مصاحبه با اولیا قهرمان تاب آوری حدیث حشمتی قبولی دانشگاه فرهنگیان
نام دانش آموز: حدیث حشمتی
تعداد آزمون هایی که شرکت کرده اید: 25 آزمون
سال های حضور در کانون: 1 سال
شغل و تحصیلات پدر: دیپلم ، راننده و کشاورز
شغل و تحصیلات مادر: لیسانس ادبیات ، خانه دار
مصاحبه گر: زینب حیاتی
حدیث حشمتی 1 سال عضو آزمون های کانون بوده و در 25 آزمون برنامه ای شرکت کرده است. او اهل روستای دیزباد نیشابور است و در رشته آموزشی تربیت بدنی پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد قبول شده است.
- به نظر شما چرا حدیث قهرمان تاب آوری است؟
مادر: شرایط زندگی ما و البته خود حدیث کمی سخت است، حدیث فرزند بزرگ من است و من چون مجبور بودم کارهای 2 فرزند دیگرم را بیشتر پیگیری کنم به لحاظ اینکه سن کمتری دارند شرایط برای حدیث سخت می شد، حدیث علاقه مند به ورزش ووشو است و از 10 سالگی در این ورزشی فعالیت داشت و مربی گری می کرد و با درآمدی که بدست می آورد برای خودش کتاب می خرید.
پدر: من چون راننده هستم خیلی وقت ها حضور نداشتم اما حدیث یاد گرفته بود همانطور که از بچگی که به خودش هم گفته بودیم باید تلاش بکند روی پاهای خودش بایستد.

- چطور با کانون آشنا شدید؟
مادر: حدیث از طریق دوستان اش با کانون آشنا شد و به گفته دوستانش شرکت در آزمون های کانون باعث پیشرفت آن ها شده بود و به آن ها یاد داده بود که چگونه برنامه ریزی بهتری داشته باشند، حدیث نیز تصمیم گرفت در آزمون ها شرکت کند و دقیقا همین ویژگی ها را به اطرافیانش می گفت.
- آیا کارنامه آزمون های حدیث را میدید؟
مادر: بله، من از خود حدیث می خواستم که کارنامه را برای بنده توضیح دهد و سعی می کردم صحبت هایش را با صحبت های آزمون قبلش مقایسه کنم و به او انرژی مثبت و آرامش بدهم و در این حد که متوجه شود می دانم که روال پیشرفت اش چگونه است.
- ارتباط شما با مدرسه حدیث چگونه بود؟
مادر: با توجه به شرایط سنی حدیث و اینکه می دانم دختر ها روحیه حساسی دارند، سعی می کردم مدرسه رفتنم ماهی یک بار باشد، در این حد که بتوانم به حدیث نشان بدهم درسش برایم مهم است و فکر می کردم شاید اگر خیلی به مدرسه سر بزنم درگیر حواشی روزمره می شوم که بنظرم اصلا صلاح نبود.
پدر: من چون راننده هستم و خیلی وقت ها پیش دخترم نبودم، مادر حدیث پیگیر آموزش اش می شد و همیشه از سر زدن هایش به مدرسه برایم تعریف می کرد و نظر معلم ها رو به من می گفت و با گفته های او من به دخترم افتخار می کردم.
- مهم ترین ویژگی حدیث از دیدگاه شما که باعث پیشرفت اش شد، چیست؟
مادر: حدیث بسیار سخت کوش است و اگر هدفی داشته باشد هرطوری که شده باید به هدفش برسد حتی اگر بار ها تلاش کند و شکست بخورد، اصلا روحیه اش را از دست نمی دهد و دست از تلاش کردن برنمی دارد.
- لحظه دیدن رتبه را توضیح دهید؟
مادر: آنقدر آن لحظه سخت بود که نمی دانستیم باید چه کنیم، اینترنت آنتن نمی داد و حدیث با گوشی کل خانه را قدم می زد و ماهم اورا همراهی می کردیم و وقتی وسط خانه اینترنت وصل شد و نتیجه را مشاهده کردیم همه با هم اشک می ریختیم و ذوق می کردیم که دبیری تربیت بدنی یعنی همان چیزی که می خواست قبول شد.
پدر: من به حدیث ایمان داشتم و وقتی نتیجه را شنیدم منتظر آن روزی بودم که حدیث را برای آزمون عملی ببرم و کل تایم آزمون عملی تربیت بدنی در کنارش بودم و می دانستم که حتما در همین رشته قبول می شود. روز اعلام نتایج من نبودم و حدیث تلفنی نتیجه را به من اطلاع داد.
- برای آرامش حدیث درخانه چه کارهایی انجام می دادید؟
مادر: چون دو تا فرزند کوچکم خیلی شلوغ و شیطون هستند، تصمیم گرفتیم که سال کنکور حدیث در خانه مادرم درس بخواند و یک اتاق را برایش آماده کردیم و سال کنکور در آنجا درس می خواند.
پدر: پدرش با خنده می گوید برای اینکه آرامش پیدا کند، تبعیدش می کردیم، واقعا نگه داشتن این دو فرزند خیلی سخت بود به لحاظ اینکه در سنی نیستند که متوجه شوند و دوست دارند بازی کنند، به همین خاطر تصمیم گرفتیم فضای دیگری را برای درس خواندن حدیث انتخاب کنیم.

توصیه شما به کنکوری ها چیست؟
مادر: اگر می خواهید پیروز شوید باید قید خیلی از چیز ها را بزنید، رسیدن به موفقیت بدون سختی امکان پذیر نیست. در سال های مهم زندگی(مثل سال کنکور) از خیلی از تفریحات باید صرف نظر بکنید تا بعد از موفقیت با لذت بیشتری تفریح داشته باشید.
- توصیه شما به یک خانواده کنکوری چیست؟
مادر: سعی کنند به فرزندشان مطمئن باشند، هر فرزندی با دیگری متفاوت است و طبق شناخت و اعتمادی که به فرزندشان دارند از او حمایت کنند، خیلی سخت گیری نکنند. البته که سخت گیری هم خوب و مهم است، اما ابتدا باید مسیر درست را به فرزندشان نشان دهند و حامی او باشند تا سخت گیری ها نیز نتیجه بدهد و در مسیر ساختن آینده و نشان دادن مسیر و هدفشان باشد.
