علیرضا کریمی، رتبهی 9 تجربی منطقهی 3، دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران
میخواستم نهایت استفاده را از دوران طلایی نوروز داشته باشم ولی استرس باعث شد حتی کمتر از روزهای عادی درس بخوانم و کاملا بعد از این دوران متوجه شدم هم برای آزمون 7 و هم 18 فروردین چقدر کمتر درس خواندم. اما سعی کردم امید خودم را از دست ندهم و از بقیه روزهای مانده بیشتر و بهتر استفاده کنم. بعد از آزمون 7 فروردین ، کارنامه و سوالات را به دقت بررسی کردم تا مباحثی را که سر جلسه امتحان با شک بیشتر پاسخ دادم یا آنها را اشتباه پاسخ دادم، پیدا کنم. اولویتم با مباحثی بود که در آنها شک داشتم و نصفه خوانده بودم. این مباحث را به این شیوه خواندم: ابتدا درسنامهای را که قبلا خوانده بودم دوباره مرور کردم، سپس تستهای علامتدار را دوباره بررسی کردم، بعد سعی کردم به صورت آزمونی و زماندار این مباحث جمعبندی کنم. در مورد مباحثی که تسلط کمتری داشتم چون تعدادشان زیاد نبود سعی کردم آنها را به صورت کامل بخوانم ولی اگر تعدادشان زیاد بود میتوان تصمیمهای متفاوتی گرفت که به نظرم بهتر است تعدادی از مباحث را که تست بیشتری از آنها در کنکور طرح میشود را انتخاب کرد و در آنها به تسلط رسید. یا بر اساس میزان تسلط بر روی آن مبحث انتخاب کرد. ماه اردیبهشت تقریبا ماه آخر پیشروی در آزمون است و بقیه آزمونها جنبه جمعبندی دارند. البته من حدود نصف این ماه را هم به جمعبندی اختصاص دادم بیشتر با محوریت دروس دوازدهم چون هم در امتحانات خرداد به دردم میخورد هم چون این مباحث کمتر تکرار و مرور شده بود به جمعبندی بیشتری نیاز داشت. ماه اردیبهشت هم خستگی عجیبی دارد. سعی میکردم برخی ساعات را به تفریح اختصاص دهم تا بتوانم این راه را ادامه دهم.