نام و نام خانوادگی: آیدین دربه
دانشجو رشته: پزشکی
نام شهر و استان: رویدر، هرمزگان
سالهای حضور در کانون: 7 سال
مصاحبهگر: ابوذر باقری
از چه سالی به کانون پیوستید؟ آیا هدف شما از قبل قبولی در رشته پزشکی بود؟
من از کلاس هفتم تصمیم گرفتم که عضو کانون بشوم، ابتدا در دوره متوسطه اول هدف من قبولی در رشته ریاضی بود؛ اما کلاس نهم تصمیم گرفتم که به رشته تجربی بروم و دندانپزشکی بخوانم.
الان که در دانشگاه هستید، از دید امروز خودتان، چقدر آن دوران سختکوشی و شرکت در آزمونها ارزش داشت؟
صرفنظر از رشتهای که الان در آن هستم، این که فرد یک دورانی داشته که با تمام توان خود و از دلوجان تلاش میکرده خود یک موضوع بسیار مثبت هست.
این روزها در دانشگاه چه احساسی دارید؟ بیشتر انگیزهدارید یا خسته شدهاید؟ چرا؟
باانگیزه مثل همیشه، چون این یک مسیر است نه یک مقصد که تمام بشود و این رویکرد به من انگیزه میدهد.
چه عاملی باعث شد در دوران مدرسه به طور مداوم در آزمونهای برنامهای و هدفمند کانون قلم چی شرکت کنید؟
منسجم بودن برنامه کانون باعث میشد دروس مدرسه را در کنار آزمونها پیش ببرم و همین باعث تداوم من شد.
شرکت مستمر در آزمونها چه تأثیری بر رشد علمی و پیشرفت در مسیر قبولی در رشته دانشگاه شما داشت؟
آزمونها هر دو هفته یکبار، باعث میشدند که دانشآموز برای آن برنامهریزی کند و بتواند دروس را پیش ببرد و طبیعتاً این باعث تثبیت بیشتر مطالب و آمادگی در آزمونهای زماندار هم میشد.
چگونه بر اساس برنامه راهبردی خود پیش میرفتید و برنامهریزی دوهفتهای شما چگونه بود؟
من جمعه هر هفته بعد از آزمون دروس را طبق برنامه راهبردی برنامهریزی میکردم و طبق برنامه راهبردی پیش رفتن باعث موفقیت در دروس مدرسه هم میشد.
نقاط قوت درسی شما در دوران مدرسه کدام بود و برای تقویت آنها از چه روشهایی استفاده میکردید؟
درس فیزیک نقطه قوت من بود، تستزدن و تمرین زیاد و آشنایی با انواع تیپ سوالات، باعث میشد که به این نقطه قوت دست پیدا کنم.
تحلیل آزمونها را به چه صورت انجام میدادید و چگونه از نتایج آنها برای بهبود عملکرد استفاده میکردید؟
من تحلیل آزمون را جمعهها یا شنبه روز بعدش انجام میدادم و همه سوالات را چه درست و چه غلط بررسی میکردم و بعد از آن روی سوالاتی که غلط میزدم توجه ویژهای داشتم و علت آن پیدا و رفع میکردم.
نقش خانواده، بهویژه پدر و مادر، در موفقیت شما طی دوران مدرسه و کنکور چگونه بود؟
پدر و مادرم بزرگترین حامیان من در مسیر مدرسه و کنکور بودند و هیچگاه از کمک به من دریغ نکردند.
برنامهی شما برای جمعبندی و درسخواندن در ماههای پایانی منتهی به کنکور چه بود؟
آزمونهای سه روز یکبار شرکت میکردم و همراه آن دروس حفظی را در شب آزمون مرور میکردم، بین آزمونها هم بهمرور و رفع اشکال مباحثی که مشکل داشتم میپرداختم.
کدام یک از خدمات کانون برای شما کاربردیتر بود؟
برنامه راهبردی مثل یک نقشه همیشه من را به راه درست درسخواندن راهنمایی میکرد.
آیا لحظهای در مسیرتان بود که بخواهید تسلیم شوید یا ادامه ندهید؟ در آن لحظه چه چیزی باعث شد دوباره بلند شوید و ادامه دهید؟
بله بسیار زیاد، تصورکردن خودم در رشته و جایگاهی که دوست داشتم خیلی به من کمک میکرد و باعث میشد انگیزه من بیشتر شود.
از اهداف خود بعد از فارغالتحصیلی و بازگشت به شهر زیبای خودتان رویدر بگویید؟
تصمیم دارم بعد از فارغالتحصیلی به شهر خود برگردم و در آنجا خدمت کنم.