عدم تمرکز حواس موضوعی است که بسیاری از جوانان از آن رنج میبرند و دلایل مختلف و متعددی دارد.
همان طور که خود میدانید، تمرکز حواس در هر کاری از جمله مطالعه و درس خواندن از ضروریات قطعی است. تمرکز حواس حالتی ذهنی و روانی است که در آن حالت، تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان روی موضوع خاصی متمرکز میشود و تضمینکنندهی امر یادگیری و انجام صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است. به هر حال در یک جمعبندی کلی میتوان گفت بیشتر افراد به دلایل عمدهی زیر با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه میشوند:
کسانی که خود را به انجام دادن کار یا مطالعهی درسی مجبور میکنند، در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت تمام قوای ذهنی و روانیشان به طور خودکار از آن موضوع پرت میشود و دچار حواسپرتی میشوند. چنین افرادی ممکن است مدتها با بیعلاقگی کارهایی انجام میدهند یا به دنبال درس یا رشتهی تحصیلی خاصی تلاشهایی بکنند و به عبارت دیگر خود را مجبور به انجام دادن آن کار یا مطالعه میبینند.
فشارهای روانی نیز از عوامل عمدهی تشتت فکری است. بیشتر افراد زمانی که با مسئلهای مواجه میشوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند یا توانایی حل مسئله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب میشوند و درنتیجه این نگرانیها، ترس از شکست، افکار منفی، عدم اعتمادبهنفس و خیالبافیهای منفیگرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب میکند و به جای اینکه روی موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز میکنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره شده و موجب حواسپرتی میشود.
گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال میکنند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و... رخ میدهد) و تمرکز حواس را از بین میبرند.
گاهی عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه باعث خستگی جسمی و روانی شده و آمادگی روانی لازم برای مطالعه و درس خواندن از بین میبرد. درنتیجه احساس بیعلاقگی و به دنبال آن عدم تمرکز حواس بر او مستولی میشود.
تکثر و تعدد فعالیتهای فرد مخصوصاً اگر در توان انسان نباشد، باعث عدم تمرکز حواس میشود.
راههای مقابله با عوامل حواسپرتی
برای مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونهای مانع تمرکز حواس میشود باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه کرد. نکات زیر میتواند به عنوان راهکارهای کلی مؤثر واقع شود:
1. در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیتهای درسی و غیر درسی برنامهریزی کنید. اوقات شبانهروز را در یک جدول زمانبندیشده از هنگام بیداری تا موقع خواب، یادداشت کرده و برای هر کاری، زمان خاص و مناسب آن را معین کنید. سعی کنید طبق همان برنامهی تنظیمشده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و...) بپردازید. حتی زمان معین و مشخصی را در طول روز برای اندیشیدن دربارهی موضوعات مختلف و تخیلات و افکار مزاحم اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایدهی مهم دارد:
الف) نظم و انضباط در تمام فعالیتها حتی در اندیشهها و افکارتان راه پیدا میکند که خود بسیار ارزشمند است.
ب) اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین به سراغتان آمد و باعث حواسپرتی شما شد میتوانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در اینباره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید میکنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخصی معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید.
2. اصول و قوانین لازم برای یک مطالعهی سودمند را بشناسید و آن را بهدقت رعایت کنید. ما نیز در اینجا به چند مورد اشاره میکنیم:
الف) با مد نظر قرار دادن هدف خود از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز به مطالعه را در خودتان شعلهور سازید.
ب) هنگام مطالعه یا حضور در کلاس از افکار ناامیدکننده، کسلکننده و غیر منطقی بپرهیزید و همواره امید، قدرت و توانایی را در ذهن خود حفظ کنید.
ج) همیشه برای مطالعه یا در کلاس، کاغذ و قلمی داشته باشید و یادداشتبرداری کنید یا خلاصهای از مطالب را یادداشت کنید تا در فضای روانی درس و مطالعه قرار داشته باشید، نه اینکه به دنبال افکار و ذهنیات خود باشید.
د) با پیشمطالعه وارد کلاس شوید و پرسشهایی که دربارهی درس به ذهنتان میرسد، بلافاصله از استاد بپرسید و به خود اجازه ندهید سؤال مطرحشده، ذهنتان را به خود مشغول دارد و بهتدریج از فضای روانی کلاس خارج شوید. با این روش ساده میتوانید فرایند تدریجی و محتوای درسی کلاس را دنبال کنید و خود را در فضای درسی یا مطالعه قرار دهید.
ه) زمان و مکان مطالعه باید از نظر فیزیکی و روانی از شرایط مناسب برخوردار باشد و هر گونه عاملی را که میتواند باعث حواسپرتی شود (نظیر سروصداها، سرما و گرما، نور کم یا خیلی شدید و...) از محیط مطالعهی خود حذف کنید.
3. در صورتی که تعدد کارها و فعالیتهای غیر درسی باعث عدم تمرکز میشود، آنها را به حداقل ممکن برسانید و به خود بگویید: «در این دوره و زمان، مهمترین وظیفه و کار من مطالعه و درس خواندن و ارتقای سطح علمی است و فعالیتهای جانبی متعدد مزاحم وظیفهی اصلی من است.»
