خودتان معرفی کنید.
امیرمهدی فلاح هستم رتبهی 3 منطقه 3 رشته ریاضی
شما میدانید در کانون هم میتوانید آزمون حضوری بدهید، هم آنلاین بدهید. شما همهی آزمونها را حضوری شرکت کردید. توضیح بدهید که چرا همه را حضوری دادید؟
من همه آزمونها را حضوری شرکت کردم چون میخواستم شبیهساز کنکور باشد و آن فضا به کنکور شبیهتر بشود. بالاخره لباس و نیمکت و اینها در شرایط آزمون تاثیرگذار است.
هیچ موقع شرایط سختی نداشتید که به فکر این بیافتید که آن امتحان را در خانه بدهید؟
خیر نداشتم. همیشه مدرسه رفته بودم.
شما تعداد پاسخهای صحیحتان 1120 تا است. تقریبا حدود هشتاد تا پاسخ درست در هر آزمون داشتید. چقدر اشتباه داشتید؟ چقدر نزده داشتید؟
اشتباه در بعضی آزمونها خیلی زیاد میشد، شاید 8-7 یا حتی 10 هم میشد. بیشتر روی درس شیمی اشتباه زیادتر بود.
کلافه میشدید از اشتباهات یا بعد میرفتید بررسی میکردید؟ اگر بررسی میکردید، چه زمانی بررسی میکردید؟
بعد آزمون یا فردا آن بررسی میکردم. اشتباه نوشتن ناراحتم میکرد ولی سعی میکردم آن اشتباهام را یاد بگیرم. بعد کمکم میکرد.
آن اشتباه را بعدا هم تکرار میکردید یا نه؟
اغلب تکرار نمیکردم چونکه یاد میگرفتم باید به چه نکاتی در سوال، در متن سوال توجه کنم.
سوالی که اشتباه کرده بودید خودتان دومرتبه میرفتید حل میکردید یا اینکه میرفتید جوابشان را میخواندید؟
اول سعی میکردم خودم حل کنم اگر مثلا دیدم نمیتوانم می خواستم یک نگاهی به اول پاسخ نامه داشته باشم ببینم مثلا سر نخ سوال دستم بیاید و ببینم چجوری است، بعد اگر توانستم ادامهاش را پیش بروم.
شما در امتحانات دی و خرداد و دورهی طلایی نوروز امتحان دادید؟
بله، امتحانات دی را دادم. خرداد 2 تا آزمون بود یکی را ندادم امتحان نهایی فارسی بود، آن را ماندم تا فارسی مطالعه کنم ولی فیزیک را رفتم. امتحان نهایی فیزیک بود که البته فیزیک را 20 شدم ولی آزمون قلمچی را قبلش دادم.
یعنی هم امتحان نهایی فیزیک را 20 شدید و هم اینکه امتحان دادید.
دوره طلایی نوروز چکار کردید؟
بله، همه آنها را هم شرکت کردم.
اینها را میتوانستید تلفیق کنید؟
بله، در برنامهام بود که بتوانم هر دو را پیش ببرم.
شما در پاییز و زمستان با پیشروی سریع امتحان میدادید یا پیشروی عادی امتحان میدادید؟
در پاییز پیشروی عادی، در زمستان پیشروی عادی ولی در خانه سعی میکردم سوالات پیشروی سریع را حل کنم ولی در آزمون هیچ کدام را نزدم.
من با چندتا از بچههای دیگر هم صحبت کردم، آنها هم پیشروی سریع را امتحان نمیدادند.
نگران نبودید که تا اردیبهشت درسها را تمام نکنید؟
خیر، چون معلمها گفته بودند میرسیم و تمام میشود من مطمئن بودم که میتوانم برسم.
یعنی اعتماد میکردید. جوده نبودید. چون کسانی که هول هستند، تازه خراب هم میکنند. از اینجا مانده از آنجا رانده میشوند.
در کدام درسها بیشتر تست میزدید و در کدام درس بیشتر مطالعه میکردید؟
سعی میکردم در همه درسها تست بزنم. در درس فیزیک بیشتر تست میزدم مثلا 90درصد تست و 10درصد حالا نکتهای که فراموش کرده باشم و دوره میکردم.
بعضیها میگویند آدمی که تست میزند سطحی یاد میگیرد و عمقی یاد نمیگیرد. شما این را قبول دارید؟
اگر خیلی بخواهی سریع حل کنی درسته ولی یک کم برگردی و پاسخنامه را چک کنی قشنگ عمقی یاد میگیری.
یعنی شما ترجیح میدهید اول تست بزنید و بعد برگردید پاسخنامه را بخوانید.
آنهایی که درست جواب دادید را هم میروید راه حلش را ببینید یا نه فقط آنهایی که اشتباه جواب دادید یا نزدید را جوابش را میدیدید؟
بیشتر غلطها، درستها را خیلی چک نکردم.
بعد در شیمی چطور؟
در شیمی چون متن کتاب مهم است، حدود 30درصد متن کتاب را مطالعه میکردم و 70درصد تست بود.
و ریاضی؟
ریاضی هم یادگیری در مدرسه انجام میشد و در خانه فقط تست میزدم.
ریاضی فقط تست میزدید، فیزیک 10درصد روخوانی و بیشتر تست زدن؛ شیمی 30 درصد.
خوب در درس خواندن از اول با تست شروع میکردید؟
بله، همیشه با تست شروع میکردم.
تشریحی چطور؟
خیلی در دوران پاییز و زمستان تشریحی کار نمیکردم.
فقط نزدیک امتحان نهایی تشریحی کار میکردید؟
بله
یعنی اینکه امتحان نهایی خیلی اهمیت دارد شما را نگران نمیکرد که من دارم در پاییز و زمستان تستی کار میکنم از امتحان نهایی عقب میافتم. این را توضیح بدهید.
تشریحی کار نمیکردم یعنی آزمون تشریحی نمیدادم ولی متن کتاب مثلا دروس عمومی مطالعه میکردم.
مسئلههای کتاب را حل میکردید؟
بله، تمرینهای کتاب را همیشه حل میکردم و برای امتحانات مدرسه آماده بودم.
برای امتحان نهایی چطوری خودتان را آماده میکردید؟
کتاب درسی را مطالعه میکردم.
نمونه سوال حل نمیکردید؟
نزدیک امتحانات نمونه سوالهای سالهای قبل را دوره میکردم.
موقعی که برای امتحان نهایی خودتان را آماده میکردید، اول نمونه سوال حل میکردید و بعد درس میخواندید یا اول درس میخواندید؟
اول درس را مطالعه میکردم و بعد نمونه سوال حل میکردم.
شما برنامهی مطالعاتیتان در طول سال چگونه بود؟ برنامهی مدرسه بود؟ برنامهی خودتان بود؟ برنامهی کانون بود که تلفیق میکردید؟
خودم برنامه مینوشتم برای خودم؛ مشاور نداشتم و سعی میکردم طبق برنامه راهبردی قلمچی برای خودمش برنامه بریزم.
یعنی برنامهی کانون را برای خودتان شخصی سازی میکردید. بیشتر توضیح بدهید.
مثلا میدیدم در کدام درسها عقبتر هستم آنها را بیشتر میخواندم، تست میزدم یا درسهایی که جلوتر بود را دوره میکردم که به آن آزمون برسم.
امسال دوگانههای زیادی داشتیم. کنکور اردیبهشت-کنکور تیر؛ آماده شدن برای امتحان نهایی-آماده شدن برای تستها و اینکه آیا درسها را تا اسفند تمام کنیم یا نکنیم. اینها شما را کلافه میکرد یا بیشتر یک چالش فکری بود که مدیریت کنید؟
اینکه درسها در اسفند تمام بشود خوب است ولی نباید خیلی هول بشوی برای تمام کردن؛ خیلی هم عجله کنی بعضی نکات را درک نمیکنی.
سر کنکور استرس داشتید؟
بله، کنکور اردیبهشت بیشتر بود.
ولی ظاهرتان به نظر میرسد آرام هستید.
خیر، سر آزمون استرس داشتم.
شما از منطقهی 3 هستید. از قرچک؛ فکر نمیکردید از بچههای تهران عقب باشید؟
چرا؛ چون آنها معلمهای بهتری دارند میدانستم که یک خورده عقبترم.

شما بهترین معلمهای حضوری و آنلاین خود را بگویید.
معلم آنلاین که نداشتم. معلم حضوری، معلم فیزیکم آقای حسینی و آقای بیات، معلم شیمی آقای خدادی معلم ریاضیاتم آقای رشمهای و آقای بغدادی و آقای سیف زاده
در مدرسهی خودتان بودند؟
بله
چه مدرسهای میرفتید؟
مدرسه نمونه دولتی علیبنموسیالرضا
راضی بودید از این معلمها؟
بله، معلمهای خوبی بودند.
در پاییز و زمستان چند ساعت میخواندید؟ بهار چقدر میخواندید؟
در پاییز چون مدرسهها بود حدود 7-6 ساعت، در زمستون تقریبا همین بود. در بهار کمی بیشتر مثلا حدود 10-8 ساعت بود.
خوابتان منظم بود؟
بله، همیشه سعی میکردم ساعت 10.30 بخوابم.
کی بیدار میشدید؟
برای مدرسه میخواستم بروم حدود 6.30 بیدار میشدم.
یعنی 8 ساعت میخوابیدید. فکر نمیکردید زیاد میخوابید؟
به بچههای مدرسه میگفتم، میگفتند زیاد میخوابی ولی میدانستم که روی مغز تاثیر میگذارد.
البته من با شما موافقم. آن 8ساعت خواب خوب است. چون بعضیها کم میخوابند بعد اون موقع کلافه هستند و نمیتوانند خوب پیش بروند.
مثلا تا ساعت 1 و اینها بیدار میمانند من خودم خوشم نمیآید.
این بچههایی که به شما میگفتند که زیاد میخوابی خودشان چکار کردند؟
بچههای کلاس دهم بودند. مثلا ازم سوال میکردند.
آهان! میگفتند تو که دیگر خیلی عالی هستی، میگفتتند باید یک آدم عجیب و غریبی باشی؛ کار نرمال بکنی این توقع را نداشتند.
میتوانید یک کارهایی را بگویید که پدر و مادرتان انجام دادند و باعث شدند مغز شما خوب پرورش پیدا کند؟
به من آرامش میدادند. نزدیک کنکور یک خورده استرس داشتم آرامش میدادند و فضای خانه را برای من آرام میکردند.
پیادهسازی متن : صفا شیدایی
سایر گفتگوهای کاظم قلم چی با برترهای 1403 را اینجا مشاهده کنید.
