گفتگوی کاظم قلم‌چی با فائزه سعیدی رتبه 7 منطقه 3 انسانی 1402

کانون قلم چی به دانش‌آموز فرصت می‌دهد تا دانش آموزان یک شهر مثلاً زرند با دانش‌آموزان یک شهر پیشرفته مثل تهران با هم رقابت کنند تو آزمون‌ها خودش را محک بزند و رتبه در کشور و ترازهایشان را بفهمند

گفتگوی کاظم قلم‌چی با فائزه سعیدی رتبه 7 منطقه 3 انسانی 1402

فائزه سعیدی در یک نگاه

شهر : زرند (کرمان)

رتبه‌ی کنکور 1402 : رتبه 7 منطقه 3 و رتبه 26 کشوری کنکور انسانی 1402 

شغل و تحصیلات مادر :خانه دار،دیپلم

شغل و تحصیلات پدر :کشاورز، دیپلم

میانگین تراز :7100

سال‌های حضور در کانون : 2 سال (یازدهم و دوازدهم)

تعداد کل آزمون‌ها :105 آزمون


پیاده‌سازی متن : معصومه حاجی زاده


در اینجا گفته بودید که پدرتان کشاورز است آیا در شهر زندگی می‌کردید یا در روستا؟ 

در شهر زندگی می کردیم  و امکانات آنجا برای تحصیل خوب بود.


پدرتان هم در شهر بودند؟ 

بله


ایشان چطور کشاورزی می‌کردند؟

 برای شخم زدن به روستا می‌رفتند. روستا نزدیک شهرمان بود.

 

 فاصله روستا تا شهرتان چقدر است؟

یک ربع ساعت است.


از ابتدا همین وضعیت را داشتید یا قبلاً شما در روستا بودید؟

 از ابتدا در شهر بودیم و شغل پدرم در روستا بود.


خانم سعیدی با توجه به تحصیلات پدر و مادرتان که گفته بودید دیپلم هستند، شما توانستید به یک رتبه‌ی ممتاز یعنی رتبه‌ی 7 منطقه 3 و 26  کشور برسید، که خیلی هم عالی است، آیا فکر می‌کردید در این رقابتی که در سطح کشور وجود دارد و قرار است شما با دانش‌آموزان کلان‌ شهرهایی مثل تهران و شهرهای بزرگ رقابت کنید بتوانید به این جایگاه برسید؟

بله چون خودم تلاش کرده بودم و تنها رقیبم انگار خودم بودم. در اول دفتر برنامه‌ریزی که نام رتبه بود همان اوایل سال رتبه هفت را نوشته بودم و به آن ایمان آوردم و تلاش کردم.


یعنی از اول سال نوشته بودید که من رتبم 7 می‌شوم؟ عدد 7 رو دوست داشتید چون 7 عددی مبارکی است. پس از ابتدا فکر می‌کردید رتبه 7 شوید؟

بله


شما در سال‌های مختلف دبستان و متوسطه و دبیرستان در چه شرایطی درس خواندید وضعیت درسی‌تان در دبستان، متوسطه و دبیرستان چطور بود ؟

من در دبستان درس خواندنم  خیلی ضعیف بودم. در متوسطه و دوران دبیرستان شاگرد خوبی بودم.


چرا در دبستان ضعیف بودید ؟

زیاد به درس علاقه نداشتم.


زیاد علاقه‌ای نداشتید!  چطور علاقه‌مند شدید؟ پیشرفت کردید یا معلم تاثیرگذاری داشتید؟

پیشرفت کردم و علاقه‌مند شدم چون علاقه‌ای نداشتم درس نمی‌خواندم، بعد از اینکه درس خواندم دیدم واقعاٌ می‌شود.


به جه دلیل درس خواندید؟ چه عاملی باعث شد که به فکر درس خواندن بیفتید؟

مشوقم خواهرم بود واقعا نصیحتم می‌کرد.


خواهرتان بزرگتر از شماست؟

بله ایشان دانشجو بودند و در حال حاضر دبیر هستند.


خانواده شما چند نفره است؟

پنج نفر 


بقیه از شما بزرگتر هستند؟

خیر، من بچه‌ی دوم هستم. یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر دارم.


چطور در خانواده‌ی شما این علاقه به درس خواندن و کسب علم و دانش زیاد بود؟

کلاً پیشرفت علمی را دوست داشتیم.


خودتان دوست داشتید یا تاثیر پدر مادر بوده؟

نه خودم دوست داشتم.


آیا سایر اقوام نیز همین طوری هستند یا  فقط خانواده‌ی شما به کسب علم ودانش علاقه‌مند است؟

بله بقیه اقوام نیز علاقه به درس خواندن و پیشرفت دارند.


شما گفته بودید که دفتر برنامه‌ریزی داشتید می‌توانید بگویید که از چه سالی دفتر برنامه‌ریزی داشتید؟

 از سال یازدهم دفتربرنامه ریزی داشتم. انگیزه‌ی من را برای درس خواندن زیاد می‌کرد. حساب کار دستم می‌آمد چقدر خوانده‌ام و چقدر باید بخوانم. مخصوصاً متن‌های انگیزشی کوتاه بالای هر برنامه خیلی به من کمک کرد.


یکی از آن متن‌ها یادتان هست؟

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که پیوسته و آهسته رود.


شما چطور بودید؟

من آهسته و پیوسته بودم.


 اولین آزمون‌هایتان چطور بود تراز و رتبه‌تان چند بود و بعد به چند رسید؟ آیا پیشرفت کردید؟

بله، اوایل 5800 اما اواخر 7500 شد.


یعنی شما قهرمان پیشرفت هستید؟

بله


آیا مصاحبه قهرمان پیشرفت‌ها را در سایت یا مجله می‌خواندید؟ یعنی کسانی که اول خوب نبود و به تدریج پیشرفت کردند.

گاهی اوقات مطالعه می‌کردم. بیشتر پیوستگی را می‌خواندم.


شما باهوشید یا سخت کوش؟ 

سخت کوش هستم.


چقدر درس می‌خواندید؟ بعدا چقدر شد؟

 اوایل تقریباً هفت تا هشت ساعت بود و  اواخر  تقریباً هجده سال رسیده بود.

 

درس خواندن برایتان سخت بود یا از درس خواندن خوشتان می‌آید؟

 نه لذت می‌بردم که هر روزی که میگذرد علمم بیشتر می‌شود.


شما که می‌گویید که روحیه‌تان خیلی خوب است و از ابتدا نوشته بودید که رتبه‌ام 7 می‌شود آیا از اول نیز فکر می‌کردید که 7 شوید؟

 بله، از همان ماه‌های اول که تازه به مدرسه رفته بودم و با دفتر برنامه‌ریزی آشنا شده بودم رتبه‌ی 7 را نوشتم.


نظر دوستانتان راجع‌به شما چه بود ؟

آن‌ها می‌گفتند که رتبه تو قطعاً تک رقمی می‌شود.


شما غیبت نداشتید و در 105 آزمون شرکت کردید. چرا غیبت نمی‌کردید؟ اگر یک زمان نتیجه‌ی آزمون‌تان بد می‌شد مأیوس نمی‌شدید که دیگر شرکت نکنم؟

 نه اتفاقاً انگیزه‌ام  برای اینکه بخوانم و در آزمون بعدی جبران کنم، بیشتر می‌شد.


آن زمانی که نتیجه‌ی آزمون‌تان بد می‌شدناراحت می‌شدید یا نه؟ واکنش‌تان چه بود؟

بله ناراحت می شدم. یکبار کلاً پاسخ‌ها را اشتباه وارد کردم ترازم حدوداً 4000 شد.خیلی برایم بد بود. اما از آزمون‌های بعدی حواسم را جمع کردم و پاسخ سوالات آزمون را در پاسخنامه درست وارد کردم.


راجع به منابع‌تان توضیح می‌دهید؟ گفته بودید کتاب‌های سه سطحی روانشناسی، ریاضی و اقتصاد داشتید آیا می‌توانید راجع‌به این کتاب‌ها توضیح دهید که چطور مطالعه کردید؟

 این کتاب‌ها در 3 بخش سطح بندی شده بودند. نسبتاً دشوار، دشوار و دشوارتر و در کنار هر سوال نوشته‌ شده بود که چند درصد از دانش‌اموزان آن را زده‌اند.


شما به چه ترتیبی تست‌های آن‌ها را می‌زدید؟

من ابتدا  نسبتاً دشوار، بعد دشوار و در آخر دشوارترها را می‌زدم.


آیا به سوالات دشوارتر هم می‌رسیدید؟

بله، در سوالات نسبتاً دشوار تقریباً همه‌شان درست بود. در دشوارترها غلط نداشتم اما یکی دو مورد نزده داشتم.

 

امسال سوالات ریاضی برای همه‌ی رشته‌ها خیلی سخت بود.شما ریاضی را چند درصد زدید؟

 درسته،بیست و پنج درصد


25درصد نتیجه‌ی خیلی خوبی است. آیا در سر جلسه به هم ریختید؟

سعی کردم خودم را کنترل کنم 


چگونه؟

 سوال‌ها را که نگاه کردم از سطح سوالات با خبر شدم آن‌هایی را که زده بودم  را می‌دانستم.


پس یعنی همان اول که نگاه کردید، نگفتید من ضعیفم. پیش خودتان گفتید برای همه سطح سوالات بالا است؟

بله همین طور است.


چند دور سوال‌ها را خواندید تا پاسخ دهید؟ یک دور؟ دو دور؟

یک دور

 

یعنی همان نوبت اول توانستید سوالات ساده‌تر را جدا کنید ؟

بله، پشت سر هم به سوالات پاسخ دادم، سوالات سخت را می دانستم به آن‌ها پاسخ ندادم.


آیا می‌توانید درصدهایتان را بگویید؟ نمره‌ی تراز سوابق تحصیلی و نمره‌ی تراز در کنکور هم بگویید.

برای ریاضی 25 درصد و در امتحان نهایی نمره‌ی بیست گرفتم. اقتصاد 80 درصد، علوم اجتماعی 100 درصد، علوم و فنون 51 درصد، فلسفه 25، روانشناسی 33 درصد و تاریخ و جغرافی 68 درصد.

تراز سوابق تحصیلی 10900 و تراز کنکور 11700 شد.
 

 از امتحانی که دادید راضی بودید؟

درصدها را که دیدم نه ولی وقتی که ترازها را دیدم متوجه شدم سطح سوالها برای همه سخت بوده.


آیا درسی بوده که روش‌تان را عوض کرده باشید و تغییر زیادی ایجاد کند؟

بله علوم و فنون بخش آرایه‌هایش را روزنامه‌وار می‌خواندم ولی بعد از چند آزمون متوجه شدم باید عملی کار کنم. تست‌های زیادی کار کردم و بهتر شد.


یعنی اوایل کتاب زیاد می‌خواندید و روخوانی می‌کردید بعد تست زیاد می‌زدید می‌توانید بگویید که نسبت روخوانی به تست زدن‌تان چطور بود؟

 اوایل روخوانی زیاد بود بعد از عید مقدار تست زدن.


چند درصد وقت‌تان را به روخوانی اختصاص داده بودید و چند درصد را به تست زنی؟

بعد از عید 80 درصد تست می‌زدم و 20 درصد روخوانی می‌کردم.


شما در سال آخر پیشرفت‌تان به چه ترتیبی بود؟

 من پیشرفت آنچنانی نداشتم، پیشرفتم تدریجی بود.


چیزی که از کانون برایتان در دوره‌ی دانشجویی و بعد از آن می ماند چیست؟

 پیوستگی است. اینکه همیشه ادامه بدهیم تا اینکه به هدفمان برسیم. در همین آزمون‌ها نتیجه‌ی آن نشان داده شد.


چقدر مطمین هستید که این مسیر را در دوره‌ی دانشگاه هم طی کنید؟ می‌دانید که سخت‌ترین سال در دوره‌ی دانشجویی سال اول و ترم اول است چون با سختی به این جایگاه رسیده‌اید، دیگر کسی حضور و غیاب نمی‌کند و مراقب شما نیست. باید خودتان مدیریت کنید. آیا مطمین هستید که در این مسیر در دوره‌ی دانشجویی سخت‌کوشی‌تان را  ادامه دهید؟

بله

 

هدفتان چیست و قصد دارید در چه رشته‌ای ادامه تحصیل دهید؟

می‌خواهم حقوق دانشگاه تهران بخوانم و در آینده قضاوت کنم.


رشته‌ای که شما می‌خواهید انتخاب کنید و اینکه بیایید تهران آیا پدر مادرتان موافقت دارند؟

بله


بعد از اینکه این نتیجه را گرفتید واکنش مادر و پدرتان چه بود؟

تحسین کردند و گفتند نتیجه تلاش خودت را گرفتی. اما  همراهی آن‌ها برای فراهم کردن فضایی که راحت تر درس بخوانم و محدود کردن رفت و آمدها قابل چشم پوشی نیست.


رابطه‌تان در مدرسه با دوستاتون  چطور بود آیا به آنها کمک می‌کردید؟

بله


 آیا می‌توانید از نتیجه‌ای که دوستانتان در کنکور گرفته‌اند بگویید؟

یکی از دوستان صمیمی‌ام به اسم عارفه محسنی  رتبه‌ی 700 راکسب کرد. ایشان در آرایه‌ها مشکل داشتند در طول سال کمکش کردم و توضیح دادم تا بتواند تست بزند.


غیراز درس خواندن آیا در زمینه‌های دیگر هم کار می‌کردید؟ روابطتان با فامیل با اعضای خانواده چطور بود؟ آیا فعالیت ورزشی یا هنری یا فعالیت در فضای مجازی داشتید؟ آیا غیر از درس خواندن کار دیگری هم در خانه می‌کردید؟ب ه مادرتان کمک می‌کردید؟ غذا پختن یا خیاطی بلد هستید؟

بلد بودم در طول سال دوازدهم هیچ کدام از این کارها را نکردم و فقط درس می‌خواندم. در سال دهم و یازدهم چرا به مادرم کمک می‌کردم و بعضی مواقع‌ نقاشی می‌کشیدم یعنی در انجام کارها آزادتر بودم.


سال آخر فقط مادر در خدمت شما بود آیا مهمان داشتید؟

مادرم  نگذاشت به خانه‌مان مهمان بیاید.


در ایام عید چه کردید؟

جایی نرفتیم و کسی هم نیامد، پدر و مادرم، رفت و آمدها را بسیار محدود کردند.


آیا نکته‌ای هست که خودتان بخواهید تاکید کنید؟

 اولاً از شما خیلی تشکر می‌کنم  که این فرصت را برای دانش‌آموزان به وجود آوردید. چون به نظر من کانون قلمچی به دانش‌آموز فرصت می‌دهد تا دانش‌آموزان یک شهر مثلاً زرند با دانش‌آموزان یک شهر پیشرفته مثل تهران با هم رقابت کنند و در آزمون‌ها خودشان را محک بزنند و رتبه در کشور و ترازهایشان را بفهمند.


برای مشاهده سایر مصاحبه‌های کاظم قلم‌چی با رتبه‌های برتر کلیک کنید


فایل های ضمیمه

Menu