نام و نام خانوادگی: محمد کوهگرد
نام استان ، شهر: فارس ، داراب (روستای لایزنگان)
رشته و دانشگاه قبولی: آموزش الهیات دانشگاه فرهنگیان شهید رجایی شیراز
میانگین تراز: ۷۵۰۰
چه سالهایی و چند سال در دانشآموز کانون بوده است؟ 2 سال ( یازدهم و دوازدهم )
تحصیلات و شغل مادر : پنجم ابتدایی و خانه دار
تحصیلات و شغل پدر: زیر دیپلم و کارگر باغ و ساختمانی
تراز اختصاصی فرهنگیان: ۸۷۱۴ تراز کنکور اردیبهشت: ۶۷۰۶ میانگین تراز دعوت به مصاحبه:۷۵۱۰
درصدهای کنکور اردیبهشت :
ریاضی : 0.00 ادبیات 7.78 علوم اجتماعی : 57.78 روانشناسی : 53.34 زبان عربی : 1.67
تاریخ و جغرافیا : 30.67 فلسفه ومنطق : 13.34 اقتصاد : 44.45 تعلیم وتربیت : 73.34
هوش واستعداد معلمی : 33.34
مصاحبه کننده : فرنوش تقوی
چه کسی یا کسانی در پیشرفت و موفقیت شما تأثیر زیادی داشتند؟
افرادی که در موفقیت من موثر بودند ، به من امید میدادند، در شرایط سخت زندگی پشت من بودند، نصیحت های پدر و مادرم به خاطر زحمات فراوان آنها ،دبیرادبیات آقای علی رضا باقری ، آقای مرتضی افکاری دبیر فلسفه و منطق و آقای احمد کهکشانی هم مدیر مدرسه بود و هم دبیر زبان انگلیسی بودند همیشه در کلاس ما را نصیحت می کردند که با هدف درس بخوانیم و تلاش کنیم تا آینده روشن داشته باشیم.
درخانوادهی شما کسی کانونی بود که نتیجه گرفته باشد ؟
برادرم کانونی بود و دو سال در کانون حضور داشت و در حال حاضر هم دانشجو فرهنگیان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه شهید رجایی شیراز سال 1401 قبول شدند.
داستان و روایت قهرمان تابآوری خود را بیان کنید ؟
بنده محمد کوهگرد هستم ، اهل استان فارس، شهرستان داراب، روستای لایزنگان ؛ روستای ما از شهر داراب 80 کیلومتر فاصله دارد.
از آنجا که خانه ی ما آخر روستا می باشد و مدرسه اول روستا هست و گاهی پیاده و گاهی با موتور سیکلت رفت و آمد میکردم مسافت هم ۳ کیلومتر بود. در روستایی با جمعیت تقریباً ۳۰۰۰ نفری زندگی میکنم خانواده ما شش نفره هست. من پسر دوم خانواده هستم ، پدرم کارگر است و قطعه زمین کوچکی داریم و وضعیت مالی ما خوب نیست. من به خاطر کمک پدر به کار درخت و کارهای مختلف می رفتم .باغ گل محمدی در حد یک قطعه داریم.
مدرسه من دبیرستان آیتالله شیرازی می باشد و مدرسه ما در خود روستای مان بود. در شرایط سخت زندگی درس میخواندم. در شرایط کمبود امکانات و وضعیت مالی و درگیر کار بودن و همچنین پدرم در باغ دیگران کارگری می کند. من در دوران درس خواندن هم به کمک پدر می رفتم و هم کارهای خانه را انجام میدادم و همچنین در کنار این ها درسم را میخواندم .
