برای شنیدن فایل صوتی این گفت و گو اینجا کلیک کنید
خودتان را معرفی کنید.
فرزاد حلاج مقدم هستم، رتبهی 4 کشوری و رتبه 1 منطقه 3 رشتهی ریاضی از شهر فردوس خراسان جنوبی
اولین سوال من از شما این است که شما از منطقهی 3، از شهر کوچک فردوس رتبه کشوری ریاضی به دست آوردید. خوب رقبای اصلی شما در رشتهی ریاضی اکثرا در تهران هستند. کسب این رتبه درخشان را از فردوس چگونه تحلیل میکنید؟
خوب من از سال یازدهم به طور جدی برای کنکور شروع کردم و 2 سال کامل برای کنکور درس خواندم و بیشتر هم خودم میخواندم. یعنی شاید مثلا از دبیرهای مدرسه کمتر کمک میگرفتم و آنلاین هم کلا شرکت نکردم.
آنلاین شرکت نکردید و بیشتر هم خودخوان بودید. فکر میکردید با بچههای تهران و کلانشهرها بتوانید رقابت کنید؟ رتبه کشوری به دست بیاورید؟
بله، تا حدودی؛ چون در سال دوازدهم آزمونهای آزمایشی نسبتا زیادی شرکت کردم و در اکثر آنها رتبهام زیر 20 کشور بود.
شناخت دقیقی از وضعیت خودتان داشتید. در چند آزمون کانون شرکت کردید؟ علت اینکه این تعداد آزمون را مرتب شرکت کردید چه بود و چه فایدهای برایتان داشت؟
26 آزمون شرکت کردم.
انگار پیوستگی در این شرکت کردن باعث میشد تا مطالعهام هم پیوسته باشد. به مطالعهام نظم میداد که طبق یک برنامه پیش بروم و مثلا هر دو هفته بیایم و در آزمون شرکت کنم.
همین جا در مورد برنامهتان بپرسم. شما با برنامهی راهبردی کانون کار میکردید؟ با برنامهی مدرسه؟ تلفیقی از این دو برنامه یا اصلا یک برنامه برای خودتان داشتید؟
من مشاور داشتم. مشاورم به من برنامه میداد ولی خوب اکثرا مطابق برنامه راهبردی کانون بود.
مشاورم آقای رحیم زاده از مشهد بودند که از طریق عمویم به من معرفی شده بودند.
پیش آمده بود که این برنامهها با همدیگر ناهماهنگ باشد؟ اگر احیاناً برنامه مدرسه یا برنامهای که مشاورتان میداد با برنامهی کانون هماهنگ نبود چه کار میکردید؟ چگونه تلفیق میکردید؟
خوب برنامهی من زیاد با برنامهی کانون تداخل نداشت ولی خوب در مورد برنامهی کانون، تقریبا از اسفندماه برنامه من یک مقدار جلو افتاد و از برنامه کانون جلو افتادم.
شما با پیشروی سریع درس میخواندید یا با پیشروی عادی؟
الان با آقای محمد مهدی اسلامی صحبت میکردیم، خودتان میدانستید برنامه کانون در پاییز پیشروی سریع داشت؟
برنامه پاییز را نمیدانستم، چون به ما گفته بودند که در برنامه 2 تا زوج درس هست و فقط یکی را باید جواب بدهیم، ولی خوب من درس دیگر را همان روز در خانه جواب میدادم.
دو تا زوج درس را میدیدید ولی در خانه جواب میدادید، پس بلد بودید؟
بله، در خانه جواب میدادم.
ما در پاییز پیشروی سریعمان اینطوری است که بچههایی که میخواهند سریعتر کار کنند، میتوانند دو تا زوج درس فیزیک و شیمی برای رشته ریاضی، برای انسانیها هم که جامعهشناسی و تاریخ و جغرافیا بود. میتوانند دو درس را جواب بدهند یعنی دهم و یازدهم یا فقط یکی را جواب بدهند. شما در آزمون اصلی کدام را جواب میدادید؟ دهم یا یازدهم؟
در آزمونهای پاییز دهم و در آزمونهای زمستان (نیم سال دوم) یازدهم
ولی میرفتید و درخانه درس دوم را هم پاسخ میدادید.
در زمستان پیشروی سریع را جواب میدادید یا پیشروی عادی؟ مشکلی نداشتید؟
پیشروی سریع؛ خیر مشکلی نبود و در اسفندماه هم از برنامه جلو افتادم. یعنی کتابهایم زودتر از برنامه تمام شد.

شما تراز سوابق و معدلتان را بگویید.
معدل کتبی نهایی من 19.91 شد و ترازم هم 10627 شد.
شما چگونه درس خواندن برای امتحان نهایی و کنکور را تلفیق کردید؟ یعنی 6ماه اول، پاییز و زمستان برای کنکور میخواندید؟ عمومیها را چه کار میکردید؟
در پاییز و زمستان عمومیها را کم میخواندم، در حدی که مثلا برای امتحانهای مدرسه کافی باشد. ولی در نوروز تقریبا کمی جدیتر خواندم و اصل خواندن عمومیها بعد از کنکور اردیبهشت تا اول خرداد برای امتحانات بود.
برای امتحانات چگونه خودتان را آماده کردید؟
برای امتحانات بعد از اینکه کنکور اردیبهشت تمام شد، تقریبا سه هفته تا اول خرداد فقط عمومیها را مطالعه میکردم که منبع اولم خوب کتاب بود و بعد هم نمونه سوال حل میکردم.
در درسهای مختلف برای امتحان نهایی چند درصد وقتتان حل نمونه سوال بود و چند درصد وقت مطالعهی کتاب؟
برای دروس اختصاصی خوب مطالعهی کتاب خیلی کم بود، چون درسها را بلد بودم و بیشتر تستی کار کرده بودم و بیشتر نمونه سوال حل میکردم که درسهای اختصاصی ریاضیات بود، حسابان، هندسه، گسسته و فیزیک و شیمی که غیر از شیمی تقریبا 10درصد کتاب و 90درصد نمونه سوال بود و برای شیمی بیشتر بود، شاید 40-30درصد کتاب بود.
عمومیها چطور؟
برای عمومیها شاید 70 تا 80 درصد مطالعه درس و کتاب بود.
این هم بگویید که تراز اردیبهشت چند شد و تراز تیر چند شد؟
تراز اردیبهشت من 13189 شد و تراز تیر 12730 شد.
شما جزو بچههایی هستید که تراز تیرتان افت کرد. تحلیلی برای این دارید؟
بله، شاید چون یک مقدار درصد ریاضیات نسبت به اردیبهشت خیلی کمتر شده بود و اینکه حالا من از اکثر بچههایی که پرسیدم بیشترشان ترازشان کم شده بود.
برای دورهی جمع بندی روش شما چطور بود؟ یعنی تست جامع میزدید؟ اول تست میزدید و بعدا مرور میکردید؟ چند درصد تست و چند درصد مطالعه؟
در دوران جمع بندی خوب مطالعهام خیلی کم بود و بیشتر آزمونهای جامع میزدم.
حالا اگر یک بار دیگر نگاه کنید آیا مطالعهتان را بیشتر میکنید؟
نه! نرمال بود.
در پاییز و زمستان چند ساعت مطالعه میکردید؟ و در بهار؟
در پاییز تقریبا 5 تا 6 ساعت بود، چون مدرسه میرفتم بعد از آن در زمستان و بهار تقریبا 9 تا 10 ساعت بود.

شما در دی ماه در آزمونها شرکت کردید؟
بله
این که با امتحانات تداخل داشت مشکلی برایتان ایجاد نمیکرد؟
خیر، چون نسبتا آمادگیام حفظ شده بود و در کنار امتحانهای مدرسه، تست هم میزدم.
ساعتهای مطالعهتان را گفتید. ساعت خوابتان را هم بگویید. آیا از لحاظ ساعت خواب منظم بودید یا نامنظم بودید؟
بله، ساعت خوابم منظم بود. شب ساعت 12.30 میخوابیدم تا 6.30 صبح؛ 6 ساعت
کم نبود؟
خیر، خوب بود و مشکلی نداشتم.
خوب این نظم در ساعت خواب را از چه زمانی داشتید؟ از بچگی داشتید یا نه سال آخر؟
در همین پایه دوازدهم منظم شد.
قبلا این نظم را نداشتید. چرا؟
خیر، شاید چون مطالعهام جدیتر نبود.
پس تصمیم خودتان بود؟
بله، ولی خوب در دوازدهم، ظهرها هم تقریبا 30 تا 45دقیقه میخوابیدم. یعنی 6ساعت شب و 45دقیقه ظهرها میخوابیدم.
در فضای مجازی چه کار میکردید؟ چند ساعت بودید؟
دقیق حالا زیاد ساعت یادم نیست ولی خوب کمتر از 2 ساعت میشد. بیشتر تلگرام داشتم و خوب خیلی درسی نبود و بیشتر با دوستانم صحبت میکردم.
غیر از فعالیتهای درسی چه کار میکردید؟ کتاب غیردرسی هم دورهی قبل از کنکور یعنی موقعی که دبستان و متوسطه بودید، خواندید؟
بله، آن زمان کتابهای غیردرسی زیاد میخواندم. رمان یا داستان میخواندم. مثلا کتابی که خیلی یادم است ناطور دشت در ذهنم است و کتاب قمارباز و کتاب ابله
کتابها را چه کسی معرفی کرده بود؟ یا خودتان پیدا میکردید؟
خودم معمولا پیدا میکردم. خوب کتابفروشی هم معمولا چند تا کتاب بهم معرفی میکرد.
کتابفروشی تنها میرفتید یا با پدر و مادر میرفتید با دوستانتان میرفتید؟
معمولا با پدر و مادر میرفتم.
شغل و تحصیلات پدر و مادرتان چیست؟
هر دو فوق لیسانس معماری دارند و هر دو کارمند هستند.
یک کار مهمی که اشاره کردید، اینکه کتابفروشی با هم میرفتید و کتابها را باهم انتخاب میکردید. حالا اگر بخواهید کارهایی را بگویید که پدر و مادرتان برای شما انجام دادند که ذهن شما را مستقیم یا غیر مستقیم پرورش دادند، چه میگویید؟
فکر میکنم اینکه زمانی که نوجوان بودم من را تشویق به کتاب خواندن میکردند، خیلی تاثیرگذار بوده است.
شما قبل از اینکه وارد مدرسه بشوید، از ریاضیات چه چیزهایی بلد بودید؟
زیاد یادم نیست ولی فکر میکنم در مهد کودک احتمالا جمع و تفریق اعداد یک رقمی را یاد داده بودند.
الفبا را قبل از اینکه مدرسه بروید بلد بودید؟
الفبای فارسی را خیر ولی انگلیسی را بلد بودم.
در موضوعات مربوط به روشهای درس خواندن و برای انتخاب رشته با پدر و مادرتان مشورت میکردید؟
بله
نظرتان یکی بود یا متفاوت بود؟
اکثرا متفاوت بود.
مثلا در انتخاب رشته معمولا نظرشان بیشتر روی کامپیوتر بود من گفتم که مثلا برق یا مکانیک
خوب چه رشتهای را انتخاب کردید؟
برق را انتخاب کردم.
میدانید که چند سال است که بچههای ریاضی گرایششان به سمت رشته کامپیوتر رفته است. ولی شما کماکان برق را انتخاب کردید. یک دورهای کامپیوتریها خیلی جلو آمدند و الان بچههای برق هم یک مقدار رقابت میکنند. میتوانید تحلیل کنید چرا کامپیوتر یا چرا برق؟ و این گرایش چرا اینطوری است؟
چون انگار هوش مصنوعی یا کلا تکنولوژی خیلی دارد فراگیر میشود به این خاطر کامپیوتر دارد رشد میکند.
حالا چرا شما رفتید سراغ برق؟
شاید چون زیاد از کامپیوتر خوشم نمیآمد. بیشتر علاقه من سمت درس فیزیک بود و برق را انتخاب کردم.
شما از معلمهایی که برایتان موثر بودند میتوانید نام ببرید؟
برای درس ریاضی آقای سروری که در مدرسه تیزهوشان معلم ریاضی بودند.
برای فیزیک هم آقای فاطمی و شیمی هم فکر میکنم آقای قربانی
از معلمهای آنلاین استفاده میکردید؟
خیر، کلاسهای آنلاین نبودم.
تاکید کردید روی خودآموزی و خودخوانی؛ این را از چه زمانی یاد گرفتید؟
این را میشود گفت از اول پایه یازدهم، چون من تغییر رشته دادم از رشته تجربی به ریاضی آمدم.
چرا؟ ظاهر آرامی دارید ولی کارهای عجیب و غریب زیاد کردهاید. هم ساعت خوابتان، اختلاف نظر با پدر مادر و تغییر رشته از تجربی به ریاضی؛ چرا این کار را کردید؟
من از سال نهم علاقه داشتم به رشته ریاضی بروم ولی چون متوسطه اول مدرسه تیزهوشان بودم و در شهر ما تیزهوشان دوره دوم رشتهی ریاضی نداشت و آنها خودشان هم دوست داشتند که من در رشته تجربی درس بخوانم، من دهم و یازدهم تجربی را در تیزهوشان درس خواندم ولی سال آخر تغییر رشته دادم و رفتم مدرسهی دولتی.
مدرسه دولتی! اسم مدرسهتان را بگویید.
باقرالعلوم
مدرسه دولتی بود، شما در همان مدرسه رفتید و رتبهی 4 کشوری را به دست آوردید.

ادامه بدهید.
چون میخواستم تغییر رشته بدهم. از اول پایه یازدهم مطمئن شده بودم . پایه یازدهم تجربی بودم ولی خوب از اول یازدهم درس هندسه را چون درس نسبتا مهمی در رشتهی ریاضی بود خودم میخواندم.
احتمال میدهم در این تغییر رشته پدر و مادرتان با شما مخالف نبودند.
چرا، اوایل مخالف بودند. ولی در آخر مجبور شدند که موافقت کنند. چون خیلی اصرار میکردم.
یک سوالی راجع به ارزیابی آزمونها اینجا بپرسم. شما 2179 پاسخ صحیح در آزمونها داشتید. آزمون را چگونه ارزیابی میکردید؟ اشتباه و نزده زیاد داشتید یا کم داشتید؟
اشتباه و نزده در اکثر آزمونها کم داشتم و در تحلیل آزمون بیشتر تمرکزم روی همینها بود و سوالهای درست را سریع رد میشدم.
آنهایی که اشتباه زده بودید بعدا باز در دامشان میافتادید یا نه یکبار اشتباه میکردید و مسلط میشدید؟
خوب چون موقع تحلیل آزمون سوالهای نزده و غلط را سعی میکردم خودم یکبار دیگر حل کنم، حالا سوالات نزده معمولا به خاطر این بود که وقتم تمام میشد و نمیرسیدم و در خانه حل میکردم. ولی سوالات غلط را قبل از اینکه تحلیل کنم نمیتوانستم حل کنم.
شما فعالیتهای غیردرسی در سالهای آخر داشتید؟
من تابستان قبل از دوازدهم ورزش رفتم ولی خوب غیر از این در سال یازدهم دوازدهم چیز دیگری نبود.
چند سال آینده در چه زمینهای شما فعال خواهید بود؟ در همین رشتهی برق که میخوانید آیندهتان را چطوری میبینید؟
مهندسی برق احتمالا بخواهم گرایشهای مربوط به هوش مصنوعی را ادامه بدهم.
پیاده سازی متن : صفا شیدایی
سایر گفتگوهای کاظم قلم چی با برترهای 1403 را اینجا مشاهده کنید.
