انســان در چنين محيطــي به وجد مــيآيد
در جشن نخبگان کانون فرصتي پيش آمد تا گفتوگويي کوتاه با پروفسور جبه دار، چهرهي ماندگار مهندسي برق کشور داشته باشيم.
آقاي جبهدار از حس و حالتان براي حضور در چنين گردهمايي بفرماييد.
آقاي قلمچي از بنده خواستند که در اين جلسه حضور پيدا کنم و من خوشحالم در ميان نخبگان علمي و آيندهسازان کشورم هستم. انسان در چنين محيطي به وجد ميآيد. انشاءالله اين افراد کارآفرينان آيندهي کشور باشند.
به نظر شما نخبگان جوان حاضر، با پيمودن چه مسيري ميتوانند روزي قدم در جايگاه اساتيدي همچون جنابعالي بگذارند؟
قاعدتاً بايد تلاش بيوقفهي خودشان را ادامه دهند. دانشگاه اندکي متفاوت از دبيرستان است؛ يعني ميزان مطالعاتي که در دبيرستان انجام ميدادند کافي نخواهد بود؛ چون در دانشگاه مطالعات بايد گستردهتر و عميقتر باشد و نبايد مغرور شوند که چون جزء نفرات برتر بودهاند و بدون تلاش بيشتر ميتوانند همواره برتر باشند. چهبسا در سالهاي قبل، رتبههاي برتر کنکور بدون توجه به تحصيل در دانشگاه با مشکلاتي مواجه شدند؛ بنابراين توصيه ميکنم اين نخبگان با همان تلاش پيش بروند و تحصيلاتشان را تا مقطع بالا ادامه دهند. هماکنون اين امکان هم در داخل و هم در خارج از کشور مهياست. حتي نوعي کارآفرين باشند و بتوانند ايدههاي نو و ابداعات خوبي براي کشور فراهم آورند و باعث شکوفايي علم، اقتصاد و صنعت شوند.
سؤال ديگرم اين است که جنابعالي خودتان دانشآموختهي رشتهي مهندسي برق هستيد. عرف رايج هم اين است که رتبههاي برتر رشتهي رياضي، هر سال اين رشته را انتخاب ميکنند. فکر ميکنيد آيا اين انتخاب، انتخاب سنجيده و بجايي است؟
من در سال 1338 کنکور دادم. آن زمان رتبههاي برتر، رشتهي راه و ساختمان و عمران را انتخاب ميکردند. وقتي به دانشکدهي فني رفتم و در رشتهي برق ثبت نام کردم همه تعجب کردند که چهطور يک رتبهي اول، اين رشته را برگزيده است؛ اما من آگاهانه تصميم گرفته بودم. من خيلي موافق نيستم که 85 نفر از 100 نفر اول کنکور، رشتهي برق را انتخاب کنند. مسائل کشور در زمينههاي مديريت و اقتصاد نياز به افراد نخبه دارد. گواه اين ادعا اين است که برخي از نخبگان در مقطع کارشناسي ارشد، رشتههاي اقتصاد و مديريت را برميگزينند؛ بنابراين گرچه مهندسي برق يکي از رشتههاي جذاب و پرکار علمي و مهندسي است، با رفتن قاطبهي نخبگان به رشتهي برق، فرصتهاي بينظيري در ديگر رشتههاي مهندسي از دست ميرود. من خطاب به دانشآموزاني که سال آينده کنکور دارند توصيه ميکنم در انتخاب رشته، ديگر رشتهها را نيز مد نظر قرار دهند؛ زيرا زماني شرايط کشور در حوزههاي مختلف بهبود مييابد که گردانندگان آن از نخبگان باشند و بتوانند روشهاي هوشمندي را در تصميمات خود به کار برند.
و سؤال ديگر اينکه نخبگاني که رشتههاي مهندسي را انتخاب ميکنند نياز به حمايت نهادها و سازمانهاي مرتبط دارند تا دانشآموخته در دانشگاه را به صنعت و بخشهاي توليدي هدايت کنند. شما خطاب به دستاندرکاران چه توصيهاي داريد؟
من معتقدم صنعت بايد بخشهاي دانشبنيان و کارآموزي را جدي بگيرد. پروژههاي بسياري در دورههاي کارشناسي توسط دانشجوها انجام ميشود، اما متأسفانه بعدها به صورت کتاب درميآيند و در کتابخانهها باقي ميمانند و اگر واقعاً صنايع در پيادهسازي اين پروژهها مشارکت کنند و پروژههايي را براي دانشجويان تعريف کنند که کاربردهاي آنها بروز باشد، به شکوفايي صنعت ميانجامد.

