امیر پرتوی، پدر طاها پرتوی، دانشآموز ششم دبستان از تهران
پدر ۲۱ سال پیش کانونی بود و اکنون پسرش کانونی است
مصاحبهگر : یاسمین جباری
۱.شما چه سالی به کانون آمدید و چند سال عضو کانون بودید؟
دقیقا از ماه مهر ۱۳۸۲ وارد کانون شدم و یک سال عضو کانون بودم
۲.چه شد که در کانون ثبت نام کردید؟
آن زمان در مدرسه سمپاد تحصیل میکردم و از اول تا پایان سوم دبیرستان (نهم تا یازدهم فعلی) مشغول رقابت در المپیاد فیزیک کشوری بودم و به طور کامل از فضای کنکور دور بودم و در مورد تست و کنکور هیچی نمیدانستم. بعد از بازگشت از دوره کشوری المپیاد در شهریور ۱۳۸۲ ، بعد از بررسی و تحقیق به این نتیجه رسیدم که برنامه آموزشی و آزمونهای کانون، جامع و دقیق هست و میتواند در کوتاه مدت به من کمک کند تا به هدفم که قبولی در دانشگاه صنعتی شریف بود کمک کند . بنابراین در آزمونهای کانون ثبت نام کردم تا تیر ۱۳۸۳ به طور مرتب در همه آزمونها شرکت کردم
۳.آن زمان دفتر برنامهریزی هم داشتید؟
بله، از ابتدای مهر تا روز کنکور به طور دقیق تکمیل میکردم. هنوز هم آن را نگه داشتهام و برای ایجاد انگیزه و اینکه میتوان با برنامه ریزی و تلاش مستمر به هدف رسید به پسرم نشان میدهم


۴.فکر میکنید کانون نسبت به زمانی که خودتان دانشآموز کانون بودید چه فرقی کرده است؟
امکان برگزاری آزمون آنلاین، وبسایت خیلی پرمحتوا و افزایش تنوع کتابها مهمترین تغییرات کانون نسبت به آن زمان است
۵.آن زمان پشتیبان هم داشتید؟
بله، ولی راستش زیاد به حرفش گوش نمیکردم ! او هم با من زیاد کاری نداشت. چون سیستم مطالعه شخصی خودم را اجرا میکردم و در بیشتر آزمونها تراز بالای ۷۰۰۰ داشتم
۶.پسرتان از چه سالی در آزمونهای کانون شرکت میکند؟
بعد از پایان پایه پنجم، از شروع تابستان ۱۴۰۳
۷.پسرتان هم راضی بود که به کانون بیاید یا به اصرار شما کانونی شد؟
هیچ وقت اصرار نکردم. با معرفی کانون و مزایای شرکت در آزمونها، در نهایت خودش تصمیم گرفت که برای رسیدن به هدفش در آزمونهای کانون شرکت کند
۸.شما هم با علاقهی خود به کانون آمده بودید؟
بله، کاملاً آگاهانه و با علاقه و انتخاب خودم
۹.وقتی پسرتان را به کانون آوردید خاطرات کانونیبودن خودتان را هم به یاد داشتید؟
بله، کاملاً. آن موقع برای اطلاع از نتیجه و گرفتن کارنامه آزمونها باید به صورت حضوری مراجعه میکردیم. صبح جمعه آزمون برگزار میشد و من عصر به همراه دوستانم چند نفری برای گرفتن کارنامه به دفتر کانون مراجعه میکردیم و بعد هم باهم برای گردش به پارک و کافیشاپ میرفتیم. کلاً روز آزمون روز خوبی برایمان بود. چون هم نتیجه دو هفته تلاشمان را میفهمیدیم هم بعد از دو هفته تلاش و درس خواندن، یک روز عصر به استراحت و گردش میرفتیم
۱۰.فکر میکنید پسرتان در درسهایش پیشرفت داشته است؟
بله، پسرم تا قبل از عضویت در کانون، در هیچ آزمون حضوری شرکت نکرده بود و بیشتر با هدف آشنایی با شرایط آزمون و سنجش در مقایسه با بقیه، عضو کانون شد و تاکنون هم پیشرفت خوبی داشته است
۱۱.شما هم آن زمان پیشرفت درسی داشتید؟
شرایط درسیام معمولا روند صعودی داشت و به مرور به شرایط آزمون بیشتر مسلط شدم
۱۲.آیا بودن در فضای برنامهریزی در کانون تأثیری در زندگی شخصی شما داشته است؟
بله، نقش برنامهریزی و حرکت پیوسته تا رسیدن به هدف را به طور ملموس متوجه شدم
۱۳.فکر میکنید چه امکاناتی در کانون بهتر از قبل شده است؟
خدمات وبسایت و آزمون آنلاین و اپلیکیشن موبایل، نسبت به گذشته بسیار خوب شده است
۱۴.اینکه شما خودتان روزی دانشآموز کانون بودهاید، چه تأثیری بر پسرتان دارد؟
باعث میشود راحتتر به فرآیند برنامه ریزی و آزمونهای کانون اعتماد و آنها را اجرا کند
۱۵.مهمترین تأثیری که آزمونها روی پسرتان داشته است، چیست؟
آشنایی با شرایط آزمون حضوری، مقایسه با رقیب ها ، مشخص شدن نقاط ضعف واشکالات
۱۶.چه پیشنهادی برای اولیا دارید تا آنها هم فرزندان موفقی داشته باشند؟
وظیفه ما اولیا حمایت از فرزندانمان است و باید سعی کنیم استعداد و علاقه فرزندمان را متوجه شویم و کمک کنیم تا در زمینههای مختلف تجربه کسب کنند تا در آینده بتوانند انتخابهای بهتری داشته باشند. اگر کسی به این نتیجه رسید که استعداد و علاقه فرزندش در درس و تحصیل است، قطعا کانون قلمچی یکی از جاهای خوب برای برنامهریزی و رفع نقاط ضعف و موفقیت تحصیلی است
