در فصل ۴ کتاب «قورباغهات را قورت بده» اثر برایان تریسی، میخوانیم: طرز تفکر بلندمدت باعث بهبود تصمیمگیریهای کوتاهمدت میشود.
او که این اصل را به عنوان یک قانون در نظر گرفته، معتقد است داشتن یک ایدهی روشن در مورد کار مهمی که باید در بلندمدت انجام دهید سبب میشود تصمیم گرفتن دربارهی اولویتها در کوتاهمدت آسانتر شود.
با کمی دقت متوجه میشویم که این قانون همان منطق برنامهی راهبردی است که یک هدف بزرگ را به چند پروژهی کوچک تقسیم کرده تا دستیابی به اهداف آسانتر شود. برای مثال، در پروژهی تابستان دانشآموزان درسهای سال گذشتهی خود را مرور میکنند و به اختیار نیمی از نیمسال اول سال آینده را پیشخوانی میکنند. در پایان تابستان دانشآموزان تمام مباحث خواندهشده در سال قبل را دوره کرده و نسبت به دانشآموزان غیر کانونی آمادگی بیشتری برای سال تحصیلی جدید دارند. این پروژهی بزرگ در تابستان محقق نمیشد مگر با تقسیم آن به ۷ پروژهی کوچک و کمحجم.
داشتن برنامهی راهبردی و پیشروی طبق مبحثبندی آن تا حد زیادی مانع سردرگمی و آشفتگی ذهنی دانشآموزان میشود.
برنامهی راهبردی شباهت زیادی به قطبنما دارد. قطبنما زمانی کاربرد پیدا خواهد کرد که سفری طولانیمدت در پیش داشته باشیم و به وسیلهی قطبنما بتوانیم مسیر و جهت درست حرکت را بیابیم. قدم گذاشتن در مسیر سفر بدون قطبنما ما را از دستیابی به مقصد بازمیدارد؛ بنابراین برنامهی راهبردی از لوازم مورد نیاز در مسیر درس خواندن است؛ پس همیشه این قطبنما را همراه خود داشته باشید و منطق آن را یاد بگیرید.
