دبستانی که بودم زنگهای املا که میشد، دو تا کلمه همیشه به گوش میخورد: نقطه، سرخط.
اوایل یادم میرفت نقطه بگذارم و سریع میرفتم سر خط که از دیکته جا نمانم. میدانستم که اگر عقب بیفتم و به معلم بگویم، دوباره برایم میخواند اما غرورم اجازه نمیداد. همیشه برایم سؤال بود که چرا باید نقطه بگذارم و بروم سر خط.. مثل دوران کنکور که برایم سؤال بود که چرا باید از از مهرماه جدی شروع کنم.
به دلیل نگذاشتن نقطه نمرهام کم نمیشد اما حس میکردم کار را نصفه انجام دادهام. در خانه با خودم تمرین میکردم که نقطه بگذارم اما عجلهام برای عقب نیفتادن باعث میشد این کار را تکرار کنم. یک روز معلم گفت از این به بعد اگر نقطه نگذارم نمرهام کم میشود. نمرهام کم شد و خیلی ناراحت شدم. من از آن دسته بچهها بودم که دوست داشتم همیشه 20 بگیرم. سال کنکور هم جزء آنهایی بودم که دوست داشتم همیشه ترازم بالا باشد اما من باز هم عجله داشتم. عجله برای رسیدن به تراز بالاتر نمیگذاشت درسها و نکتهها را خوب یاد بگیرم.
تصمیم گرفتم عجله را کنار بگذارم و اول نقطه بگذارم و بعد بروم سر خط. الان میدانم که چرا میگفتند اول نقطه بعد سر خط. با خودم گفتم قرار نیست از همان اول تراز بالا بیاورم.
نقطه سر خط یعنی جمله تمام میشود و جملهی دیگری شروع میشود. جملهی بعدی ممکن است هیچ ارتباطی به جملهی اول نداشته باشد. نقطهی سر خط برای این است که بدانم بد و خوب دادن آزمون قبل ربطی به آزمون بعد ندارد. من میتوانم آزمون بعدی، هفتهی بعدی، روز بعدی، ساعت بعدی، دقیقهی بعدی و حتی ثانیهی بعدی متفاوتتر از قبل باشم.
گفتن نقطه سر خط باعث مرتب بودن برگهی املا میشود.
برای افزایش ساعت مطالعه عجله نکنید؛ چون ممکن است دچار افراط و تفریط شوید. ساعت مطالعه را بهتدریج اضافه کنید. برای این کار نیاز به برنامه دارید. نظم در برنامه باعث میشود نمرههای غلط شما کم شود. برای رسیدن به تراز بالا عجله نکنید. حرکت تدریجی انگیزهی بیشتری برای ادامه به شما میدهد.
درس خواندن را از پاییز جدی شروع کنید؛ چون بهترین زمان برای یک شروع خوب است. پاییز دورهای است که میتوان پیشرفت زیادی کرد.
