الناز نصرتی
شهر: بندر امام خمینی (خوزستان)
رتبه کنکور 1403: 4031 منطقه 3
رتبه کنکور 1404: 1234 منطقه 3
رشته قبولی: پزشکی نیمسال دوم دانشگاه جندی شاپور اهواز
سالهای حضور در کانون: 7 سال
میانگین تراز سال آخر: 6432
شغل و تحصیلات مادر: خانهدار، دیپلم
شغل و تحصیلات پدر: فوق دیپلم، آزاد
الناز میدانیم که شرایط برای یک دانشآموز پشت کنکوری سختتر از سال قبلش خواهد بود اما تو ضمن حفظ نقاط قوت سال اولت توانستی درصد زیست خودت را از 36 درصد به 63 درصد برسانی. چه روشی برای افزایش درصد این درس اتخاذ کردی؟
اولین کاری که کردم این بود که آمدم متن کتاب را کلمه به کلمه خواندم و یاد گرفتم و دومین دلیل افزایش درصدم این بود که بهشدت برای زیست آزمون کار کردم؛ آزمون جامع، آزمون فصل به فصل...و همه این آزمونها را هم بهصورت زماندار کار کردم. سال قبل اصلا برای زیست آزمون کار نمیکردم و تمام تمرکزم بروی کتاب تستم بود و حتی زماندار هم تست کار نمیکردم.
فقط برای زیست آزمون زیاد کار کردی؟
نه، برای تمام درسهایم. اینقدر آزمون کار کردم که تعدادشان از دستم در رفته است.
فقط آزمونزدن باعث موفقیتت شد؟
امسال بیشتر به متن کتاب توجه میکردم. مثلا شنیده بودم برای تسلط بروی زیست بار اصلی و حدود 60 درصد یادگیری از متن کتاب حاصل میشود. سعی کردم متن کتاب را چندین بار بخوانم تا روی آن به تسلط برسم. البته نسبت به سایر درسها این متن کتاب زیست بود که وقتم را به آن اختصاص دادم.
میدانیم که تراز سوابق 60 درصد سهم قبولی را به خودش اختصاص میدهد. تو تمام درسها را امسال ترمیم کردی. از چه زمانی تشریحیخواندن را آغاز کردی؟ نمرات سوابقت چگونه شد؟
نمرات نهایی من؛ ادبیات 17.75، عربی 18.75، زیست 19.25، فیزیک 19.75، زبان 16.75، سلامت 17.5، هویت 17.25، ریاضی 20، شیمی 20 و زبان هم 20. تراز سوابقم هم 9432 شد. من مطالعه برای سال دوم را از مهرماه شروع کردم و از همان مهر تشریحیخواندن درسهای یازدهم و دوازدهم را در برنامهام داشتم. البته فرصت کردم یک بار درسهای یازدهم را تمام کنم ولی درسهای دوازدهم را چندین بار تا اسفند مرور کردم. مثلا در این مدت من تک تک کلمات درس دینی را حفظ کرده بودم. در بازه بعدی یعنی فاصله بعد کنکور اردیبهشت تا امتحانات دوباره روی امتحانات تمرکز کردم. میشود گفت هر درس را 3 تا 4 بار خواندم و کلی نمونه سوال برای آنها حل کردم.
مشکل سال اولم این بود که مطالعه برای دروس عمومی را برای شب امتحانات نهایی گذاشتم و هیچ نمونه سوالی را هم حل نکردم.

با توجه به میانگین ساعت مطالعهات در طول سال به چه میزان تستی کار کردی و به چه میزان تشریحی خواندی؟
من بهطور متوسط روزانه 8 ساعت درس میخواندم و از این 8 ساعت، 2 ساعت را به نهاییها اختصاص داده بودم و بقیه زمان را روی کنکورم تمرکز کرده بودم.
ساعت مطالعهات همین میزان بود؟
معمولا بیشتر از 8 ساعت در روز مطالعه نداشتم چون با پایه خوبی برای سال دوم مانده بودم احساس میکردم همین میزان مطالعه برای من کافی است.
ترازت چهطور؟ تغییری در طول سال داشتی؟
تقریبا تراز ثابتی داشتم؛ اولین آزمونم را با تراز 6300 شروع کردم، 5800 هم داشتم و بالاترین ترازم هم 6700 شد.
7 سال آزمون دادی؟ خسته نشدی؟ حتی سال اول کنکورت که به نتیجه دلخواهت نرسیدی باز آزمونها را رها نکردی.
واقعیت گاهی اوقات خسته هم میشدم اما اعتقاد دارم یکی از دلایل موفقیت من کانون بود؛ اگر از پایه هفتم آزمون کار نمیکردم شاید نمیتوانستم موفق شوم. کلاس ششم بودم که یکی از دبیران با توجه به اینکه درسخوان بودم، من را به کانون معرفی کردند و بورسیه کانون شدم. سال بعدش هم خواهرم بورسیه کانون شد و ادامه دادیم.
آزمونهای هدفگذاری و مشابه را هم شرکت میکردی؟
بله، حتما شرکت میکردم. این دو آزمون نگاهی به آزمون اصلی داشت و باعث میشدند نقاط قوت و ضعفم را قبل از آزمون پیدا کنم.
در فاصله دو هفته و قبل از آزمون اصلی!
شما در هفته اول مطابق بودجهبندی درسها را میخوانید و در پایان هفته با آزمون هدفگذاری متوجه خواهید شد؛ درست خواندهاید؟ ایرادتان کجاست؟ باید تغییر ایجاد کنید؟...این آزمون باعث میشود که اگر تغییری لازم دارید، انجام دهید و نمیگذارد روز آزمون تازه متوجه اشتباهاتتان شوید. در پایان هفته دوم و قبل از آزمون اصلی، آزمون مشابه پارسال به شما علاوه بر تمرین مدیریت زمان، فرصت مجددی ایجاد میکند که لکهگیری انجام دهید، شبیهسازی کنید و ایراداتی که باقیمانده را برطرف کنید.

برنامه بین هر آزمونت چگونه بود؟
ما دو هفته بین هر آزمون فرصت داشتیم؛ من هفته اول را با توجه به بودجهبندی آزمون، تست کار میکردم و هفته دوم را به آزمونزدن اختصاص میدادم.
روزی یک آزمون؟
صبح یک آزمون جامع کار میکردم و آن را تحلیل میکردم و عصر هم آزمون تکدرس کار میکردم.
پس مطابق برنامه راهبردی برنامه خودت را شخصیسازی میکردی؟
بله از همان ابتدا مطابق برنامه راهبردی پیشروی میکردم.
الناز گواهینامه گرفتی؟!
نه نگرفتم و هنوز هم اقدام نکردم.
چرا؟
از رانندگی میترسم.
جالب این بود که من وقتی برای اولین بار پشت رل نشستم به خودم گفتم امکان ندارد من راننده بشوم، مگر میشود پدالها را نگاه نکنم، یا چه زمانی باید دنده عوض کنم، یا کجا باید سرعتم را کم کنم یا بیشتر کنم و یا کجا سبقت بگیرم و ... میترسیدم تصادف کنم. اما بعد از آموزش و دریافت گواهینامه، بعد 1 بار، 5 بار، 10 بار، 100 بار نشستن پشت رل و "با شبیهسازی واقعی طبق مقررات" فهمیدم کار درست کدام است، ترسم ریخت و فهمیدم چگونه باید به مقصد "خودم" برسم. از داخل خانه رانندگی آسان بهنظر میرسد اما شما وقتی راننده میشوید که شرایط "واقعی" را تجربه کنید. از خاموششدن ماشین یا با سرعت کم رانندگیکردن یا... نباید ترسید. اتفاقی هم اگر افتاد میشود تجربه رانندگی بعدی تو و تو بعد هر بار رانندگی، "متبحرتر" میشوی و ایراداتت را کمتر میکنی به شرطی که بر ترست غالب شوی و "پشت رل" بنشینی. رانندههای فرمول "یک" هم از ابتدا راننده نبودند... بچهها متن بالا را دوباره بخوانید؛ من در مورد رانندگی صحبت نکردم!
در آزمونها غیبت میکردی؟ آزمونها را حضوری شرکت میکردی؟ یا آنلاین؟
اصلا یادم نمیآید در این 7 سال در آزمونی غیبت کرده باشم. قطعا هم حضوری شرکت میکردم. من زیاد با آزمون آنلاین ارتباط برقرار نمیکنم؛ مثلا یک تست زیست را حل میکردم و به خودم چند دقیقه وقت میدادم در حالیکه در آزمون حضوری همچنین امکانی وجود ندارد، سرما، گرما، سروصدای بچهها...همه این شبیهسازیها برای آمادگی کنکور فقط در آزمون حضوری تجربه میشود.
یعنی تا شما خودتان پشت رل ننشینید (آزمون حضوری) و شرایط واقعی (طبق مقررات) را (شبیهسازی) تجربه نکنید، برای آزمون اصلی و خود رانندگی موفق نخواهید شد.

فکر میکنی غیر از آزمون زیادزدن چه کار موثر تاثیرگذار دیگری هم انجام دادی؟
از حاشیهها دور شدم و مورد دیگر اینکه از همان ابتدا حواسم به امتحانات نهایی بود و در طول سال هم برای هر درس نمونه سوال هم حل میکردم. برای همین از تراز سوابق 8400 سال اول به تراز 9400 سال قبولیام رسیدم.
با چه برنامهای با اینکه درگیر امتحانات هم بودی، توانستی در کنکور تیر تراز بالاتری از کنکور اردیبهشت بگیری؟ چه درصدهایی در کنکور تیر کسب کردی؟
یکی از مهمترین کارهایی که کردم این بود که به درس شیمی توجه بیشتری کردم. با توجه به درصد شیمی کنکور اردیبهشت متوجه شدم که هنوز قادر به تغییر این درصد هستم. ضمنا آزمونزدنم را هم تا کنکور تیر ادامه دادم. درصدهایم در کنکور تیر؛ زیست 63، فیزیک 64، شیمی 35، ریاضی 55 و زمین 26. تراز کنکورم هم 9802 شد.
تحلیل آزمون را که فراموش نمیکردی؟
اصلا، روزهای شنبه بعد از آزمون را به تحلیل اختصاص میدادم؛ سوالهایی که غلط زدم یا حل نکردم، سعی میکردم خودم اول حل کنم و اگر نمیتوانستم حل کنم به سراغ پاسخنامه میرفتم.
سالهای زیادی است که عضو ثابت کامنتهای سایت کانون هستی و کامنتهای تو را میبینم. الان هم که دانشجو هستی در سایت فعالی. از چه سالی در سایت کامنت میگذاشتی؟
از سال 99 که نهم بودم در سایت فعال بودم. بیشتر در قسمت صفحه مقطع فعال بودم و با بچهها گفتوگو میکردم، سعی میکردم جواب سوالات بچهها را بدهم، مصاحبهها و مجله آزمون را هم میخواندم.
هیچوقت نشد با کاربری بیایی و دعوا راه بیندازی؟
نه اصلا. همیشه با صفحه شخصی در سایت کامنت میگذاشتم.
با کدام یک از بچههای سایت هنوز در ارتباطی؟
الان با خانم بهار آیینهزاد در ارتباطم که ایشان هم مثل من پزشکی نیمسال دوم جندی شاپور قبول شدند؛ قبل از کنکور در سایت با هم ارتباط داشتیم و الان هم که همدانشگاهی هستیم ارتباطمان بیشتر هم شده است.

کدام کتاب کانون را استفاده میکردی؟
از سه سطحی زیست و فیزیک استفاده میکردم. سطح تستهای خوبی داشتند و اینکه طبقهبندی درجه سختی دارند، بسیار عالی میباشند.
الناز 6 ماه تا کنکور مانده است، یعنی زمانی خوب برای کسانی که میخواند موفق شوند؛ حتی برای بچههایی که میخواهند بهطور جدی از الان شروع کنند. چه توصیهای برای بچهها داری؟
هیچوقت برای شروع دیر نیست. حتما شما هم کامنتهایی با این مضمون که " از الان میشود" را در صفحه مقطع میبینید. روی صحبتم با بچههاست؛ یا میشود و یا نمیشود، بهنظر من که میشود اما حداقل خدای نکرده اگر نشد شما با تلاش در این مدت باقیمانده میتوانید با پایه قویتر در کنکور سال بعد موفق شوید؛ همین اتفاقی که برای من افتاد. من سال قبل با اینکه نتوانستم در کنکور موفق شوم، تلاشم را تا "روز آخر" ادامه دادم. کنکور آن غولی نیست که در ذهنتان ساختید؛ اگر درست و حسابی و با برنامه جلو بروید، چرا نشود؟ 6 ماه هم شدنی است...
