نام و نام خانوادگي: فاطمه رحیم سلمانی
رتبه و رشته: رتبه ۱ حسابداری ۱۴۰۲
نام شهر: اصفهان
نام هنرستان: پروین اعتصامی
تحصيلات و شغل پدر: دیپلم/ از کار افتاده )پدرم چند سال پیش عمل قلب باز انجام دادند و متاسفانه دیگر نتوانستند کار کنند)
تحصيلات و شغل مادر: ابتدایی/ خانه دار
سال هاي حضور در كانون: ۲
۱.معدل سال نهم: ۲۰
۲. چه شد كه هنرستان را انتخاب كردي؟
در سه سالی که در حال تحصیل بودم متوجه شدم در مسائل عملی نسبت به مسائل تئوری علاقه و استعداد بیشتری دارم و این گونه شد که رشته های هنرستان را به رشته های نظری ترجیح دادم. همچنین به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی خانواده، یکی از اهدافم این بود در رشته ای تحصیل کنم که بتوانم زودتر به درآمد برسم.
۳. خانواده ات با انتخاب هنرستان موافق بودند؟
بله، پدر و مادر من همیشه برای انتخاب ها و علاقه هایم ارزش و احترام بسیاری قائل بودند و در موارد ضروری مرا راهنمایی و حمایت میکردند.
۴. آيا در هنرستان هم دانش آموز درس خواني بودي؟
بله، از همان سال های اولیه تحصیل به شدت به درس خواندن و تحصیل علاقه مند بودم و از آموختن مطالب جدید بسیار لذت میبردم.
۵. آيا در زمان تحصيل كار هم مي كردي؟ چه كاري؟
خیر، با وجود اینکه از نظر اقتصادی شرایط خوبی نداشتیم اما خانواده ام بسیار حمایتگر بودند و مرا تشویق می کردند اولویت خود را تحصیل قرار دهم.
۶. چرا در آزمونهای کانون شرکت کردید؟
در سال یازدهم که بودم تصمیم گرفتم آرام آرام خود را برای کنکور آماده کنم و اولین قدم را با شرکت در آزمون های کانون برداشتم. علاوه بر این، هدف من قبولی در دانشگاه های دولتی بود و رسیدن به این هدف نیازمند تلاش طولانی مدت و مستمر بود.
۷. شما هنرجوی بسیار قویی بودی لطفاً توضیح بیشتری در مورد اثر آزمونها در پیشرفت خود بدهید.
به طور کلی آزمون و امتحان در هر زمینه ای باعث می شود فرد از شرایط فعلی خود آگاه شود و دقیقا آزمون های کانون هم به همین صورت بود. شرکت در آزمون ها موجب می شد تا بتوانم نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کرده و برای بهبود نقاط ضعف خود تلاش کنم. علاوه بر این تحلیل آزمون نقش بسزایی در پیشرفت من داشت بخصوص اینکه من از اشتباهات خود نمیترسیدم بلکه آنها را به نوعی معلم خود میدانستم که میتواند مهارت و دانش من را افزایش دهد.
۸. واكنش تو نسبت به غيرحضوري شدن آموزش و دوران كرونايي چگونه بود؟ در عملكرد تو چه تأثيري داشت؟
غیر حضوری شدن آموزش مصادف با ورود من به هنرستان بود. در ابتدا این امر برای من بسیار ناخوشایند بود اما مدتی بعد از شروع سال تحصیلی تصمیم گرفتم تلاش خود را بیشتر کنم تا بتوانم پایه قوی تری داشته باشم از این رو نسبت به دوستانم مسائل بیشتری حل میکردم و زمان بیشتری را به درس خواندن اختصاص میدادم.
۹. هر روز چند ساعت درس مي خواندي؟
در روزهایی که مدرسه میرفتم حدود ۵ ساعت درس مي خواندم اما در روزهایی که مدرسه نمیرفتم و به خصوص ایام تعطیل مثل نوروز سعی میکردم ساعت مطالعه ام از ۹ ساعت کمتر نشود.
۱۰. چگونه برنامه ریزی میکردی؟
من از اواخر تیرماه ۱۴۰۱ به طور جدی شروع به خواندن کردم و برای برنامه ریزی از مشاور قلم چی کمک میگرفتم. ایشان بر اساس توانایی من، دروس و تکالیف مربوط به مدرسه و همچنین با توجه به برنامه راهبردی برایم برنامه می نوشتند و مطابق آن عمل میکردم. همچنین دو نکته را نیز رعایت میکردم؛ اول اینکه بین دروس تخصصی و عمومی و پایه تعادل مطالعاتی برقرار میکردم. نکته دوم این بود که وقتی از برنامه عقب می افتادم یا به هر دلیلی در روند اجرای برنامه ام مشکلی پیش می آمد خودم را نمی باختم و ناامید نمی شدم بلکه از هر زمان که می توانستم، ادامه برنامه را اجرا میکردم و هرگز به دلیل عقب افتادن از ۱ یا ۲ مبحث مطالعاتی درس خواندن در ادامه روز را رها نمیکردم. علاوه بر این کیفیت مطالعه بر کمیت آن برایم برتری داشت و حتی اگر بنا به دلایلی ساعت مطالعهام افت میکرد سعی میکردم زمان باقی مانده از روز را مطالعه مفید داشته باشم.
۱۱. كدام درس ها نقطه ي قوت شما بودند؟ روش مطالعهات در اين درس ها چگونه بود؟
نقاط قوت من دروس تخصصی سال دهم و دوازدهم بود و من برای مطالعه این درس ها یادداشت برداری را اولویت قرار میدادم و باعث میشد مطالب سنگین کتاب به زبان خودم باشد و در دوران جمع بندی مرور بهتری داشته باشم. همچنین من در دروس تخصصی سال یازدهم بسیار ضعف داشتم اما هرگز تکرار و تمرین را رها نکردم و تا پایان تیرماه ۱۴۰۲ به حل تست می پرداختم تا اینکه همان نقاط ضعف به نقاط قوت من تبدیل شده بود.
۱۲. از چه منابع مطالعاتي استفاده مي كردي؟
اولین منبع من که برایم اولویت داشت آزمون های قلم چی و تحلیل آنها بود. سایر منابعی که استفاده کردم شامل کتاب های زیر می باشد: کتاب آبی قلم چی برای دروس تخصصی دوازدهم، کتاب آبی قلم چی برای دینی دوازدهم، دو کتاب زرد قلم چی مخصوص دوران جمع بندی، کتاب آبی قلم چی برای شایستگی های غیرفنی
علاوه بر این از پاسخ برگ پیمانه ای قلم چی هم استفاده میکردم که بسیار کمک کننده بود.
۱۳. در مورد ویژگیهای کتابهای آبی و زرد توضیح بیشتری بدهید، چگونه به شما کمک کرد؟
کتاب های آبی قلم چی یک مزیت بزرگ دارند. به این صورت که برای هر درس یک درسنامه نسبتا کوتاه اما بسیار مفید و جامع طراحی شده که در دوران جمع بندی بسیار کاربردی است. همچنین استفاده از جداول و نمودارهای متعدد باعث می شد مطالب مهم تر را در قالب یک تصویر ذهنی به خاطر بسپارم. کتاب های زرد نیز شامل ۱۰ کنکور هستند که در دوران جمع بندی و بخصوص قبل از کنکور کمک شایانی به من کرد.
۱۴. پدر و مادرت چه نقشي در موفقيت تو داشتند؟ چه كارهايي براي تو كردند؟
پدر و مادر من بی نهایت مرا حمایت میکردند، مواقعی که درس میخواندم تا حد ممکن شرایط آرامی را برایم فراهم میکردند تا با آرامش درس بخوانم. همچنین در سال کنکور آنها هرگز اصراری به حضور من در میهمانی ها نداشتند و شرایطم را کاملا درک میکردند. آنها از هیچ حمایتی براي من دریغ نکردند و همواره مشوق من بودند.
۱۵. برنامه ات براي آينده چيست؟ آيا تصميم به ادامه ي تحصيل در مقاطع بالاتر را هم داري؟
بله، به نظر من درس خواندن واقعا زیباست. چون خودم که در این ۱۲ سال همه تلاشم را کردم وقتی به گذشته بر میگردم احساس بسیار خوبی دارم که از زمانم به درستی استفاده کردم تا جای حسرت و پشیمانی نباشد. در زندگی شاید همیشه همه چیز خوب پیش نرود و ما به نتیجه دلخواهمان نرسیم اما نکته این است ما باید تلاش خود را بکنیم، اگر به نتیجه رسید خیلی هم خوب است ولی اگر به نتیجه نرسید من اسمش را شکست نمیگذارم، از نظر من یک تجربه است. وقتی فرد تلاش خود را کرده اما به نتیجه مورد نظر نرسیده، تجربه بدست آورده و جای حسرت و پشیمانی ندارد. کسی حسرت میخورد و پشیمان می شود که برای آینده و مسیرش هیچ تلاشی نداشته باشد.
