مسیری روشن با نگاهی از دل, صحبت‌های یک دانش‌آموز موفق نابینا

آزمون‌های منظم کانون باعث شد به نظم ذهنی برسم، نقاط ضعفم را بشناسم و بهتر برای کنکور آماده شوم. تحلیل آزمون‌ها هم خیلی کمکم کرد.

مسیری روشن با نگاهی از دل, صحبت‌های یک دانش‌آموز موفق نابینا

نام و نام‌خانوادگی : سیده‌دریا حسینی

رتبه کنکور: 1541 منطقه 3

شهر و استان: پاوه , کرمانشاه

رشته مدرسه : انسانی 

رشته قبولی: روانشناسی


 لطفاً خودتان را معرفی کنید.

من سیده‌دریا حسینی هستم، اهل شهرستان پاوه، رتبه ۱۵۴۱ رشته‌ی انسانی در کنکور سراسری. نابینا هستم و اکنون دانشجوی روانشناسی دانشگاه کردستانم. با وجود محدودیت‌ها، همیشه سعی کردم با تکیه بر توانایی‌هایم مسیر زندگی و تحصیل را با انگیزه طی کنم.


 از چه زمانی تصمیم گرفتید جدی درس بخوانید؟

از سال دهم به بعد، تصمیم گرفتم که کنکور را جدی بگیرم. هر سال آزمون می‌دادم و روند پیشرفتم را با دقت دنبال می‌کردم. برنامه‌ریزی درست و حمایت خانواده نقش کلیدی داشتند.


 مهم‌ترین انگیزه‌تان برای درس خواندن چه بود؟

آرزو داشتم معلم بشوم؛ همیشه عاشق تدریس بودم. دوست داشتم روزی خودم روی صندلی معلمی بنشینم. اما فراتر از آن، می‌خواستم به خودم و دیگران ثابت کنم که نابینایی نمی‌تواند مانع رسیدن به اهدافم شود.


به چه دلیل رشته روانشناسی را انتخاب کردید؟

به درک و شناخت انسان‌ها علاقه داشتم. روانشناسی به من این فرصت را می‌دهد که به دیگران کمک کنم و تأثیرگذار باشم. امروز خوشحالم که مسیرم به این رشته منتهی شد.


 هدفتان فرهنگیان بود. چرا در آن پذیرفته نشدید؟

بله، فرهنگیان انتخاب اولم بود. اما در مصاحبه فرهنگیان به دلیل نابینایی رد شدم. البته با اینکه آن زمان تلخ بود، حالا باور دارم که مسیر فعلی‌ام حتی به علایق و توانایی‌هایم نزدیک‌تر است.

 

در دوران کنکور با چه چالش‌هایی روبرو بودید؟

کمبود منابع مناسب برای نابینایان، نبود کتاب‌های گویا و بعضی موانع فنی در آزمون‌ها کار را سخت می‌کرد. اما با حمایت خانواده، به‌ویژه برادرم که پشتیبان قلمچی بود، این موانع را پشت سر گذاشتم.


مسیری روشن با نگاهی از دل, صحبت‌های یک دانش‌آموز موفق نابینا

نقش برادرتان به عنوان پشتیبان کانون چطور بود؟

ایشان نه ‌فقط پشتیبانم بود، بلکه رفیق و انگیزه‌دهنده‌ نیز بود. آزمون‌ها را تحلیل می‌کرد، برایم منابع را فراهم می‌کرد و همیشه حامی من بود. بدون شک بخشی از موفقیتم را مدیون همراهی ایشان هستم.


چه منابعی برای درس خواندن استفاده می‌کردید؟

از منابع صوتی، جزوات گویا، کتاب‌های کمک‌آموزشی مناسب نابینایان و فایل‌های صوتی مشاوره‌ای کانون استفاده می‌کردم. آزمون‌های کانون هم به من کمک زیادی کرد تا آمادگیم برای آزمون بالا رود.


مدیریت زمان در سال آخر چگونه بود؟

با برنامه‌ریزی منظم پیش می‌رفتم. هر هفته هدف‌گذاری می‌کردم و با آزمون‌های برنامه‌ای، روند پیشرفتم را ارزیابی می‌کردم. سعی می‌کردم بین استراحت و مطالعه تعادل ایجاد کنم.


 روز کنکور چه حسی داشتید؟

استرس داشتم، ولی مطمئن بودم که بهترین تلاشم را کرده‌ام. با ذهنی آرام وارد جلسه شدم و سعی کردم با تمرکز بالا آزمون بدهم.


وقتی نتیجه کنکور را دیدید چه واکنشی داشتید؟

خیلی خوشحال شدم. رتبه‌ام نشان می‌داد که تلاش‌هایم بی‌نتیجه نبوده. خوشحال‌تر شدم وقتی فهمیدم با این رتبه می‌تونم وارد دانشگاه بشم و روانشناسی بخونم.

 

واکنش اطرافیان چه بود؟

خانواده و دوستانم خیلی خوشحال شدند. مخصوصاً برادرم که همیشه کنارم بود. برای خودم هم یک پیروزی شخصی محسوب می‌شد.


 فضای دانشگاه کردستان چطور است؟

فضای دانشگاه خوب است. استادان همراهی می‌کنند و دوستان خوبی پیدا کرده‌ام. البته همچنان مشکلاتی در دسترسی به منابع برای نابینایان وجود دارد، اما امیدوارم در آینده بهبود پیدا کند.


 مهم‌ترین ویژگی روانشناسی برای شما چیست؟

امکان شناخت درونی انسان‌ها و توانایی کمک به دیگران در مشکلات روانی و عاطفی. احساس می‌کنم روانشناسی با روحیه‌ام هم‌راستاست.


دوست دارید در آینده چه کاری انجام دهید؟

می‌خواهم تا مقطع دکتری ادامه بدهم و در حوزه روانشناسی بالینی یا مشاوره تخصص بگیرم. هدفم کمک به کسانی است که ممکن است دیده نشوند، اما نیاز به درک و حمایت دارند.


چه ارزشی برای آموزش و معلمی قائل هستید؟

معلمی شغل مقدسی است. هنوز هم به آن عشق می‌ورزم. حتی در قالب روانشناس هم، آموزش بخش مهمی از کار من خواهد بود؛ آموزشِ زندگی، شناخت و پذیرش.


برای افرادی با شرایط خاص چه پیامی دارید؟

از محدودیت نترسید. هر کس داستان خودش را دارد. مهم این است که در داستان خودتان قهرمان باشید. توانایی‌های شما فراتر از چیزی است که دیگران می‌بینند.

 

نقش امید و انگیزه در مسیر شما چقدر پررنگ بود؟

امید تنها چراغ راه من بود. هر وقت خسته می‌شدم، با خودم می‌گفتم: «تو قراره الگو باشی، پس باید ادامه بدی.» انگیزه‌ام از دل شرایط سخت بیرون می‌اومد.


نقش آزمون‌های کانون را در موفقیت خود چگونه می‌بینید؟

آزمون‌های منظم کانون باعث شد به نظم ذهنی برسم، نقاط ضعفم را بشناسم و بهتر برای کنکور آماده شوم. تحلیل آزمون‌ها هم خیلی کمکم کرد.

 سخن پایانی

من نابینا هستم، اما همیشه با چشم دل دیده‌ام. اگر کسی در این مسیر سهمی داشته، قبل از هر کسی، خانواده‌ام و برادرم بوده‌اند. من باور دارم که هیچ محدودیتی نمی‌تواند مانع اراده‌ی انسان بشود. به همه می‌گویم: تسلیم نشو، بدرخش!

Menu