گفت و گو با زوج پزشک کانونی سبزواری (پزشکی و دندانپزشکی)
علی دولت آبادی دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
هانیه بن جخی دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
مصاحبه گر : حسین پرهیزگار
خودتان را معرفی کنید.
علی دولت آبادی هستم24 ساله و اهل سبزوار.
هانیه بنجخی هستم ۲۲ ساله و اهل سبزوار.
چه سالی کنکور دادید؟رتبه و رشته و دانشگاهی را که پذیرفته شدید بفرمایید.
علی: سال 1397کنکور تجربی شرکت کردم و خداروشکر رتبه 346منطقه 2 را کسب کردم و مشغول تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستم.
هانیه: سال ۹۹ کنکور دادم و به لطف خدا با رتبه ۱۵۹ منطقه2 در رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شدم.
از چه سالی وارد کانون شدید؟علت این که آزمون های کانون را انتخاب کردید چه بود؟
علی:من از کلاس پنجم دبستان وارد کانون شدم و 8سال متوالی عضو کانون بودم تا این که مدرسه تمام شد واگر در دانشگاه هم کانون بود بازهم عضو کانون می ماندم. من نظام قدیم بودم و کلاس پنجم آزمون تیزهوشان داشتم که به توصیه معلم عزیزم که همیشه مدیون زحمات بی دریغ ایشان هستم ،جناب آقای مشیری وارد کانون قلم چی شدم.
هانیه: من از نیمه سال دهم در آزمونهای کانون ثبت نام کردم چراکه میخواستم در روند درس خواندم نظم ایجاد کنم. علت انتخاب کانون هم خوشنام بودن کانون قلمچی از نظر کیفیت و جامعه آماری بود.
اگر بخواهید کانون را در یک جمله معرفی کنید چگونه معرفی می کنید.
علی:من خودم هم دانش آموز و هم دانشجو بوده ام و هم چنین چندین سال کار مشاوره انجام داده ام و باتوجه به تجربه اندک من،پیوستگی در مطالعه و تلاش یکی از مهم ترین نکته های موفقیت است.اگر بخواهم کانون را در یک جمله معرفی کنم باید بگویم:" عامل مهم در حفظ پیوستگی مطالعه بوده و هست"
هانیه: اگر دوباره برگردم به قبل از کنکور، دوباره در آزمونهای کانون شرکت میکنم.
آیا در آزمون های کانون غیبت داشتید؟به نظر شما پیوستگی در آزمون ها چگونه باعث پیشرفت می شود؟
علی:در 8سالی که عضو کانون بودم فکر می کنم فقط 1غیبت داشتم .حتی شده بود که من مسابقه کاراته هم در شهر دیگری داشتم یا مسافرت بودم اما مهمان شده بودم وبا سختی نه به آسانی خودم را به حوزه برگزاری آزمون همان شهر می رساندم تا غیبت نداشته باشم.یادم می آید در شهرهای ساری،مشهد و قم مهمان شده بودم.پیوستگی در آزمون ها فارغ از نتیجه آزمون خیلی مهم است .این اهمیت را من به شخصه بعد از کنکور درک کردم.هم زمانی که مشاور دانش آموزان بودم و تاثیر غیبت ها را (علی رغم مخالفت های من برای غیبت) می دیدم .حتی الان که در آزمون های دوهفته یک بار شرکت نمی کنم،احساس جداشدن از برنامه را دارم.
هانیه: در اوایل ثبت نام، تنها در یک آزمون غیبت داشتم. اما در ادامه تلاش کردم پیوستگی را حفظ کنم و موفق هم شدم. تا اردیبهشت سال کنکورم هیچ غیبتی نداشتم.اما از اردیبهشت تا کنکور به دلیل فوت برادرم و به هم خوردن شرایط ذهنی و روحی در تعدادی از آزمون ها نتوانستم شرکت کنم.
آیا مطابق برنامه راهبردی مطالعه می کردید؟مهم ترین ویژگی برنامه راهبردی از نظر شما چیست؟
علی:بله،مطابق برنامه راهبردی درس می خواندم .برنامه تا پایان سال مشخص است و مسیر را معین کرده است و همین نظم ذهنی من را بیشتر می کرد.اصولا آدمی هستم که دوست دارم در کارهای مختلف یک برآورد کلی از ابتدا تا انتها داشته باشم و این که این برنامه توسط یک گروه قابل اطمینان تهیه شده باشد،خیال آدم را راحت می کند.
هانیه: بله. مطابق برنامه راهبردی مطالعه میکردم. از نظر من برنامه راهبردی هم یک برنامه قابل دسترسی و انجام بود، نه ایدهآل گرایانه؛ همچنین ایستگاههای جمعبندی و مرور داشت که اگر مبحثی هم جا میافتاد، بعدا قابل جبران بود.
تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟
علی: من تحلیل آزمون را بلافاصله بعد از هرآزمون شروع می کردم.بعد از آزمون با دو سه نفر از دوستانم پاسخ های خودمان را بررسی می کردیم وزمانی که پاسخنامه می آمد همه سوالات را بررسی وقبل از این که کارنامه ها صادر شود درصد گیری می کردیم.بعد از کارنامه هم سوالات غلط و نزده را با تاکید بیشتر و سوالات درست شانسی راهم من بررسی می کردم.اگر سوالی را هم نمی توانستم با پاسخ نامه به نتیجه برسم با دوستانم مطرح می کردم و بعد از معلم می پرسیدیم.
هانیه: من در عصر روز آزمون یا نهایت در یکی دو روز پس از آزمون، سوالات غلط و نزده و سوالات مهمی که در جلسه آزمون مشخص کرده بودم را تحلیل و بررسی میکردم.
آیا دفتر برنامه ریزی را تکمیل می کردید ؟نظرتان را در مورد دفتر بیان کنید.
علی:دفتر برنامه ریزی کانون به معنی واقعی کلمه عالی است،واقعا عالی .من کامل پر می کردم . حتی الان هم به سبک همان دفتر برنامه ریزی مطالعه خودم را یادداشت می کنم .شاید بعضی افراد بدون دفتر برنامه ریزی هم مطالعه خوبی داشته باشند اما به نظرمن همان افراد هم با دفتر برنامه ریزی بیشتر می توانند مطالعه کنند.
هانیه: من دفتر برنامهریزی کانون را داشتم و در سال های دهم و یازدهم به صورت گهگاهی و پراکنده پر میکردم؛ اما در سال دوازدهم برنامه مشاورم را کامل انجام میدادم و همیشه ثبت مطالعه داشتم اما به طور مشخص از دفتر برنامهریزی کانون استفاده نمیکردم.
از کدام منابع کانون استفاده می کردید؟
علی:از کتاب های آبی و سه سطحی استفاده می کردم.در دوران قبل از کنکور هم از سایر کتاب های کانون استفاده می کردم.اما در دوران کنکور از کتاب های آبی و سه سطحی استفاده می کردم.
هانیه: کتابهای سه سطحی و آبی و زرد و کتاب زیست تصویری.
مهم ترین دلیل پیشرفت خودرا چه می دانید؟
علی:لطف بزرگ خدای مهربان،پیگیری پدر و مادرم،پیوستگی و تلاش چندین ساله و افراد دلسوز اطرافم چه معلم ها چه مشاورها.
هانیه: پیوستگی مطالعه و آزمون و تلاشی که هیچ وقت به لطف خدا متوقف نمیشد؛ قطعا در این مسیر همراهی و پیگیری پدر و مادرم هم کمک بزرگی بود.
روش مطالعه شما در سال کنکور چگونه بود؟
علی:روش مطالعه ام در هردرس متفاوت است اما تا جایی که توان داشتم هم می خواندم و هم تست می زدم.
هانیه: در سال کنکور سعی میکردم به تمام دروس به ویژه زیست و شیمی نگاهی ترکیبی داشته باشم.
یعنی مباحث مرتبط با هم دهم ویازدهم را مطالعه می کردم. این کار را آنقدر انجام دادم که گاهی نکات تست های ترکیبی را قبل از این که در آزمون ببینم در کتابم نوشته بودم.
میانگین تراز شما در سال کنکور چند بود؟
علی:تا جایی که یادم می آید میانگین ترازم 7400بود.
هانیه: میانگین تراز سال کنکورم ۷۲۳۰ بود.
تاثیر گذار ترین افراد در پیشرفت شما چه کسانی بودند؟
علی: پدر و مادرم،آقای علی مشیری معلم کلاس پنجمم،آقای حامد برزویی مشاور سه سال آخر تا کنکورم و آقای دکتر پرهیزگار که همیشه تجربه ایشان به سود من بوده است مخصوصا در انتخاب رشته وگرنه من الان دانشجوی شیراز بودم و تمام کادر مدرسه راهنمایی و دبیرستان تیزهوشان که علی رغم نظر برخی افراد من سمپادی بودنم را عامل مهمی در موفقیت کنکور می دانم و همه این موارد لطف خدای بزرگ بوده است.
هانیه: پدر و مادر و مشاور درسی ام.
خاطره ای از کانون دارید؟
علی:خاطره شیرینی که در سال کنکور داشتم همان تحلیل بعد هر آزمون بود که من و یکی از دوستانم هر آزمون حدود 1ساعت در خیابان ها راه می رفتیم و پاسخ های متفاوت همدیگر را نقد می کردیم حتی گاهی کار به بلند بلند صحبت کردن هم می رسید ولی تمام این ها در کمال رفاقت و دوستی بود . حتی ماه رمضان هم یادم هست با روزه بازهم خیابان هارا قدم می زدیم تا سوالاتمان را بررسی کنیم.
هانیه: حقیقتا ۴ سال از زمان کنکورم گذشته و خاطرهای در ذهنم نمانده است.
آیا در منزل با همسر خود از دوران تحصیل و کنکور خود گفت و گو می کنید؟
علی:بله،خیلی زیاد. رتبه همسرم خداروشکر 159منطقه 2 شد و حتی انتخاب رشته اش را هم بنده خودم انجام دادم و در موارد زیادی با هم صحبت می کنیم و حتی در این چند سال که من کار مشاوره می کردم بارها از همسرم مشورت گرفته ام و به راهکارهای خوبی رسیده ایم.
هانیه: بله، خیلی زیاد پیش میآید که از تجربهها و خاطرهها صحبت کنیم. و همینکه همسرم هم در این سالها مشاور بودند، باعث میشد این موضوعات بیشتر مطرح شود.
قطعا شما زوج موفقی هستید و تعداد زیادی از اقوام وآشنایان از شما راهنمایی می گیرند.در مورد شرکت در آزمون ها و تاثیر کانون چه می گویید؟
علی:در مورد شرکت در آزمون ها بنده خیلی از اقوام را توصیه می کنم شرکت کنند و برای تاثیر آزمون ها همین بس که ای کاش در مقطع فعلی من هم کانون بود و برنامه راهبردی و آزمون داشت .حتی اگر مشاور و پشتیبان هم نمی داشت و فقط آزمون داشت باز هم من در آزمون ها شرکت می کردم.
هانیه: من به اقوام از جمله خواهر کوچکترم که در این مسیر است، شرکت در آزمونهای کانون را توصیه کرده ومیکنم از نظر من درس خواندن تنها راه موفقیت نیست، اما برای موفق شدن در درس خواندن، انتخاب کانون تصمیم تاثیرگذاری است.
وسخن آخر،توصیه شما به دانش آموزان کنکوری امسال چیست؟
علی:توصیه من به دانش آموزان و حتی مقاطع بالاتر از جمله خودم این است که در هر مرحله ای تا جایی که می توانند تلاش کنند طوری که بعد از کنکور و آمدن نتایج ،جای هیچ گونه ای کاشی باقی نگذارند. از یک طرف تمام تلاششان را بکنند و از طرف دیگر هم نتیجه را به خداوند واگذار کنند .یقینا بهترین نتیجه را متناسب با تلاش کسب خواهند کرد.
هانیه: در سال کنکور آرامش ذهنی مهمترین نکته است. در نتیجه ارتباط با خداوند را حتما مد نظر قرار دهند؛ چراکه هرچه ارتباط با خدا بیشتر، آرامش ذهن هم بیشتراست. همچنین سعی کنند از حواشی دور باشند و تمام انرژی و وقت خود را صرف درس کنند.