ممنون از بچه ها ...
علیرضا
آری آن روز چو آزمون حضوری لغو گشت.
داشتم برگزاری اش را باور.
من نمیدانستم معنی هرگز را.
تو چرا برگزار نگشتی دیگر؟
کاربر
مدیر😂😂😂به خدا انقدر از دستت خندیدم دلم درد گرفت😂باور کن خیلی خیلی نابغه ای ، خب یه نظر در مورد کتاب بود دیگه😂😂😂
نوشیکا شریفی، پنجم دبستان - بهشهر - میانگین تراز 6870
سلام میخواستم بدونم که اقای اقالویی کامنتهای این صفحه را میخوانه؟ اخه گفته بود که همهی صفحات را میخوانه من هم دنبال یه راهکار هستم که ثابت کنم همهی صفحات را نمیخونه
صفحه فیلم آموزشی ریاضی پنجم دبستان مبحث مساحت لوزی دبیر آقای قاسمی
لیلا حسن نژاد، تجربى نظام جدید - تربت حیدریه - میانگین تراز 6436
در روزگاران قدیم ویروسی بودیندی که مردمان آن را کرونا خواندیندی.بسی بکشتیدی و بگرفتیدی و بیچاره کردیندی😵😵چندی نگذشتیندی که افسرده گشتیدی و موی کندیندی که آریاییان مسافرت رفتیندی و آزمون دادیندی و به ریش من خندیدیندی😕😕.همی دیوانه گشتمدی و متحول شدمدی.آریاییها وجودش را به فال نیک گرفتندی و به ادویه ای تبدیل شدیندی😊😊و بعدها زرد چوبه نام گرفتیدی.و مردمان درس عبرت گرفتندی و دستهای خود شستندی😌😌
خیلی خوبندندی (موقع خواندن این متن دوروز فک درد داشتم )
مبینا صدیقی، تجربى نظام قدیم - مهاباد
آلارم گوشی دیگه جواب نمیده باید یکی رو استخدام کنم صبحا زنگ بزنه چند دقیقه باهام صحبت کنه مطمئن شه بیدارم
عرفان حسنی شهری، تجربى نظام جدید - گناباد - میانگین تراز 5727
وقتی چن بار" بروزرسانی" پشت سر هم میزنی مینویسه "اولین نفری باشید که نظر میدهید" یع احساس غروری داره که نپرس😁😁😁😁
زانسیا
کاربرکم کم با این حجم از اعتراضات بچهها نسبت به سر و صدای همسایه هاشون سر آزمون احساس میکنم این همسایهها بچه هاشون پارسال رتبه خوبی نیاوردن، امسال میرن تاریخ ازمونارو درمیارن که همون ساعت سر و صدا کنن 😂
دریم دریم 1
بخش آموزشی امروز
راهکارهایی برای جلوگیری از دزدی از خانه:
1- اگر غریبه در خانه ی شما است وسایل با ارزش را مخفی کنید
2- اجازه ندهید که افراد غریبه تلفن منزل شما را داشته باشند
3- یک قفل قابل اعتماد نصب کنید
4- از پنجره ی خود محافظت کنید
5- از فضای اطراف ملک خود مراقبت کنید
6- جعبه ها را برای وسایل گران قیمت به درستی دور بریزید
7- قفل های خود را بررسی کنید-
8- اجازه دهید نور خورشید داخل شود
9- گیاهانی را با شاخ و برگ های زیاد و تیز در مقابل حصار و پنجره های خود قرار دهید
10- هیچ اطلاعاتی را از طریق تلفن منتقل نکنید
11- وانمود کنید
پ.ن مربوط به اصل 11
تصور کنید مدتی خانه خود را ترک می کنید. شما در حال حاضر در خیابان هستید و ناگهان متوجه یک فرد عجیب می شوید. آنها ممکن است منتظر بمانند که شما دور شوید تا بتوانند وارد شوند. خجالتی نباشید: دور خود بچرخید و دست خود را تکان بدهید انگار کسی در خانه مانده است.
دریم دریم
این بخش وانمود کردن
روزگار
سیستم امنیت خونهی ما به این صورته که مامان بابام یه چراغو روشن میزارن تا دزد فک کنه ما خونه ام
کاربر
فک میکردم فقط ما اینطوری هستیم 😂
کاربر
خونه ما هم اینطوریه 😂😂😂
فاطمه ساسانی
من وقتایی که خونه تنهام میرم تو حیاط الکی حرف میزنم😂مثلا یه بار دیدم صدا میاد گفتم باشه باشه الان میارمش تو گاز و روشن کن😂که اگه دزدی بود فک کنه خونه هستن😁🤦♀️
کاربر
عین ما 😂😂😂 هنوز ما یه زمانی تلویزیون رو هم روشن میذاشتیم🤣🤣😅
شایسته اسمعیلی، تجربى نظام جدید - خوی
هی روزگار انگارهمه ایرانیا اینجورین ماهم هستیم🙂🙂 اینجوری
کتایون خدامی افشاری، تجربى نظام جدید - مراغه
جالبترش اینجاس که دزده هم فکر میکنه واقعا کسی خونه هست😂
سامان جهان بین، تجربى نظام جدید - گچساران - میانگین تراز 6555
سیستم امنیت خونه ما پیشرفته تره ،بابام دو جفت دمپایی هم جلو در میذاره:))
کاربر
دقیقا همه ما اینطوری هستیم در هر نقطه از ایران😳😂😂
مهدی اسمعیلی، تجربى نظام جدید - شیراز - میانگین تراز 6675
واقعا عجیبه، حتی قفل کردن در خونه هم عجیبه، شما در نظر بگیر دزد میاد میبینه در قفله میگه حیف شد اینا خیلی زرنگن قفلش کردن! و بعدم ول میکنه میره!
آرمین معصومی
ما یبار تنها بودیم،از ترس دزد ساعت 3شب تو حیاط رفتیم فوتبال با پسر خاله صداش همه همسایه رو بیدار کرد.
نسترن صمیمی زاده، تجربى نظام جدید - دهدشت - میانگین تراز 5571
من با داداشم ی بار زدیم بیرون از خونه ...دونفر مشکوک تو کوچه بودن ...داداشم برگشت کولر و تلویزیونو روشن کرد بعد زدیم بیرون 😂امنیت ب این میگن
عاشق راهکار دمپایی شدم .یعنی دزد میاد دم در میبینه یه جفت دمپایی جلوی خونه س .پیش خودش میگه وای از روی شماره پاها معلومه یه آدم قوی تو خونه س ...چه ترسناک ... و فلنگ رو میبنده
هاله
معلم ما چندوقتی بود ولی لیست بالا بلند تکالیف جلسه بعد رو مشخص میکرد همیشه ته پیامش مینوشت:شاد باشین.ماهم به هوای اون شاد باشین، انرژی میگرفتیم و تکالیف رو با انرژی در حد هسته اتم حل میکردیم و ته دلمون شاد بودیم که معلممون به شادیمون اهمیت میده:) یه روز یکی از بچهها به نمایندگی از هممون رفت پی ویش و ازش کلی تشکر کرد و گفت که شما کلی به ما انرژی میدینو اینا! معلممون هم نه گذاشت نه برداشت گفت:بابا من منظورم این بود که تو پیام رسان شاد باشین،من هر روز درس میدم!...بنظرتون الان واسه ترک تحصیل دیره؟
روزگار
دقت کردین همه چی عوض شده...حتی اون روی بالشتا هم دیگه خنکی قدیما رو ندارن!
مبینا صدیقی، تجربى نظام قدیم - مهاباد
بابام میگه پاشو نون بخر، میگم داریم، میگه پاشو کتری بزار، میگم گذاشتم، میگه پاشو شربت ابلیمو درست کن، میگم درست کردم؛ میگه اصلا پاشو ببینم قدت چنده، فقط میخواد منو بلند کنه😂😂
آیلین عدالت بهبهانی، یازدهم تجربی - بهبهان - میانگین تراز 6626
آقا من امروز داشتم درس میخوندم بعد وسطش میومدم تو گوشی بعد مامانم دقیقا همون موقعی میومد تو اتاق که من گوشی دستم بود هی نگام میکرد میگفت خسته نشی یه وقت دیدم منافعم داره به خطر میافته:|اینجوری نمیشه داداشم و صدا کردم گفتم بره به مامانم بگه آیلین داره درس میخونه:)بعد رفته توحال بعد این که به مامانم میگه داد میزنه آجی گفتم:|بعد داد میزنم میگم ساکت شو دستش و میزاره رو دهنش داد میزنه میگه آخ مامان آجی بهم گفته بود بهت نگم:|:|:|🔫😐
ریجینا
دیشب تو اتاق نشسته بودم و حوصلم درحالت رکیدن بودک شروع کردم ازخودم صداهای مختلف در آوردم»هعهعه....بواتتامد....دلمونتن.....پدرومادرمم با سرعتی چون برق وبادوصاعقه خودشونو به اتاق رسوندن،گفتن یا علی!...بعددیدن هیچیم نیس،مامانم بالشوکوبیدبه کله ام.....بابامم دیدنگاه سنگین چایی که ریخته رو دستاش جبران نمیکنه گف:نمیخوام درس بخونی دیگه 🤣....داداشمم زد رو شونه خواهرم گفت نبینم اینو الگوت قرار بدیا!...مگه چیه خب؟.. حوصلم سر رفته بود
حسین درویشی، یازدهم تجربی - بندر دیر - میانگین تراز 6972
وقتی این کلاس شیشمی هارو میبینم دارن واسه تیزهوشان میخونن یاد اون روزا میفتم که با توپ پلاستیکی دولایه ساعت دوازده ظهر تو دل تابستون میرفتیم فوتبال...چ صفایی هم داشت...(چقدر اینا میخونن خسته نمیشندمشون گرم)😑
ابوالفضل
سرازمون یه سوال شک دار دیدم خودکارمو بردم جلومانیتور کنارش ضربدر بزنم..............بعدانتظاردارم سوالهای اقای برادران روجواب بدم.....
محیا
یه سوال:/ الان که رو جلد کتابای تست ما مینویسن "ویژه کنکور 99"سال بعد قراره چی بنویسن مثلا بنویسن" ویژه کنکور دوصفر" یا چی؟😕
مهدی اسمعیلی، تجربى نظام جدید - شیراز - میانگین تراز 6675
صبح کلهی سحر بیدار بشی تا شب درس بخونی از لحاظ علم فیزیک، کار انجام شده توسط شما صفر هست! چون جابه جایی نداشتی😑 آقای نیوتن و سایر فیزیکدانهای محترم، این رسمش نبود
اگه گفتی من کیم
چه سدّ محکمی گردیده احداث........
بتن آرمه بدون درک و احساس........
خدایا بشکنه این سد کنکور..............
ویا یک جورَکی آن را کنم پاس
بدون شوخی های کامنتی به انتخاب حمید آقالویی
تم این بخش : تلخ،شیرین
علی
دوستانی که یه بار کنکور دادن و شرایطش رو امتحان کردن یه ذره لطفا از حال و روزتون موقع اعلام نتایج بگید
الهام
خیلی بد یادمه از صبح تا شب هیچی غذا نخورده بودم بعدش دوستم زنگ زد گفت بریم بیرون منم واسه اینکه حال و هوام عوض شه قبول کردم تو بستنی فروشی بودیم که بهم خبر دادن نتیجه اومده بابام رتبم رو گفت اما باورم نمیشد 😂اخرش با دو رفتم سمت خونه و دیدم بله درسته و اون همه استرس تبدیل شد به اشک شوق انشاءالله این حس خوب خوشحالی رو همگی تجربه کنید🌹🌹.
کاربر
به منم خونوادم هیچی نگفتن کاش میگفتن این درد کم میشد..
کاربر
صفحه که باز شد سریع رفتم پایین رتبرو ببینم خیلی خوب بود ولی چن ثانیه بعد فهمیدم رتبه زبان بوده و کارنامه تجربی بالاییه ن
کاربر
خیلی هیجان انگیزه واقعا مخصوصا اونجاش که تو بلندگو میگن داوطلبان عزیز با نام خدا شروع کنید
کاربر
بدترین لحظه زندگیم روزی بود که رتبمو دیدم هیچ وقت فراموشش نمیکنم
کاربر
من وقتی ساعت 6 فهمیدم کارنامهها اومده کلا میلرزیدم گوشیو به بابام دادم شمارندمو بزنه و وقتی کارناممو دیدم باورم نمیشد...با اینکه رتبم داغون بود بابام همش میگف خیلیم خوبه فداسرت..تا صب گریه کردم گفتم رشته ای که دوس دارم نمیارم پس نمیرم دانشگا بابامم گف من هستم هرچی بخای برات فراهم میکنم اصن هرچی تو بخای... تلاش کنید که لبخند رضایتشونو به دست بیارید دیدن بغضشون از دیدن رتبه هم دردناک تره
مریم
جزو بدترین لحظهها بود ، رتبه ام دو برابر انتظارم بود و شوکه بودم و بدتر از همه آدمایی بودن ک اون لحظه زنگ میزدن رتبمو میپرسیدن ساکت میشدن یا سریع قطع میکردن ، و موقع اعلام قبولی دانشگاه که واقعا بدتر بود چون بازم امید داشتم بهش و نشد ، کلا درد بود و ترس دوباره رفتن این راه منو میکشت...
کاربر
امروز روزی بود ک خیلی خسته و خوابالو بودم . تا قصد میکردم برم بخوابم یا یه دقیقه سرمو بزارم روی کتاب یاد اون صحنه ای میفتادم ک قراره نتیجه کنکورمو ببینم و جیغ بزنم ،داد بزنم و مامان و بابامو بغل کنم و خداروشکر کنم...بعد برمیگشتم دوباره سر درس و ادامه میدادم .... نمیدونم چند نفر از شما مثل منید . من الان یکساله حصرت اون داد زدن بعد دیدم نتایج توی دلم مونده . یادمه امسال بعد دیدن نتیجه کنکورم خشکم زد و فقط بی صدا اشک میریختم...اون صدای فریاد شادی توی گلوم خفه شد اما امسال باید صدامو رها کنم باید😎
سما
من هیچ وقت رتبمو به هیچ کس نگفتم حتی خانوادم یادمه خیلی ناراحت بودم بابام گفت ناراحت نباش بابا ببین ناراحتی منم گریم میگیره و برای اولین بار دیدم که بابام باهام گریه کرد....و این خیلی برای من سنگین بود... 🍃
کاربر
3 روزِ قبل کنکور از بدترین روزهای زندگیم بود بدترین واقعا بدترین حس دنیارو داشتم داشتم روانی میشدم رسما. از استرس و اینا نه. از حسرت. ولی کلا در زمینهی استرس قبولی و اینا هیچی نداشتم چون میدونستم نمیشم. ولی خیلی سخته. حتی با اینکه خیلی بی سر و صدا تنهایی و یواشکی رتبه ام رو دیدم به هیچکس هم نگفتم خیلی اون بازه سخت بود
کاربر
حسرت داشتم ولی استرس نه چون قبول کرده بودم که تلاش نکردم و حق استرس داشتن و این چیزهای الکی رو هم ندارم. البته فک کنم یه بار یکم استرس گرفتم که نفس عمیق میکشیدم و اینا. وسط ازمون باورم نمیشد دارم کنکور میدم دور و برم رو نگاه میکردم بچههای مدرسه رو میدیدم که سرشون تو برگه است.
محمد صادقی - دانشجوی رشتهی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
اعلام رتبهها واقعا ناراضی بودم و حس خوشحالی انچنانی ای نداشتم..ولی واسه رشته و دانشگاه حس خوشبختترین فرد دنیا رو تجربه کردم ک هنوزم باهامه😁امیدوارم با تلاشتون همتون این حس رو تجربه کنید
کاربر
خدا اون روزه برا من امسال نیاره 😢😢😢
ملیکا رضادوست - دانشجوی رشتهی پزشکی- دکتری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی - تهران
تنها موقعی توی کل زندگیم که استرس داشتم... منی که یه آدم فوقالعاده شکمو ام، نتونستم به غذای مورد علاقهم لب بزنم، از استرس 😑
کاربر
بدترین لحظهی تمام زندگیم بود
کاربر
فقط میتونم بگم که.....حسرت بزرگترین به خدا بزرگترین شکنجه دنیاست.
پریا
میدونی چی بیشتر از همه دلمو شکست این که بابام هیچی نگفت حتی یه کلمه تازه دلداریمم داد خیلی سخته خیلی تلخه این بود واقعیت ما شما تلاش کنید که این نشه
کاربر
پریا بغض کردم کامنتتو خوندم😞😞😞
شاید از خواندن بعضی از کامنت های این بخش ناراحت شدید...من هم ناراحت شدم. ولی خوشحالم الان که دو ماه تا کنکور مانده این کامنت ها رو خواندید . برید درس بخوانید دیگه😡
