بازیابی با نوشتن: بازیابی با نوشتن بعد از مطالعه یا بعد از کلاس درس صورت میگیرد. این کار در مراحل یادگیری بهویژه در مرحلهی ادارک پررنگتر است. مرحلهی بازیابی اطلاعات در مطالعه، تأثیر مهم و بسزایی در آزمونهای جامع و جمعبندی کانون فرهنگی آموزش دارد؛ زیرا دانشآموزان با انبوهی از مطالب روبهرو هستند ولی زمان کمی در اختیار دارند؛ پس عملاً دانشآموزان با این فرصت کم یا ناامید میشوند یا شروع به بازخوانی مطالب میکنند.
لازم به ذکر است در این مدت کم بازخوانی کار اشتباهی است؛ بنابراین در روش بازیابی دانشآموزان به جای مرور چندبارهی مطالب یا مباحث (بازخوانی) که در اکثر مواقع به یادگیری سطحی و حفظی درسها منجر میشود، بعد از مطالعه یا حضور در کلاس، مطلب را به زبان خود بازگو میکنند یا روی کاغذ با پرسش سؤال از مبحث مورد نظر از خود مینویسند که این کار بازدهی بیشتری دارد.
بازیابی با آزمون: این نوع بازیابی با آزمون دادن صورت میگیرد و منجر به طبقهبندی مطالب در ذهن میشود. با استفاده از آزمون میتوانید موضوعات و مطالب مطالعهشده را بازیابی کنید؛ موضوعاتی که شاید از دید شما در مراحل ابتدایی سخت و ناممکن به نظر برسند ولی چنین نیست. بازیابی با استفاده از آزمون به میزان یادگیری اولیه ارتباط دارد و یادگیری اولیه مطمئناً با نحوهی مطالعه مرتبط است.
بازیابی با استفاده از آزمون میتواند به تکمیل یادگیری کمک کند. بازیابی به دانشآموز کمک میکند تا برنامهی دقیقی برای مطالعهی مباحث قبلی و برنامهریزی برای درسها و مباحث پیش رو داشته باشد. بازیابی سطح تسلط را بالا برده و منجر به افزایش یادگیری و آرامش ذهن میشود.
بازیابی باعث تثبیت آموختهها میشود و ذهن را آمادهی خواندن مطالب جدید میکند و همچنین برنامهای برای مرور مطالب قبلی است.
علاوه بر بازیابی از طریق نوشتن و آزمون، دانشآموز میتواند از طریق توضیح دادن مطالب به فرد دیگر نیز بازیابی کند. این روش کاملترین روش بازیابی است؛ زیرا در حین توضیح مطالب به دیگری متوجه میشود که بر کدام قسمت از مطالب تسلط داشته و کدام قسمت نیاز به مرور مجدد دارد.
یک پژوهش تجربی روی گروهی از دانشآموزان انجام شد. در این پژوهش افراد به 3 گروه تقسیم شدند و به آنها مطالب مشابهی داده شد و آزمون مشابهی از آنها گرفته شد. روش مطالعهی این 3 گروه متفاوت است. گروه اول مطالب را 4 بار خواندند و گروه دوم 3 بار خواندند و یک بار بازیابی کردند و گروه سوم یک بار خواندند و سه بار بازیابی کردند. پس از آزمون سه موضوع را اندازهگیری کردند:
یادگیری مطالب در کوتاهمدت
یادگیری مطالب در بلندمدت
احساس یادگیری
در یادگیری مطالب در کوتاهمدت یعنی گروه اول، کسانی که 4 بار خواندند، در کوتاهمدت 5.7 از 10 و در بلندمدت 1.6 از 10 را به دست آوردند. این گروه افرادی هستند که فقط میخواندند و در آزمون شرکت میکردند؛ یعنی تست نمیزدند و احساس یادگیریشان هم 9.6 از 10 بود.
گروه دوم کسانی بودند که 3 بار خواندند و یک بار بازیابی کردند. آنها در کوتاهمدت 8.1 از 10 و در بلندمدت 3.8 از 10 را به دست آوردند و احساس یادگیریشان هم 8.4 از 10 بود.
اما گروه سوم که بهترین استراتژی را داشتند؛ یعنی یک بار میخواندند و 3 بار بازیابی میکردند، در کوتاهمدت 8.7 از 10 و در بلندمدت 8.8 از 10 را به دست آوردند و احساس یادگیریشان هم 8 بود.
نتیجه میگیریم وقتی مطلبی را بلدیم و یاد گرفتیم، اگر آن مطلب را دوباره بازخوانی کنیم فایده ندارد. باید به جای آن، مطلب را بارها و بارها بازیابی کنیم.
