گفت و گوی حمیدآقالوئی با قهرمان پیشرفت بهار کاوه‌پور

امسال در آزمون‌های اصلی یک غیبت هم نداشتم. حتی در آزمون‌های هدف‌گذاری و مشابه پارسال هم شرکت می‌کردم. فکر کنم فقط در یک یا دو آزمون هدفگذاری و مشابه غیبت داشتم

گفت و گوی حمیدآقالوئی با قهرمان پیشرفت بهار کاوه‌پور

داستان یک تغییر...


بهار کاوه پور در یک نگاه:
نام شهر، استان: اصفهان
رشته و منطقه کنکور: تجربی منطقه‌ی 1
رتبه سال 1399:  3982
رتبه سال 1400 :   3890
رتبه سال 1401: 178
سال های حضور در کانون: 4 سال، از یازدهم و 3 سال پشت کنکور
رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه اصفهان
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم و خانه‌دار
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی بانکداری و کارشناسی برق، کارمند بانک
درصدهای کنکور 1401:
ادبیات: 74  عربی: 74  دینی: 94  زبان: 84
ریاضی: 82  زیست: 84  فیزیک: 56  شیمی: 45  زمین‌شناسی:0

خانم کاوه‌پوربه نظر شما چه عواملی باعث شدند که در اولین کنکور، سال 99، که سال دوازدهم بودید به نتیجه‌ی دلخواه نرسید؟
من در همان زمان هم درس می‌خواندم ولی اشکالات درسی زیادی داشتم. به نظرم تا زمانی که ما اشکالات را رفع نکنیم امکان موفقیت نداریم. در همان سال برنامه‌ی منظمی نداشتم و در آزمون‌ها غیبت می‌کردم. برنامه‌ی نامنظم یعنی یک روز برای مدرسه می‌خواندم، یک روز برای آزمون می‌خوتدم و یک روز هم به عبارتی برای کنکور می‌خواندم. یعنی اصلا چیزی به عنوان یک برنامه‌ی واحد نداشتم. مشکل بعدی این بود که یک منبع مشخص نداشتم و هر روز به سراغ کار روی منبع متفاوتی می‌رفتم. در درس ریاضی و فیزیک به شدت ضعف داشتم و اصلا نمی‌دانستم که باید این دو درس را چگونه مطالعه کنم. تعادل مطالعاتی هم نداشتم. مثلا چون زیست و عمومی ها را دوست داشتم به آن‌ها توجه زیادی می‌کردم و از مطالعه‌ی بقیه درس‌ها غافل می‌شدم. همه‌ی این‌ها به یک طرف، استرس ناشی از همین ایرادها هم باعث شد در کنکور هم نتوانم موفق شوم. اگر به خاطر داشته باشید کنکور 99 به تعویق افتاد و من بعد از این تعویق تا کنکور اصلا مطالعه‌ای نداشتم.


شما برای سال دوم که کنکور می‌دادید، کنکور 1400،  این ایرادات را شناسایی کردید. چرا تغییری در رتبه‌ی سال دوم شما ایجاد نشد؟
ایراد سال دوم من این بود که دائم به خودم می گفتم که من که بلد هستم و دلیلی ندارد که زود شروع کنم. این تصور باعث شد تا دی ماه درست و حسابی درس نخوانم و این تاخیر باعث شد که دوباره اشکالات سال قبل را تکرار کنم. من سال دومی که کنکور دادم دوباره در چرخه‌ی تکرار اشتباهات سال گذشته افتادم.


در طی این 4 سال چگونه در آزمون‌ها شرکت می‌کردی؟
غیر از سال آخر، 1401، در 3 سال گذشته‌ی آن حضور پیوسته و منظمی در آزمون‌ها نداشتم.
امسال بدون غیبت بودید؟
امسال در آزمون‌های اصلی یک غیبت هم نداشتم. حتی در آزمون‌های هدف‌گذاری و مشابه پارسال هم شرکت می‌کردم. فکر کنم فقط در یک یا دو آزمون هدف‌گذاری و مشابه غیبت داشتم.


برای سال آخر یعنی 1401 چه استراتژی در پیش گرفتید؟
من به رشته‌ی پزشکی علاقه داشتم و با توجه به شناختی که از خودم داشتم می‌دانستم در این رشته می‌توانم موفق شوم. برای کنکور 1401 وقتی می خواستم شروع کنم یک لیست واضح و بدون سانسور از هر چه ایراد در سال‌های گذشته داشتم، تهیه کردم. در تهیه این لیست باید فکر کنید که چه عواملی باعث شدند که نتوانیم موفق بشویم. اگر این ایرادات را بدانیم و بشناسیم موفق به اصلاح خودمان خواهیم بود. من هنوز این لیست را دارم. روالم به این صورت بود روی هر ایراد یک دایره می‌کشیدم و وقتی آن ایراد برطرف می‌شد در کنار آن یک علامت می‌زدم. از آزمون 23 مهر سعی کردم که این ایرادات را به تدریج و در طول آزمون‌ها رفع کنم. مثلا اولین ایرادی را که تصمیم گرفتم رفع کنم نحوه مطالعه ریاضی و فیزیک بود. قبلا فقط درس‌نامه را حفظ می‌کردم و کمی تست می‌زدم ولی امسال بعد مطالعه خوب درس‌نامه، مسئله و تست زیادی برای رفع این اشکال انجام دادم که باعث شد همیشه در آزمون‌ها بالای 80 درصد دراین دو درس بزنم. همیشه در کنار تلاشم حواسم به این بود که ایرادات قبلی را برطرف کنم. در کنار رفع این ایرادات، ایرادات جدید را هم کشف و آن‌ها را نیز برطرف می‌کردم. به نظرم اگر قرار بر این باشد که برای رسیدن به هدف همان فرد قبلی باشیم نتیجه باز همان نتیجه قبلی خواهد بود...پس باید تغییر کنیم. من این موضوع را دیر متوجه شدم.


خانواده در مورد شرکت مجدد شما در کنکور مشکلی نداشتند؟
خانواده همیشه همراه من بودند و در طی این مسیر همیشه من را حمایت کردند. مثلا اولین سالی که من پشت کنکور ماندم پدرم هم درکنکور ثبت نام کرد و حتی گاهی اوقات همراه من ریاضی و فیزیک را می‌خواندند. روز کنکور هم برای این‌که من احساس تنهایی نکنم پدرم هم کنکور داد. همیشه به من می‌گفتند هر چقدر که بخواهی می‌توانی پشت کنکور بمانی چون به این رشته علاقه داری حتما ارزش ماندن دارد. در زمانی که تراز خوبی می‌گرفتم من را تشویق می‌کردند.


اولین تراز امسال شما چند بود؟
اولین ترازم در آزمون 23 مهر 6500 بود. بعد به تدریج در آزمون بعد 6700، 6900،...تا به 7000 رسیدم و سعی کردم در این بازه ثابت بمانم. البته دو بار افت کردم و دوباره ترازم به 6500 رسید. وقتی که افت کردم اصلا ناراحت نشدم و فقط به دنبال این بودم که کشف کنم چه ایراداتی باعث این افت شده است. همیشه در هنگام افت می‌دانستم که فرصت جبران خواهم داشت.


خانم کاوه‌پور تا جایی که ذهن من یاری می‌دهد روزی نبود که کامنتی از شما در سایت کانون نبینم!. این فعالیت شما در سایت تناقضی با مطالعه درسی شما ایجاد نمی‌کرد؟
من در بین زمان استراحت‌هایم حتما به سایت کانون مراجعه می‌کردم. من دائم در صفحه‌ی تالار گف‌تو گوی اختصاصی و عمومی بودم. یک دفترچه هم داشتم که سوالات مطرح شده در این تالارها را یادداشت می‌کردم و زمانی که بچه ها پاسخ این سوالات را که بعضا در کتاب هم نبود می دادند، برای خودم یادداشت می‌کردم. در صفحه‌ی مقطع هم بسیار فعال بودم چون اشتباهاتم را می‌شناختم و نمی خواستم بچه ها هم این اشتباهات را داشته باشند و دوست داشتم اگر کمکی از دستم بر میآید برای بچه ها انجام دهم. این کار حس خوبی هم به من می داد. من جز نزدیک به کنکورهیچ فعالیتی در فضای مجازی نداشتم و فقط در سایت کانون فعال بودم . یک مورد دیگر هم این که امسال شروع برایم سخت بود برای همین وقتی به صفحه مقطع می‌آمدم، چون جو حاکم در این صفحه درسی بود، حس رقابتی به من دست می‌داد و با انگیزه بیشتری به سراغ درس‌خواندن می‌رفتم.


امسال در کدام درس‌ها با تغییر روش مطالعه، تغییر رادیکال ایجاد کردی؟
در اختصاصی‌ها:
ریاضی از 
24 درصد در کنکور 1400 به 82 درصد در کنکور 1401
فیزیک 
منفی در کنکور 1400 به 56 درصد در کنکور 1401
شیمی از 
27 درصد در کنکور 1400 به 45 درصد در کنکور 1401


ریاضی و فیزیک:
از سال دهم تا کنکور 1400 من فقط درس‌نامه‌ی این دو درس را حفظ می‌کردم تا جایی که خواندن این درس‌نامه ها شاید به 20 بار هم می‌رسید. سوالات و تست کمی می‌زدم و بیشتر چشمی سوالات را بررسی می‌کردم. وقتی هم سوالی را می‌دیدم سریع برای جواب به سراغ پاسخ‌نامه می‌رفتم. یعنی هیچ فشاری برای فکر کردن به خرج نمی‌دادم. طبیعی است که هیچ مطلب و مبحثی را به صورت عمقی متوجه نمی‌شدم. بیشتر سوالات را حفظ می‌کردم وکافی بود که صورت سوال عوض شود تا نتوانم به آن پاسخ بدهم. امسال ابتدا سعی کردم که هنگام مطالعه درس‌نامه متوجه مفهوم درس بشوم. بعد به سراغ مثال ها می‌رفتم و مثال‌ها را خودم حل می‌کردم. به نظرم تا زمانی که خودکار به دست نگیریم و مسئله را حل نکنیم یاد نخواهیم گرفت. با این روش یادگیری‌ام عمقی شد. به جایی رسیده بودم که با خواندن هرسوالی متوجه می‌شدم که مسئله چه چیزی از من می‌خواهد یا  باید به سراغ کدام فرمول یا کدام پارامتر بروم. در ریاضی و فیزیک زیاد تست کار کردم. ما در این دو درس تا زمانی که زیاد مسئله حل نکنیم متوجه نمی‌شویم که ارتباط مطالب چگونه است. مثلا برای ریاضی و فیزیک سه سطحی و یک منبع دیگر و سوالات آزمون‌های کانون سال های قبل را به طور کامل کار کردم. در حالی که در سال‌های گذشته نمی توانستم حتی سوالات یک منبع را تمام کنم.


شیمی:
شیمی را آن طوری که می خواستم هم نتوانستم امسال جمع کنم اما کاری که کردم این بود که یک منبع را انتخاب کردم و خودم را موظف کردم هر شب 25 تا 40 دقیقه مسئله شیمی کار کنم.


دلیل نتیجه دادن روتین ها یا به عبارتی برنامه ثابت روزانه  که انتخاب می شوند چیست؟
من می دانستم که هر برنامه‌ی روتینی که انتخاب می شود در دراز مدت جواب خواهد داد. این نیست که فکر کنید حتما این برنامه‌ی ثابت در عرض یک ماه یا دو ماه حتما باید جواب بدهد . به نظرم این برنامه ثابت مثل ضربه های دارکوب می ماند که باید هزار بار به یک نقطه ضربه بزنید. ممکن است شما در 999 ضربه نتیجه را نبینید ولی حتما در ضربه هزارم نتیجه حاصل خواهد شد. روتین یعنی کار کم تر در دراز مدت. برای همین من این روال را ادامه دادم. من علاوه بر شیمی، روزی 10 تست برای قرابت و یک درک مطلب هم به عنوان روتین روزانه انجام می دادم.


در عمومی‌ها:
زبان از 
47 درصد 1400 به 84 درصد 1401
زبان برای من سخت به نظر می‌آمد برای همین وقت کمی برای آن می‌گذاشتم. به عبارتی از روبرو شدن با آن فرار می‌کردم. کار دیگری که می‌کردم این بود که مثلا یک معنی لغت زبان را حفظ می‌کردم در حالی که می دانیم هر لغت زبان ممکن است معناهای مختلف داشته باشد. همیشه معلم ها می‌گفتند معنی لغات را در جملات یاد بگیرید ولی حرف گوش نمی‌کردم. عمده اشکالات من در درس زبان در گرامر و درک مطلب بود. برای لغات در امسال سعی کردم با معناهای مختلف هر لغت برای خودم جمله بسازم و این طور نبود که بیایم و معنی هر لغت را حفظ کنم. درک مطلب مثل ریاضی و فیزیک می‌ماند یعنی باید اینقدر تست و مسئله برای آن حل کنیم که یاد بگیریم و مسلط شویم. همان طور که گفتم من برای درک مطلب روتین شبانه داشتم. یک روز درک مطلب زبان و روز بعد هم درک مطلب عربی و این رویه را ادامه دادم.

در سال آخر خسته نشدید؟ چه چالش هایی در سال آخر داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می دادید؟
خیلی خسته می‌شدم. ولی همیشه در هنگام خستگی به خودم می‌گفتم که مجبور هستم این راه را ادامه بدهم و تنها راه موفقیت من ادامه دادن این تلاش است. همین سایت کانون آمدن برای رفع خستگی خوب بود. می‌دیدم که من تنها نیستم و بچه ها شرایطی مثل من دارند و برای ادامه مسیر انرژی می‌گرفتم. من در طول سال فقط دو هفته آن هم در اردیبهشت ماه 1401 درس نخواندم. پدرم در آن زمان سکته قلبی کرده بودند که من وضعیت روحی مناسبی برای مطالعه نداشتم.

چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمون‌های کانون چیست؟
کانون اثبات شده می باشد. اولا از نظر سطح سوالات خیلی خوب و قوی می‌باشد به طوری که در هر آزمون نکات جدیدی را یاد می‌گرفتم و وارد کتاب و جزوه‌هایم می‌کردم. درست است که ما بعد هر آزمون از سطح سوالات مخصوصا سوالات آقای برادران گله می‌کردیم ولی واقعا سوالات خلاقانه بودند. از طرفی جامع آماری کانون بالا بود. در قیاس با آزمون‌های دیگر می‌توان روی نتیجه‌ی آزمون‌ها تکیه کرد. من در سال یازدهم از طرف مدرسه در آزمون‌های کانون عضو شدم و تا سال 1401 عضو کانون بودم.

تخلف برخی دانش‌آموزان در آزمون‌ها تاثیری برروی تو نداشت؟
من در سال کنکور کاری به دیگران نداشتم. به خودم می‌گفتم: (یک کامنت هم در صفحه مقطع گذاشتم) مقایسه کردن خودمان با سایرین کاملا کار اشتباهی می‌باشد. من اعتقاد دارم شرایط هر دانش‌آموزی با دانش‌آموز دیگر متفاوت است. ممکن است 10 ساعت خواندن من با 10 ساعت خواندن فرد دیگری خروجی متفاوت داشته باشد. استرس و تمرکزها... متفاوت می‌باشد. برای همین هیچ وقت خودم را با کسی مقایسه نمی‌کردم. من کار خودم را می‌کردم و سعی می‌کردم خودم را بهتر کنم.

مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه‌ریزی می کردید؟
به نظرم هر فردی که کنکور دارد و می خواهد موفق شود باید مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت کند. چون خیلی ایستگاه‌های جبرانی دارد و خیال ما را از بابت این که در طول مسیر بخواهیم مبحثی را دوباره مرور کنیم راحت می‌کند واین خیلی به ذهن ما آرامش می‌دهد. برنامه‌ی راهبردی هم از نظر پیش‌نیازها و سلسله مراتب و زنجیره مباحث که چیده شده، عالی است. برای همین من طبق برنامه‌ی راهبردی کار کردم و امسال به آن پایبند بودم.
هر روز که از خواب بیدار می‌شدم برای همان روز برنامه‌ریزی می‌کردم. برای من مهم بود که هر درس را با کیفیت جمع کنم نه این‌که حتما باید به تمام حجم آزمون برسم؛ چون می دانستم ایستگاه جبرانی هم داریم. در مورد دروس پایه مثالی می‌زنم: چون می‌دانستم در نوروز دوره پایه داریم سعی می‌کردم مثلا 70 درصد مطالب پایه را درست برای هر آزمون جمع کنم تا 30درصد مطالب مانده را در دوره نوروز کار کنم. من برای هر آزمون به کیفیت حجم مطالعه شده بیشتر اهمیت می‌دادم نه فقط حجم کلی.

تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟
یکی از اشتباهاتم در سال‌های گذشته این بود که آزمون را تحلیل نمی‌کردم. تحلیل آزمون بهترین کاری است که شما را به موفقیت نزدیم می‌کند. این مورد را همیشه به دانش‌آموزان می‌گویم.
 وقتی کارنامه و پاسخ‌نامه در روز آزمون می‌آمد به سراغ تحلیل می‌رفتم. من به سراغ فقط غلط‌ها و اشتباهات نم‌یرفتم بلکه از اولین سوال تا آخرین سوال را تحلیل می‌کردم. در همان زمان تحلیل تست هم کار می‌کردم. مثلا اگر در مثلثات تستی را غلط زده بودم همان موقع از کتاب تست برای همان ایراد تست کار می‌کردم که این رفع اشکال در ذهنم بماد. یا مثلا برای زیست تک تک نکات زیست که برایم جدید بود یا اشتباه زده بودم در کنار کتاب درسی یادداشت می‌کردم و به دنبال دلیل بودم که چرا بعد این همه تلاش نتوانسته‌ام به این سوال یا سوالات پاسخ دهم. برای همین موارد، تحلیل من دو تا سه روز طول می‌کشید. با این کار من هر آزمون نسبت به آزمون قبل اشتباهاتم کم تر و ترازم افزایش پیدا می‌کرد.
عمومی های من مخصوصا ادبیاتم خیلی قوی بود به طوری که اکثر ترازهایم بالا بود برای همین همیشه حواسم بود که نقاط قوتم افت نکنند. یعنی در تحلیل هم باید حواستان به رفع نقاط ضعف و هم تثبیت نقاط قوت باشد.

ساعت مطالعه شما چگونه بود؟
ساعت مطالعه من شناور بود ولی کف 10 ساعت مطالعه در روز را حتما رعایت می‌کردم. به طور معمول در طول سال روزانه بین 10 تا 14 ساعت مطالعه داشتم . البته این کم یا زیاد شدن ساعت مطالعه روزانه بستگی به انرژی آن روز، زمان استفاده از فضای مجازی یا بستگی به حال روحی‌ه ام داشت. البته من تعداد روز کمی هم داشتم که شاید 1 یا 2 ساعت مطالعه داشته باشم.

شما از چه منابع کانون استفاده می کردید؟ این منابع چه ویژگی هایی داشتند؟
از سال دهم از آبی زیست استفاده می‌کردم. می‌توانم بگویم به نظرم این منبع بهترین منبع اول به حساب می‌آید. وقتی کتاب درسی را می‌خوانیم و بعد به سراغ آبی زیست می‌آییم و متوجه می‌شویم که همه‌ی نکاتی که در متن کتاب یا عکس‌ها وجود دارد توسط مولف در این کتاب و پاسخنامه‌ی آن  گنجانده شده است. من درتمام 8 درسم کتاب سه سطحی را تهیه کرده بودم و کامل استفاده کردم. کتاب‌های سه سه سطحی تعداد تست کمی دارد ولی از هر تیپ سوالی حتما یک تست دارد که همان یک نمونه برای کار کفایت می‌کند. در سوالات آزمون‌ها طراحان حتما سوالات دام دار دارند و هم نکات خاص و ترکیبی را می‌گذارند و چون تعداد تست در سه سطحی کم است بهترین نوع تست این طراحان در آن قرار گرفته است.

از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می کردی؟ کدام بخش ها برای تو جالب تر بود؟
بالاتر توضیح دادم . من در سایت بیشتر در صفحه‌ی مقطع و تالار گفت‌وگوی عمومی و اختصاصی فعال بودم . قبل از دوران کرونا در بخش انتهایی مجله نفرات برتر هر آزمون گذاشته می‌شد که من حتما آن بخش را نگاه می‌کردم و دوست داشتم اسم خودم را در آن‌جا ببینم. در مجله در هر آزمون مطالب آقای قلم‌چی که متناسب با هر بازه‌ای مطلبی را بیان کرده بودند را می‌خواندم. در این مطالب یک سری راهکار ارائه می‌دادند که خیلی خوب بودند و به استراتژی ها و راهکارهایی که آقای قلم‌چی برای هر زمانی ارائه می‌دادند توجه می‌کردم.

تکنیک ها و روش‌های مدیریت زمان را تمرین و استفاده می کردید؟
بله. در تمام آزمون‌ها و کنکور استفاده کردم. دانش‌آموزان از من می‌پرسند که در استراتژی بازگشت چه کاری بهتر است، اول به سراغ کدام درس میرفتی و یا ترتیب پاسخگویی به سوالاتت چگونه بود؟. به دانش‌آموزان می‌گویم این موارد مخصوصا استراتژی بازگشت باید شخصی سازی شود و شاید در همان روز آزمون شما باید تصمیم بگیرید که بهترین کار چه باید باشد. من نمی توانم بگویم مثلا در 15 دقیقه‌ای که در عمومی ها زمان اضافه داریم اول باید به سراغ کدام درس بیاییم. ممکن است در هر آزمونی درس خاصی سخت باشد. گاهی وقت‌ها به تستی می‌رسیدم که نمی توانستم پاسخ بدهم برای همین در کنار آن ضربدر می‌زدم و از آن عبور می‌کردم. در کنکور هم وقتی به بخش آرایه‌های ادبی رسیدم دیدم نمی توانم به آن‌ها پاسخ بدهم در کنار آن‌ها یک ضربدر بزرگ زدم و رد شدم. به خودم گفتم برای این‌که ذهنم مشغول نشود ابتدا به سراغ قرابت‌ها می روم و دوباره به سراغ آرایه ها خواهم آمد

فکر می کردی چنین رتبه ای کسب کنی؟
اصلا فکر این رتبه را نمی‌کردم. فکر می‌کردم در بهترین حالت رتبه‌ی حدود 500 را بیاورم.

شما که ترازهای خوبی داشتید چرا فکر نمی‌کردید که بهتر شوید؟
قبل کنکور احساس می‌کردم خیلی اشکال دارم. هم در خانه و هم در آزمون‌ها گاهی نمی‌توانستم سوالاتی را حل کنم و گاهی هم درصدهایم افت می‌کرد و فکر نمی‌کردم که در این حد خوب باشم. بعد کنکور هم انتظار داشتم حدود 800 یا 900 بشوم

روز اعلام نتایج برای شما چگونه گذشت؟
همان روز اعلام نتایج از شدت استرس کارم به بیمارستان کشید و سرم زدم. از صبح پای سیستم بودم. به لحظه‌ی سرچ اسم خودم در سایت سنجش فکر می‌کردم و استرسم بیشتر می‌شد. مجهول بودن رتبه‌ام بر این استرس دامن می‌زد. با بچه های کانون هم در آن لحظات در گروهی بودیم که با هم استرس داشتیم! زمانی که نتایج آمد و اولین چیزی که دیدم رتبه ام بود. اولین عدد که 1 بود را وقتی دیدم، ترسیدم چون فکر کردم رتبه‌ام بالای هزار شده است ولی وقتی دیدم که 178 شده ام دستم را روی قلبم گذاشتم و به مادرم رتبه را گفتم...خیلی خوشحال شدم و دست مادرم را گرفتم...

به نظرت مهم‌ترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به این‌جا برسید؟
من یک ویژگی خوب دارم و این که در هر شرایطی هیچ‌وقت نمی‌توانم ناامید بشوم حتی اگر خودم را مجبور به ناامیدی کنم همیشه ته دل کورسوی امید وجود دارد. پیش خودم می‌گویم خدا هیچ‌وقت من را رها نمی‌کند. این روزنه‌ی امید در بدترین شرایط زندگی من هیچ‌وقت بسته نشده است.

توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟
1- دانش‌آموزان باید یاد بگیرند با خودشان شفاف و روراست باشند اگر اینطور نباشد شما دائما اشتباهات خودتان را تکرار خواهید کرد. باید یک بار برای همیشه بپذیرید این اشتباهات را دارید و آن ها را رفع کنید. نمی‌شود که فردی همیشه تفریح کند و ورزش کند و مهمانی برود و درسش را هم کامل بخواند. گاهی اوقات لازم است از برخی موارد چشم‌پوشی کنیم تا به موفقیت برسیم. استفاده از فضای مجازی تا حدی قابل قبول است ولی از یک حدی به بعد ذهن شما را درگیر خواهد کرد. باید یاد بگیرید که چه چیزی سد راه موفقیت شما می‌شود و آن را رفع کنند. باید برخی از عادت‌ها را ترک کنید. مثلا دانش‌آموزی می‌گفت من در طول روز زیاد موسیقی گوش می‌دهم. خب باید حداقل در سال کنکور از میزان علایق کم تر کنیم و تا حدودی در این سال تک بعدی رفتار کنیم
2- اگر مشاور دارید فکر نکنید وظیفه‌ی شما فقط پاسخ دادن به مشاور می‌باشد. مشاور در کنار شماست که کمکتان کند. گاهی اوقات می‌بینیم که بچه ها گزارش واقعی به مشاور نمی‌دهند. قرار است مشاور به شما کمک کند پس مشکلات را واضح بگویید که کمک درستی دریافت کنید
3- آزمون را حتما شرکت کنید. وقتی آزمون نمی‌دهید متوجه نمی‌شوید که چگونه مطالعه کرده‌اید، ایرادات کجا است...حتی اگر نخوانده‌اید، در آزمون شرکت کنید. وقتی من نمی خواندم ولی در آزمون شرکت می‌کردم با دیدن سوالات و عدم توان پاسخگویی به آن ها عذاب وجدان می‌گرفتم که باعث می‌شد که برای آزمون بعد حتما درست مطالعه کنم.
4- دنبال زود جمع‌کردن تحلیل آزمون نباشید هر چه بهتر آزمون را تحلیل کنید آزمون بعدی بهتر از آزمون قبلی خواهید بود
5- خودتان را با رتبه‌های برتر مقایسه نکنید.مثلا رتبه برتری در یک روز تعداد تست زیادی دارد. ولی معلوم است که قبلا از تعداد تست کمی شروع کرده که به این‌جا رسیده است. شما که اول کار هستید حتما تعداد تست کمی نسبت به داوطلب برتر دارید و این قیاس باعث ناامیدی می‌شود به طوری که باور کنید شما نمی توانید. نیازهای شما با سایر دانش‌آموزان متفاوت می‌باشد. ممکن است کلاس رفتن فردی برای او مفید ولی برای شما خوب نباشد
و در نهایت بچه‌ها بدانند تنها راه موفقیت فقط درس‌خواندن است و احتیاجی به انجام کارهای عجیب و غریب نیست...

Menu