معمولاً فرزندان نیازهاي خود، بهويژه نيازهاي مرتبط با مسائل درسي را کمتر به زبان ميآورند. ارتباط والدین با اولیای مدرسه و آگاهی والدین از وضعیت تحصیلی دانشآموز به دانشآموزان اطمینان خاصی میدهد. ارتباط والدين با اوليای مدرسه باعث شناسايي بهتر نقاط قوت و فرصتهای بهبود دانشآموز میشود و بر همين اساس ياري رساندن به او معناي بهتري پيدا ميکند. این ارتباط نشان میدهد موفقیت دانشآموز چهقدر برای والدین اهمیت دارد و این موضوع برای دانشآموز ایجاد تعهد میکند. فرزندان نیز انتظار دارند والدين با ارتقای سطح معلومات و آگاهيشان به نيازها، مشکلات و انتظارات آنها پاسخ دهند تا آنها نيز بهراحتي بتوانند راه درست را بيابند.
عوامل بسياري در برقراري ارتباط مناسب بين فرزندان و والدين، والدين و اوليای مدرسه و به طور کلي هماهنگي و ارتباط بين خانه و مدرسه دخيل هستند که دليل اصلي برقراري اين ارتباط مناسب بين افراد خانواده، خانواده و اوليای مدرسه آموزش و پرورش صحيح فرزند و درنهايت موفقيت تحصيلي اوست. پروفسور جويس استين از دانشگاه جان هاپکينز به نکاتی در این زمینه اشاره میکند:
1- تربيت فرزند:
والدين بايد با مطالعه، حضور در کلاسهاي آموزشي، مشورت با والدين موفق و... به بهترين شيوههای آموزش و پرورش کودک مسلط شوند.
حضور در مقاطع مختلف تحصیلی برای دانشآموز، با تحولاتي همراه است که بايد با حمايت والدين اين تحولات را بپذیرد و رفتار مناسبی در برخورد با این تحولات داشته باشد؛ بنابراین خانواده باید همپاي تغيير و تحولات با او حرکت کند.
2- گفتو گو و برقراري ارتباط:
والدين موظف هستند ارتباطي مناسب بين فرزندشان و مدرسه برقرار کنند که اين هماهنگي و ارتباط بيترديد اثرات مثبتي بر وضعيت رفتاري و تحصيلي فرزند خواهد داشت. آنها باید همواره در جلسههاي مدرسه حضور پيدا کنند و نيازهاي فرزندشان را هنگام حضور در جلسهها با مدير، آموزگار يا مشاور در ميان بگذارند. علاوه بر آن بر اساس يک جدول زماني مشخص و جدا از دعوت مدرسه براي جلسه، به مدرسهی فرزندشان مراجعه کنند و از وضعيت تحصيلي فرزندشان مطلع شوند.
3- متعهد بودن:
تعهد والدين در قبال فرزند، تعهدي است که تنها محدود به صرف هزينه براي او نميشود. اين تعهد بايد با حضور مؤثر و مستمر والدين در عرصههاي مختلف زندگي فرزند بهويژه در زندگي اجتماعي و تحصيلي او مشاهده شود؛ ازاینرو والدین باید به هر نحو ممکن در فعاليتها و برنامههاي مدرسهی فرزندشان مشارکت کرده و در صورت موافقت اوليای مدرسه در برنامههاي فوق برنامه نیز، حتي اگر در حد همفکري و برنامهريزي باشد، همکاری کنند. آنها باید به تعهد خود به عنوان والدين پايبند باشند و هيچگاه به بهانهی کار و گرفتاري از مسئوليت پدر و مادر بودن شانه خالي نکنند. رفتار متعهدانهی والدین، درسي عملي براي فرزند است.
4- تکميل آموزشها در منزل:
والدين بايد بتوانند فرزندشان را در انجام تکاليف مدرسه کمک کنند. حتي اگر خودشان نميتوانند باید از افراد ديگر کمک بگيرند. کسب اطلاعات کامل دربارهی مباحث درسي، سياستگذاريهاي آموزگار و اوليای مدرسه در آموزش و پرورش و... گامي مؤثر برای تکميل آموختههاي مدرسه است.
5- تصميمگيري
والدين موفق همواره دربارهی وضعيت تحصيلي و ديگر مسائل مرتبط با فرزندشان بهدرستي میاندیشند و تصميمگيري ميکنند. اين والدين به والدين پيشگام يا رهبر معروف هستند. اگرچه نبايد تصميمگيري والدين جنبهی تحميل و اجبار به خود بگيرد، بايد به عنوان کليدي براي حل مشکلات فرزند مطرح باشد. قاطعيت در تصميمگيري نکتهی مهمي است که والدين باید به آن توجه کنند.
6- همکاري و مشارکت:
شناسايي نيازها و امکانات آموزشي مدرسه ميتواند والدین را براي مشارکت و حضور بيشتر ياري دهد. آگاهي از وضعيت مدرسه، چه از جهت نيازهاي آموزشي و چه از جهت نيازهاي ديگر چون بهداشت مدرسه، برنامههاي فوقبرنامه و... براي والدين ضروري است. البته اوليای مدرسه هم بايد از وضعيت اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي تک تک دانشآموزان آگاه باشند تا این مشارکت شکل مناسبتري به خود بگيرد.
درنهایت دانشآموزان براي رشد و موفقيت تحصيلي خود نيازمند مشارکت واقعي والدين و واليای مدرسه هستند که این موضوع در مطالعهی مصاحبههایی که با والدین دانشآموزان برتر انجام و منتشر شده است بهخوبی مشهود و نمایان است.
