کنید. برخی تیپها، تعداد تست بیشتری را به خودشان اختصاص دادهاند و این نشان میدهد این تیپها اهمیت بیشتری در کنکور سراسری دارند. میتوانید روی این تیپها بیشتر وقت بگذارید. دیگر زوایای پنهان کتابهای آبی را خودتان کشف کنید!
