مصاحبه با اولیا قهرمان تاب آوری فاطمه سادات حسینی قبولی دانشگاه فرهنگیان
نام دانش آموز: فاطمه سادات حسینی
میانگین تراز در آزمون های کانون:6150
سال های حضور در کانون: 2 سال – 60 آزمون
شغل و تحصیلات پدر: لوله کش ساختمانی دیپلم ریاضی
شغل و تحصیلات مادر: خانه داری و پخت شیرینی خانگی ، دیپلم انسانی
مصاحبه گر: زینب حیاتی
فاطمه سادات حسینی از نجف آباد اصفهان، به مدت 2 سال در 60 آزمون برنامه ای کانون شرکت کرده است و در دانشگاه فرهنگیان رشته راهنمایی و مشاوره شهید با هنر شهرکرد قبول شده است.
- چرا دانش آموز شما قهرمان تاب آوری است؟
مادر: با سختی بسیار و با تلاش و پشت کار، خودش رو به بهترین مرحله رساند و به آنچه بهترین است و لیاقت داشت رسید. با وجود مشکلات بسیار و کوچک بودن خانه ای که در آن زندگی می کنیم و سر صدای خواهر و برادرش ، هیچ وقت از تلاش و کوشش دست برنداشت.
پدر:من لوله کش ساختمان هستم، می دیدم که چقدر دخترم تلاش می کند. برای همین به او افتخار می کنم که با همه سختی هایی که پشت سرگذاشت به موفقیت رسید.
- نقش آزمون های کانون در موفقیت دانش آموز شما چقدر بوده است؟
مادر: بسیار تاثیر گذار بود، کانون به ما کمک کرد و او را تحت پوشش قرار داد و او را به آرزوهایش رساند. اولین انتخاب رشته مشاوره و راهنمایی دانشگاه و فرهنگیان توانست قبول شود.
پدر: با وجود اینکه خیلی اطلاعات از آزمون ها نداشتم اما می دیدم فاطمه سادات تلاش می کند تا خودش را برای آزمون آماده کند و متوجه شدم که آزمون ها باعث پیشرفت و دلگرمی اش شده است.
- آیا کارنامه آزمون های کانون دانش آموزتان را مشاهده می کردید؟
مادر: بله، هرجمعه پیگیر بودیم و بعد از آزمون که به خانه می آمد می پرسیدیم که شرایط آزمون چگونه بوده و بعد از ظهر که کارنامه را می گرفت، برای ما توضیح می داد که وضعیت اش در چه سطحی است.
- چطور با کانون آشنا شدید؟
مادر: خود دخترم با پیگیری های فضای مجازی و معرفی دوستانش متوجه شد کسانی که رتبه های خوبی کسب می کنند در کانون آزمون می دهند و تصمیم گرفت در آزمون های کانون شرکت کند.
- به جز درس علاقه مندی خاصی داشت؟
مادر: فقط درس می خواند به دلیل شرایطمان نتوانستیم آنگونه که باید او را حمایت کنیم و نمی توانستیم بسیاری از آرزوهای دخترم را برآورده کنیم و او تمام وقت اش را برای درس خواندن گذاشته بود.
- برای آرامش او درخانه چه کارهایی انجام می دادید؟
مادر: بچه ها را تا می توانستیم از خانه بیرون می بردیم تا او بتواند درس بخواند، اما باز هم کوچک بودن فضای خانه او را اذیت می کرد.
پدر: خانه ما در حومه شهر نزدیک باغ ها است و چون فضای خانه خیلی کوچک بود، فاطمه سادات پله هایی که به پشت بام می رسید را برای درس خواندنش انتخاب کرد.
- لحظه دیدن رتبه را توضیح دهید؟
مادر: با گوشی به سراغ فاطمه سادات رفتیم و آنتن نمی داد با هم روی پشتبام رفتیم و با امید و توکل برخدا روی سایت زدیم و چشم خود را بستیم و تا باز کردیم دیدیم که اولین انتخاب را گرفته بود، از خوشحالی در حالی که هم دیگه را بغل کرده بودیم اشک می ریختیم و بلند و بلند تر گریه می کردیم و فاطمه می گفت دیدی مامان هیچی نداشتم جز خدا و شما دیدی قبول شدم و خیلی خوشحال شدیم و تا صبح از خوشحالی خواب نداشتیم و خدا را شکر گذاری می کردیم.
- مهم ترین ویژگی فرزندتان از دیدگاه شما که باعث پیشرفت اش شد، چیست؟
پدر: پشتکار و تلاش، چون شرایط خوبی برای درس خواندن نداشت می خواست درس بخواند و خودش را بالا بکشد تا کمکی باشد و بتواند روی پای خودش بایستد، فاطمه سادات دختر تلاشگر و بسیار مصممی است.
- توصیه شما به عنوان یک اولیا موفق به دانش آموز کنکوری در سال کنکور چیست؟
مادر: دخترم در آزمون ورودی مدرسه استعداد های درخشان قبول شد ولی بخاطر شرایطمان او را به مدرسه دولتی بردیم و او با تلاش و پشتکار توانست نشان بدهد که می تواند خودش را بالا بکشد، دوستانی داشت که وضعیت مالی بسیار خوبی داشتند که پدر و مادرشان کتاب های بسیاری برایشان تهیه کردنند ولی رتبه خاصی متاسفانه بدست نیاوردند ولی دخترم با وجود وضعیت مالی که داشتیم خودش را رساند، شاید شب هایی هم برایش سخت می گذشت ولی درس می خواند، می خواهم بگویم استعداد خود را پیدا کنید و تلاش کنید تا نتیجه بگیرید، برای رسیدن به موفقیت هیچ مانعی نباید وجود داشته باشد.
- توصیه شما به یک خانواده کنکوری چیست؟
مادر: باید به بچه ها فرصت بدهند تا روی پای خودشان باشند و سعی کنند دانش آموزان را از دور تحت نظر داشته باشند. کنکور مهم است، اما همه چیز نیست.
پدر: حامی و حمایت کننده باشند، حتی اگر شرایط مالی خوبی ندارند، استعداد فرزندشان را پیدا کنند و در همان زمینه حمایتش کنند.
- در آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.
مادر: زندگی همیشه پستی بلندی دارد، فاطمه سادات در سال کنکور با توجه به تمام شرایط سختی که داشت، اما دست از تلاش بر نداشت، با وجود این که چند وقت قبل از کنکور تیر ماه مادر بزرگ فاطمه به رحمت خدا رفت و تراز کنکور اردیبهشت او خیلی خوب شده بود اما در کنکور تیر ماه نیز شرکت کرد.
پدر: تشکر می کنم، اول از همه از بنیان گذار کانون قلم چی و همه معلم های فاطمه سادات و در نهایت از خانواده ام (همسر و فرزندانم) که با کمترین امکانات از فاطمه حمایت کردند.