آزمون 12 آبان دوم راهنمايي
مبحث: درس 2 (صفحه ي 14 تا 23 )
دوره: درس 1 (صفحه ي 2 تا 13 )
فعل ماضي: بر زمان گذشته دلالت مي کند و در زبان عربي شامل «6» صيغه ي غايب، «6» صيغه ي مخاطب و «2» صيغه ي متکلّم مي باشد.
در اين درس با دو صيغه ي مفرد مذکر غايب و مفرد مؤنث غايب آشنا مي شويم.
1) مفرد مذکر غايب: همان ريشه يا سه حرف اصلي فعل است . مثال: « ذَهَبَ: رفت»، «نَظَرَ: نگاه کرد.» (يک مرد)
ضميرمنفصل آن «هُوَ: او» است. مثال: « هُوَ نَظَرَ إلي السّماء : او به آسمان نگاه کرد.»
ضمير متصل آن «ه ـ ـه» است. مثال: « هُوَ حَمَلَ کتابَه : او کتابش را برداشت.»
نکته: همانطور که مي دانيد ضمير کلمه اي است که جانشين اسم مي شود، پس ما مي توانيم به جاي ضمير «هُوَ» از اسم مفرد مذکر نيز استفاده کنيم.
مثال: « الطّالِبُ ذَهَبَ إلي المَدرَسَة: دانش آموز (پسر) به مدرسه رفت.»
2) مفرد مؤنث غايب: ريشه ( سه حرف اصلي فعل) + ت
مثال: «ذَهَبَت: رفت»، «نَظَرَت: نگاه کرد» (يک زن)
ضمير منفصل اين صيغه «هيَ: او» است. مثال: « هيَ نَظَرَت إلي السَّماء: او به آسمان نگاه کرد.»
ضمير متصل آن «ها» است. مثال: « هيَ حَمَلَت کتابَها : او کتابش را برداشت.»
ما مي توانيم به جاي ضمير «هيَ» از اسم مفرد مؤنث نيز استفاده کنيم.
مثال: « الطّالِبَةُ ذَهَبَت إلي المَدرَسَة: دانش آموز (دختر) به مدرسه رفت.»
درس 1:
1) اسم و اسم اشاره:
|
اسم |
علامت |
مثال |
اسم اشاره نزديک |
اسم اشاره دور |
|
مفرد مذکر |
ــ |
طالِب |
هذا |
ذلِکَ |
|
مفرد مؤنّث |
ة ـ ـة |
طالِبَة |
هذه |
تِلکَ |
|
مثنّاي مذکّر |
انِ ـ ين |
طالِبانِ ـ طالِبَينِ |
هذانِ ـ هذَينِ |
ــ |
|
مثنّاي مؤنّث |
انِ ـ ينِ |
طالِبَتانِ ـ طالِبَتَينِ |
هاتانِ ـ هاتَينِ |
ــ |
|
جمع مذکّر سالم |
ونَ ـ ينَ |
طالِبونَ ـ طالِبينَ |
هؤلاء |
أولئکَ |
|
جمع مؤنّث سالم |
ات |
طالِبات |
هؤلاء |
أولئکَ |
|
جمع مکسّر |
ــ |
طُلّاب |
هؤلاء |
أولئکَ |
نکات:
«ة ـ ـة » در برخي از اسم هاي مفرد مؤنث ثابت است، مثل: «نافِذَة». همچنين برخي از اسم هاي مفرد مذکر هرگز «ة ـ ـة» نمي پذيرند.مثل:«رَجُل» اما برخي از اسم ها با پذيرفتن «ة ـة» مؤنث مي شوند و با حذف آن مذکرمي شوند.مثل: مُؤمِن: مذکر/ مُؤمِنَة: مؤنث
اسم هاي مثني در ابتداي جمله معمولاً با علامت «انِ» مي آيند.علامت اسم مثني و اسم اشاره ي آن بايد يکسان باشد. مثل: «هذانِ طالِبانِ»
اسم جمع مذکر سالم در ابتداي جمله معمولاً با علامت «ونَ» مي آيد.
هر اسمي که در آخرش «ان» آمده باشد، لزوماً مثني نيست، مثل: (ايمان) که مفرد است، بلکه اسمي مثني است که با حذف علامت هاي مثني شکل مفرد آن معناي صحيح بدهد.
هر اسمي که در آخرش «ين» آمده باشد، لزوماً مثني يا جمع مذکر سالم نيست، مثل: (مسکين) که مفرد است، بلکه اسمي مثني يا جمع است که با حذف علامت هاي مثني يا جمع شکل مفرد آن معناي صحيح بدهد.
هر اسمي که در آخرش «ات» آمده باشد، لزوماً جمع مؤنث سالم نيست، مثل: (أصوات، أموات) که جمع مکسّرهستند، بلکه اسمي جمع مؤنث سالم است که با حذف «ات» و اضافه کردن «ة ـ ـة» شکل مفرد آن معناي صحيح بدهد.
اسم هاي اشاره ي «هؤلاء» و «أولئکَ» فقط براي جمع هاي مکسّري استفاده مي شوند که مربوط به انسان باشد. مثل: «عُلَماء ـ شُهَداء ـ طُلّاب»
2) کلمات پرسشي:
|
کلمات پرسشي |
موارد کاربرد |
مثال |
|
ما : چيست |
پرسش از اشياء( غير انسان) |
ما هذا ؟ هذا کتابٌ. |
|
هَل : آيا |
پرسش از درستي يا نادرستي چيزي |
هَل هذا کتابٌ ؟ نَعَم هذا کتابٌ. |
|
مَن : کيست |
پرسش از اشخاص (انسان) |
مَن هُوَ ؟ هُوَ طالِبٌ. |
|
أينَ : کجا |
پرسش از مکان چيزي يا کسي |
أينَ الکِتابُ ؟ الکِتابُ في المَحفَظَةِ |
نکات:
1) در جواب کلمه ي پرسش «هَل» بايد از «نَعَم» يا «لا» استفاده کنيم.
2) در جواب کلمه ي پرسشي «أينَ» کلماتي مانند: «في، تَحتَ، عَلي، فَوقَ و ...» مي آيد.
3) انواع کلمه :
|
انواع کلمه |
علامت |
مثال |
|
اسم |
معمولاً همراه «تنوين» يا«ال» مي آيد. |
الکِتاب ـ کِتابٌ |
|
فعل |
معناي مستقل دارد و زمان خاصي را نشان مي دهد. |
ذَهَبَ: رفت يَذهَبُ: مي رود |
|
حرف |
وقتي در جمله استفاده شود معنا پيدا مي کند. |
في: در ـ إلي: به سوي |
نکته: علامت تنوين و «ال» هرگز با هم در يک اسم به کار نمي روند.
