مصاحبه با امیرعلی سماط در مسیر تیزهوشان نهم

خیر، من هیچ‌وقت در آزمون‌های کانون غیبت نکردم. حتی مواقعی که کاملاً آماده نبودم یا به‌خاطر شرایط مدرسه و امتحان‌ها وقت کم آورده بودم، باز هم شرکت کردم. دلیل اصلی این کارم این بود که همیشه اعتقاد داشتم

مصاحبه با امیرعلی سماط در مسیر تیزهوشان نهم

مقطع و رشته: نهم

نام شهر و استان:تهران

میزان تحصیلات پدر_شغل پدر:فوق لیسانس - کارمند

میزان تحصیلات مادر_شغل مادر:فوق لیسانس – کارمند

سال های کانونی: سال اول

مصاحبه‌گر: محمدسام اشرفی

مصاحبه با امیرعلی سماط در مسیر تیزهوشان نهم

آیا در آزمون‌های کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمون‌ها چه بود؟

خیر، من هیچ‌وقت در آزمون‌های کانون غیبت نکردم. حتی مواقعی که کاملاً آماده نبودم یا به‌خاطر شرایط مدرسه و امتحان‌ها وقت کم آورده بودم، باز هم شرکت کردم. دلیل اصلی این کارم این بود که همیشه اعتقاد داشتم غیبت کردن باعث می‌شود روند یادگیری‌ام قطع شود. آزمون‌ها برای من مثل یک ایستگاه منظم بودند که هر دو هفته یک بار باید خودم را در آن محک می‌زدم. اگر غیبت می‌کردم، هم این نظم از بین می‌رفت و هم نمی‌توانستم بفهمم در چه بخش‌هایی ضعف دارم. بنابراین حتی در شرایط سخت هم حضور در آزمون را بر مطالعه‌ی ناقص ترجیح دادم.

 

پیوستگی در آزمون‌ها چگونه باعث پیشرفت شما شد؟

پیوستگی در آزمون‌ها به من نظم و چارچوب داد. اگر این پیوستگی نبود، مطالعه‌ام خیلی پراکنده و بی‌برنامه می‌شد. وقتی می‌دانستم هر دو هفته یک بار باید آزمون بدهم، مجبور می‌شدم درس‌ها را منظم‌تر بخوانم، مرور کنم و زمان‌بندی درستی داشته باشم. علاوه بر آن، پیوستگی کمک می‌کرد که هیچ مبحثی از دستم در نرود و در طول سال، بارها مرور داشته باشم. همین تداوم بود که باعث شد سطح علمی‌ام به مرور بالا برود و ضعف‌هایم کمتر شود.

 

آیا در آزمون‌های مشابه پارسال شرکت می‌کنید؟ اگر بله، انگیزه‌تان چه بود؟ چه دستاوردی داشتید؟

بله، من آزمون‌های مشابه سال قبل را هم شرکت می‌کردم. انگیزه‌ام این بود که خودم را با گذشته مقایسه کنم و ببینم چقدر رشد کرده‌ام. وقتی می‌دیدم در مبحثی که سال گذشته برایم سخت بود حالا پیشرفت کرده‌ام، به من انگیزه و اعتماد به نفس می‌داد. دستاورد اصلی من این بود که توانستم مسیر رشد خودم را به‌وضوح ببینم و مطمئن شوم که تلاش‌هایم نتیجه داده است.

 

مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می‌کردید؟ چگونه برنامه‌ریزی می‌کردید؟ برنامه‌ی مدرسه و آزمون‌ها هماهنگ بود؟

بله، من تقریباً همیشه مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می‌کردم. برنامه‌ی راهبردی برای من مثل یک نقشه‌ی کامل بود که مسیر یک‌ساله‌ام را مشخص می‌کرد. در ابتدای هر دوره‌ی دو هفته‌ای، مبحث‌ها را تقسیم می‌کردم و سعی می‌کردم دروس مهم‌تر یا نقاط ضعفم را در اولویت قرار دهم. معمولاً با برنامه‌ی مدرسه هم هماهنگی خوبی وجود داشت. هرجا هم تفاوتی بود، تلاش می‌کردم با مدیریت زمان، هم تکالیف مدرسه و هم برنامه‌ی کانون را پیش ببرم.

 

نقاط قوت شما کدام درس‌ها بودند؟ روش مطالعه آن‌ها را توضیح می‌دهید؟

نقاط قوت من زیست‌شناسی و شیمی بودند. زیست‌شناسی را خیلی دقیق می‌خواندم؛ هیچ خطی از کتاب را سرسری رد نمی‌کردم. سعی می‌کردم با شکل‌ها و نمودارها ارتباط برقرار کنم و هر نکته‌ای را با بقیه‌ی بخش‌ها مقایسه کنم تا مطلب در ذهنم ماندگار شود. در شیمی هم بیشتر روی حل تست تمرکز داشتم. برای هر مبحث ابتدا جزوه‌ی معلم و کتاب درسی را مرور می‌کردم، بعد تست‌های طبقه‌بندی‌شده می‌زدم. هر تست غلط را دقیق تحلیل می‌کردم و علت آن را می‌نوشتم. این روش باعث شد در این دو درس پیشرفت زیادی داشته باشم.


 دفتر برنامه‌ریزی داشتید؟ چه کمکی می‌کرد؟

بله، من دفتر برنامه‌ریزی داشتم و آن را مرتب پر می‌کردم. دفتر کمک می‌کرد بدانم در طول هفته چه‌قدر مطالعه داشته‌ام و آیا واقعاً به اهدافم رسیده‌ام یا نه. وقتی می‌دیدم زمان واقعی مطالعه‌ام کمتر از چیزی است که فکر می‌کردم، انگیزه می‌گرفتم که در هفته‌ی بعد بهتر عمل کنم. از طرف دیگر، مرور دفتر برنامه‌ریزی باعث می‌شد بفهمم کدام درس‌ها را بیشتر خوانده‌ام و کدام را کمتر، بنابراین می‌توانستم تعادل بهتری ایجاد کنم.

 

 مهم‌ترین چیزی که از کانون یاد گرفتید؟

بزرگ‌ترین چیزی که از کانون یاد گرفتم، اهمیت استمرار بود. قبل از کانون، فکر می‌کردم فقط حجم مطالعه مهم است. اما تجربه‌ی آزمون‌ها به من نشان داد که استمرار و منظم بودن خیلی مهم‌تر از مطالعه‌ی پراکنده و بی‌برنامه است. همچنین یاد گرفتم تحلیل آزمون به‌اندازه‌ی خود آزمون ارزش دارد و هر اشتباه می‌تواند سکوی پرش برای پیشرفت باشد.


تکنیک‌های مدیریت زمان را تمرین و استفاده می‌کردید؟

بله، من تکنیک‌های مدیریت زمان را به‌طور جدی تمرین می‌کردم. مثلاً در جلسه‌ی آزمون برای هر درس زمان مشخصی تعیین کرده بودم و اگر به سوالی نمی‌رسیدم، با تکنیک ضربدر و منها از آن رد می‌شدم تا در آخر دوباره برگردم. همین تکنیک باعث شد در جلسه‌ی آزمون کمتر دچار استرس شوم و همه‌ی سوالات را ببینم. در ریاضی تغییر بزرگی داشتم. قبلاً فقط به حفظ فرمول‌ها اکتفا می‌کردم و موقع آزمون نمی‌توانستم از آن‌ها استفاده کنم. اما بعد روشم را عوض کردم؛ برای هر مبحث، تست‌های زیادی زدم و اشتباهاتم را دسته‌بندی کردم. این باعث شد علاوه بر فرمول‌ها، مهارت حل مسئله پیدا کنم و درک عمیق‌تری از ریاضی داشته باشم.

 

تحلیل آزمون را چگونه انجام می‌دادید؟

تحلیل آزمون یکی از مهم‌ترین بخش‌های کار من بود. بلافاصله بعد از آزمون، سوالات غلط و نزده را مشخص می‌کردم. سپس در یکی دو روز آینده، تک‌تک آن‌ها را بررسی می‌کردم و علت اشتباهم را می‌نوشتم: آیا به‌خاطر بی‌دقتی بوده؟ یا ضعف علمی؟ یا کمبود وقت؟ این کار باعث شد دفعات بعد، همان اشتباه را تکرار نکنم.

 

از چه منابع کانون استفاده می‌کردید؟ ویژگی‌هایشان چه بود؟

بیشتر از کتاب‌های آبی استفاده کردم. این کتاب‌ها سوالات متنوع و استاندارد داشتند و به آزمون‌ها شباهت زیادی داشتند. همچنین از کتاب‌های جمع‌بندی و جزوه‌های نکته‌ای هم استفاده کردم. ویژگی مهم این منابع این بود که طبقه‌بندی‌شده و هدفمند بودند و به من کمک می‌کردند روی مباحث مهم‌تر تمرکز کنم.

 

در طول این سال‌ها خسته نشدید؟ چه چالش‌هایی داشتید؟ برای رفع خستگی چه می‌کردید؟

طبیعتاً خستگی پیش می‌آمد، به‌خصوص وقتی حجم درس‌ها زیاد می‌شد. بزرگ‌ترین چالشم این بود که هم برنامه‌ی مدرسه و هم برنامه‌ی آزمون‌ها را مدیریت کنم. برای رفع خستگی معمولاً ورزش می‌کردم یا کمی استراحت کوتاه داشتم. گاهی هم با خانواده یا دوستانم وقت می‌گذراندم تا دوباره انرژی بگیرم.


چرا کانون را انتخاب کردید؟ چگونه آشنا شدید؟ آیا کسی از خانواده یا بستگان عضو کانون بود؟

من کانون را به این دلیل انتخاب کردم که آزمون‌هایش منظم و معتبر بود و برنامه‌ی راهبردی آن به من حس امنیت و نظم می‌داد. از طریق دوستان و مشاور مدرسه با کانون آشنا شدم. علاوه بر این، خواهرم هم قبلاً عضو کانون بود و تجربه‌ی خوبی داشت، همین باعث شد من هم مطمئن‌تر انتخاب کنم.

 

نقش خانواده، به‌ویژه پدر و مادر در این سال‌ها چگونه بود؟

خانواده‌ام نقش بسیار مهمی داشتند. پدر و مادرم همیشه شرایط آرامی برای مطالعه‌ام فراهم کردند. هیچ‌وقت به من فشار نیاوردند، بلکه بیشتر حمایت عاطفی و روحی داشتند. وقتی نتیجه‌ام خوب نمی‌شد، به جای سرزنش، تشویق می‌کردند که ادامه بدهم. این حمایت باعث شد استرسم کمتر شود و با آرامش بیشتری درس بخوانم.

 

از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می‌کردید؟ کدام بخش‌ها برایتان جالب‌تر بود؟

بله، من از سایت کانون استفاده می‌کردم. بیشتر از بخش تحلیل آزمون و مقالات انگیزشی استفاده می‌کردم. همین‌طور خواندن تجربه‌ی رتبه‌های برتر برایم جالب بود چون روش‌هایشان را با خودم مقایسه می‌کردم. مجله آزمون هم به من دید کلی درباره‌ی آزمون‌ها و منابع می‌داد.

 

به نظرتان مهم‌ترین ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟

فکر می‌کنم پشتکار و استمرارم مهم‌ترین ویژگی مثبت من بود. من هیچ‌وقت با یک نتیجه‌ی ضعیف ناامید نمی‌شدم و همیشه تلاش می‌کردم اشتباهاتم را جبران کنم. این استمرار، حتی بیشتر از استعداد یا سرعت یادگیری، باعث شد به هدفم نزدیک‌تر شوم.

Menu