نام و نام خانوادگی: طاها زهره وندی
پایه و رشته تحصیلی: دهم تجربی
شهر: ملایر پسر
میانگین تراز : 6600
چند سال عضو کانون: ٢ سال عضویت در کانون
شغل و تحصیلات مادر: کارمند و فوق لیسانس
شغل و تحصیلات پدر : کارمند و فوق لیسانس
- شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟ من از طریق برادرم با کانون آشنا شدم . ایشان هم عضو کانون بودند و اکنون دانشجوی رشته پزشکی هستند.
- دستاورد شما از شرکت در آزمون های کانون چه بود؟ برنامه ریزی را یاد گرفتم
- چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟ نه آزمون دادن را برای رقابت کردن دوست داشتم و تمرین خوبی برای من بود
- پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر ؟ بیشتر برادرم پشتیبان تحصیلی من بود . پدر و مادرم همراهی می کردند
- مطابق برنامه راهبردی درس میخواندید؟ بله همیشه سعی می کردم با برنامه پیش بروم و اگر جایی از کتاب را نرسیده بودم خودم می خواندم
- کدام درس ها نقطه قوت شما بودند؟ روش مطالعه این درس ها چگونه بود؟ در مدرسه یا آزمون ها چه نمره ای برای این درس ها کسب میکردید؟ دروس عربی و ادبیات دروس مورد علاقه من بودند و مسلماً هر بار بیشتر نسبت به باقی دروس آنها را مطالعه میکردم و بیشتر به جای مطالعه آنها تست آن دروس را تحلیل میکردم
- در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟ درس ریاضی نقطه ضعف من بود که با خرید منابع متعدد و نسبتاً سخت و مطالعه جز به جز پاسخنامه هر سوال آن درس را تبدیل به قوت کردم
- روزی چند ساعت درس میخواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص میدادید؟ در هفته های ابتدایی آغاز مدارس ۵ الی ۶ ساعت اما در روز های تعطیل و به خصوص دوران مهم عید نوروز و روز های تعطیل حدود ٨ الی ٩ ساعت درس میخواندم
- در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها میرفتید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف میکردید؟ ابتدا درصد و نمرهی دروسی که در آنها سرآمد بودم را بررسی می کردم چرا که باعث ایجاد شوق بیشتر میشد و هر درس را با توجه به پاسخنامه تشریحی هر آزمون جز به جز و تست به تست بررسی میکردم
- آیا اعضای خانواده کارنامهی شما را می دیدند؟ اگر افت داشتید برخورد آن ها با این افت چگونه بود؟ بله آنها نیز کارنامه من را میدیدند و هر بار با ایجاد افت ابتدا فضای خانه را آرام میکردند و با هم درمورد علت آن صحبت میکردیم و مشکل را تحلیل میکردیم
- چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سالدوم گرفتید؟ مسلم است که با شروع نیم سال دوم درس ها نیز سخت تر میشوند من هم ساعت مطالعه و تعداد تست زدن را به شکل چشم گیری افزایش دادم
- فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟ بهترین ویژگی من از نظر خودم در طول سال تحصیلی صبر و تحمل و مماشات با سختی ها بود.
- آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص می دادید؟ چه کارهایی می کردید؟ بله صد البته، تمرین موسیقی و گاهی اوقات تفسیر شعر یکی از اصلی ترین تفریحات من در زمان استراحت بود
- قبل از دوران دبستان پدر و مادر برای شما کتاب می خواندند؟ چه کتابهایی؟ الان مطالعه غیردرسی دارید؟ بله اکثر کتابهایی که میخواندند در باب ادبیات کهن مانند گلستان و بوستان سعدی بود که من را به خوبی با ادبیات آشنا کردند
- شما در آزمون ها شرکت کردید و در آزمون ورود به نمونه دولتی پذیرفته شدید؛ چرا بعد از آن پیوستگی خود را با آزمون ها حفظ کردید؟ چرا که آزمون به من روحیه خودباوری را القا کرد و باعث نظم و سامان در روند تحصیل و حتی برخی از اعمال زندگی من شد
- اگر برنامه مدرسه و آزمون هماهنگ نبود چکار میکردید؟ تا حد امکان با هردو برنامه پیش میرفتم اما اگر هردو برنامه های سختی بودند برنامه مدرسه را انتخاب میکردم چرا که آزمون هایی که در مدرسه گرفته میشد قابل جبران نبود و باعث پایین آمدن نمره کل من میشد
- فکر میکردید چنین موفقیت یا رتبه ای کسب کنید؟ بله، با برنامه ریزی درست و منظم و با توکل بر خداوند و تلاش خودمان هیچ کاری در جهان غیر قابل انجام نیست
- توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟ سر کلاس ها به تدریس تمام معلمان گوش بدهند و در تمام آزمون ها حتی در بدترین شرایط هم شرکت کنند، جلسه آزمون محل یادگیری است.
مصاحبه کننده: مریم کولیوند
