گفتگو با رباب شمس خانی رتبه 137 کنکور 1401، دانشجوی فرهنگیان

گفتگو با رباب شمس خانی رتبه 137 منطقه 3 کنکور انسانی سال 1401 و دانشجوی رشته دبیری عربی دانشگاه فرهنگیان تهران که از دلایل انتخاب دانشگاه فرهنکیان، انتخاب رشته و مسیر کنکورش میگوید.

گفتگو با رباب شمس خانی رتبه 137 کنکور 1401، دانشجوی فرهنگیان

سلام من رباب شمس خانی هستم رتبه 137 منطقه 3 کنکور انسانی سال 1401 و دانشجوی رشته دبیری عربی دانشگاه فرهنگیان تهران 

سال کنکور برای همه سالی پر از فراز و نشیب است. ولی من به خودم قول رسیدن داده بودم و تصمیمم برای رسیدن به هدفی که سال ها شوق آن را در سر داشتم، جدی بود. 

من دیپلم تجربی داشتم؛ ولی از همان ابتدا به رشته انسانی علاقه مند بودم. تصمیم گرفتم برای سال بعد، کنکور انسانی شرکت کنم از همان لحظه نخست هدفم مشخص بود، تمام یک سال پشت کنکور را به شوق دبیری قدم برمیداشتم. 

من اعتقادی به مقایسه خود با دیگران ندارم. توانستن یا نتوانستن دیگران نباید در برنامه ما جایی داشته باشد. من سعی می کردم آدمی که دیروز بودم را الگوی امروز قرار دهم و بهتر از دیروز باشم، و همین یک قدم بهتر از دیروز بودن انگیزه بزرگی برای من بود.

نقطه قوت من در این سال، این بود که عادت نداشتم به افکار منفی اجازه جولان در مغزم را بدهم و هر وقت افکار منفی سراغم می آمد، به هدفی که داشتم فکر میکردم به آینده ای که برای خود تصور کرده بودم، و به هر نحوی این افکار را از ذهنم دور می کردم. مورد دیگر داشتن برنامه بود؛ با برنامه حرکت کردن باعث می شود پیشرفت را روز به روز در خود مشاهده کنید 

کنکور پروسه تکراری و بلند مدتی است که اگر هدف نداشته باشید، بی شک نیمه راه خسته میشوید. هدف کوتاه مدت می تواند تراز و درصد بهتر در آزمون بعدی نسبت به آزمون قبلی باشد و هدف بلند مدت همان اصل کاری؛ لبخند رضایت خودتان هنگام مشاهده نتیجه یک سال تلاشتان خواهد بود، همه خستگی ها و نگرانی ها و ناامیدی هایتان همان لحظه دیدن رشته و دانشگاهی که برایش هدف گذاری کرده بودید، پوچ خواهد شد. 

همان هدف بلند مدت، اجازه نمی دهد با یک بار شکست، با یک بار تراز کم در آزمون، همه چیز را کنار بگذارید. بارها با تراز و درصد کم در آزمون قلم چی مواجه شدم ولی هدفم بزرگتر از آن بود که تسلیم شوم، پرقدرت تر از قبل، با تجربه تر از روز قبلی، خودم را برای ادامه مسیر آماده می کردم. 

اولین و بهترین حامی من در این راه خانواده ام بود، با تشویق و همراهی من، قوت قلب و مشاور روزهای خستگیم بودند. همچنین مشاور دلسوزم آقای کریمی، همراه من در سال کنکور بودند که شاخ کنکور را من به کمک ایشان شکستم.

من از همان ابتدای شروع ، این رشته را برای خود هدف قرار داده بودم، و امیدوار بودم که در نهایت نتیجه تلاش های بی وقفه در روزهای سخت را خواهم دید، و رتبه ام تاثیری در انتخابم نداشتم من از قبل انتخابم را کرده بودم و اکنون خرسندم از جایگاهی که در آن هستم 

آرزویم این است که معلمی نمونه باشم، برای طی کردن راهی که یک روز خود آن را رفته ام، به کنکوری ها کمک کنم. 

به عنوان کلام آخر، چیزی نیست که انسان هوای رسیدن به آن را در سر داشته باشد و با تمام توان تلاش کند ولی به آن نرسد. مطمئن باشید ما انسان ها اراده بسیار قوی داریم که در هر کاری حتی قبل از تلاش حرف اول را می زند فقط کافیست شروع کنیم و خسته نشویم تا معجزه اراده را ببینیم. 

از قول جاک ما: هیچ وقت تسلیم نشوید، امروز سخت سپری میشود و فردا از آن هم بدتر است، اما پس فردا بالاخره خورشید طلوع خواهد کرد.

Menu