«روزهای قبل آزمون هم یک آزمون مشابه پارسال هم از خودم میگرفتم تا بتوانم واقع بینانه برای آزمون برنامه ریزی کنم»
نام و نام خانوادگی : مانی هاشم
نام شهر ، استان : تهران
رشته و دانشگاه قبولی : پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
سالهای حضور در کانون : 4 سال (نهم تا دوازدهم)
رتبه کنکور : رتبه 49 منطقه و 106 کشوری کنکور تجربی
شغل و تحصیلات پدر : کارمند شرکت نفت ، فوق لیسانس
شغل و تحصیلات مادر : خانهدار ، لیسانس زبان انگلیسی
مدرسه : علامه حلی ۳
درصدهای کنکور 1401
فارسی: ۸۴% عربی: ۸۹% دینی: ۹۶% زبان: ۷۳%
زیست: ۸۱% شیمی: ۷۱% ریاضی: ۸۳% فیزیک: ۸۲%
مصاحبهگر : آرش فتحعلی
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟
از طریق نمایشگاه کتاب آشنایی نهایی را با آزمونهای قلمچی پیدا کردم، ولی از افرادی که فارغ التحصیل شده بودند از مزایای آزمونها شنیده بودم؛ مثل پسر عمویم که داروسازی شهید بهشتی قبول شدند.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
توانایی برنامه ریزی برای بازه های دو هفته یکبار، سنجش خودم در طول سال تحصیلی که متوجه شوم در چه جایگاهی قرار دارم تا بتوانم نقاط قوت خودم را حفظ کنم و نقاط ضعف خودم را برطرف کنم.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه برنامهریزی میکردید؟
مطابق برنامه راهبردی آزمونها درس میخواندم و همیشه سعی میکردم مطالب هر آزمون را به صورت کامل مطالعه کنم، یعنی اگر مدرسه هم در مباحث به بودجه بندی این آزمون نمیرسید سعی میکردم خودم مطالبی که در مدرسه تدریس نشده است را برای آزمون مطالعه کنم.
برنامه ریزی من بدین صورت بود که در هفته اول مباحث جدید را به صورت کاملا تشریحی و تستی مطالعه میکردم و مباحثی که از دهم و یازدهم مطرح میشد را با تستهای آموزشی مرور میکردم و در هفته دوم با تستهای سنجشی سعی میکردم مطالب هفته اول را در ذهنم تثبیت کنم. روزهای قبل آزمون هم یک آزمون مشابه پارسال هم از خودم میگرفتم تا بتوانم واقع بینانه برای آزمون برنامه ریزی کنم.
کدام درسها نقطه قوت شما بود؟ روش مطالعه این درسها چگونه بود؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکردید؟
درس زیست شناسی نقطه قوت من بود و در کنکور سراسری 81% زدم.
روش مطالعه من برای زیست شناسی این طور بود که اول از همه سعی میکردم با خواندن متن کتاب درسی به یک تسلط نسبی بر درس برسم، اما اگر مفاهیم درس سخت بود مثل فصل ۳ دوازدهم سعی میکردم از درسنامههای کتابهای کمک آموزشی یا فیلمهای آموزشی استفاده کنم. اما مهمترین نکته این بود که بلافاصله بعد از مطالعه یک مبحث، تستهای آموزشی آن مبحث را میزدم که خیلی کمک کننده بود، برای تثبیت مطلب هم در نهایت تستهای سنجشی و نوشتن تمام نکات جدید در حاشیه کتاب درسی را انجام میدادم که باعث شد این درس به نقطه قوت من تبدیل شود.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟
بله، در درس عربی سالهای دهم و یازدهم ضعیف بودم اما توانستم از میانگین درصد ۴۰ تا ۵۰ در آزمون به درصد ۸۹ در کنکور سراسری برسم. اما
چون از درس عربی در اوایل خوشم نمیآمد همیشه مطالعه این درس را به بازه آخر مطالعاتی اختصاص میدادم که باعث میشد خواندن این درس برایم مثل از سر باز زدن خواندن درست آن شود بعد از آن تصمیم گرفتم این درس را به بازه اول مطالعاتیام در طول روز بیاورم که خیلی کمک کننده بود چون در بازه اول انرژی بیشتری داشتم. مطالعه روزانه لغات هر درس و مرور روزانه قواعد هم بسیار کمک کننده بود.
روزی چند ساعت درس میخواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص میدادید؟
در سال کنکور شروع کارم با روزی ۵ الی ۶ ساعت بود که در نهایت توانستم به روزانه ۱۲ ساعت برسانم، در اوایل سال حدود ۵۰ درصد و در اواخر سال حدود ۷۰ درصد زمان به تست ردن اختصاص مییافت.
در ابتدای سال دوازدهم ترازتان چند بود و در انتهای سال به چه ترازی رسیدید؟
در اوایل سال تراز ۷۰۰۰ داشتم ولی در اواسط مسیر به مشکلاتی برخوردم و ترازم تا حدود ۶۵۰۰ افت کرد اما در نهایت در آزمونهای جمع بندی توانستم به تراز ۷۷۰۰ هم برسم.
چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیمسال دوم گرفتید؟
در وهله اول تصمیم گرفتم زمانهای مرده روزانهام را کم کنم، چون این زمانها اگر با هم جمع شوند در طول روز زمان زیادی را از ما خواهند گرفت. در وهله دوم تصمیم گرفتم برنامه ریزی دقیقتری برای هر دو هفته داشته باشم و با افزایش تعداد آزمونهای سنجشی مهارت خودم را در آزمون دادن بیشتر و بیشتر کنم.
توصیه ی شما به دانش آموزان در ایام باقیمانده چیست؟
فقط به هدف خودشان فکر کنند و تمرکز اصلی را بر تست زدن و آزمون دادن بگذارند و در خرداد ماه فقط و فقط به روش 3 روز یک بار تست بزنند و مطمئن باشند که نتیجه ی خوبی خواهند گرفت.
