دوستان عزیز سلام.
مطلب زیر مجموعهای از نکات مبحث نگارگری، توسط گلشن اسکندری، ویژهی دوران جمعبندی تهیه شده است.
- مکتب بغداد عباسی
- در نگارگری مکتب بغداد زمینهِی اغلب نقاشیها تربتی (همان رنگ متن کاغذ) بود. در مکتب بغداد خطاط موقع نوشتن جاهایی را برای نقاشی در نظر میگیرد و خالی میگذارد تا پس از آن هنرمند دیگری آن را نقاشی کند.
حالت چهرهها در تصاویر مکتب بغداد شبیه به نژاد سامی و دارای بینی کشیده با ریش سیاه بلند. کاراکترها عموماً سرحال و با نشاط تصویر شدهاند.
وجه تمایز آثار دورهی مکتب بغداد و آثاری که در مراکز مختلف تحت تسلط سلجوقیان به وجود آمد در این است که چهرههای تصاویر مراکز مختلف سلجوقیان به آثار مانویان و ساسانیان بیش تر شبیه اند. این چهره ها با لباس های رنگارنگ همراه با تزئینات گل و برگ و نقوش هندسی و غیر هندسی بوده و شخصیت ها دارای گیسوان بلند بافته شده با کلاه های شبیه به نیم تاج مصور شده اند.
مکتب تبریز ایلخانی
یکدست نبودن عناصر تصویری که نتیجه خاستگاه ها و سنت های متفاوت است.
- خصوصیات نقاشی مکتب مغولی تبزیز اول عبارتند از ← پر تحرک شدن انسانها و حیوانات، درشتی و نازکی خطوط و چین و شکن لباس ها، به کار گیری صحنه های پرجمعیت تر، استفاده از رنگ های بیش تر و ترکیب آن که به خصوصیات نقاشی بغداد و نقاشی های دوران سلجوقی افزوده شده است.
- کاربرد تشعیر برای اولین بار - رقم و امضا در مکتب جلایری دیده شد.
- رقم زدن [امضا کردن] در نگارگری توسط محمد زمان در اواخر قرن 8 هجری، دردوره تیموریان آغاز شد.
خضوصیات نقاشی دوره جلایریان و وجه تمایز آن با نقاشی های مکتب تبریز مغول ← کوچک شدن تصاویر انسان است که تابع نقش منظره، طبیعت و مناظر نقاشی شده در اثر می باشد.
در مکتب ایلخانان مغول عناصر نقاشی چینی مانند ابرهای غیر مشخص جای خود را طرح های منظم و شبیه تاج گل داد و برگ های ظریف و دقیق جای مناظر محو شده را گرفت.
- تاثیر پذیری نقاشی چینی ← تنه گره دار درختان - ابرهای پیچان - پرداختن به حیوانات افسانه ای
- در نقاشی های شاهنامه تاریخی مکتب تبریز اول نقوش اصلی با رنگ تیره تر از زمینه نسان داده می شد ← در شاهنانه دموت نقش های اصلی با رنگ تیره تر از زمینه به تصویر در می آمد.
- مکتب فارس خراسان (سلجوقی)
- ترکیب بندی به صورت انباشته و روی هم
- قلم گیری تیره در مرز پیکره ها
- رنگهای روحی و شفاف
ویژگی عمده نقاشی ایرانی در دوره سلجوقی ← استفاده از رنگ تخت همراه با قلم گیری ظریف - انسانها با موهای مشکی بلند بافته شده با قیافه های ایرانی.
ویژگی شاخص نقوش سنتی دوره سلجوقی ← قرینه سازی + تکرار در سطح و گسترش همه جانبه نقوش در زمینه
- کتابهای مصور مکتب هرات در سه دوره سلطنت:
- شاهرخ ← معراج نامه
- بایسنقر میرزا ← شاهنامه بایسنقری
- کمال الدین بهزاد ← بوستان سعدی
- در نقاشی های مکتب شیراز، انسان موضوع اصلی است و عناصر دیگر تابع آن نقش و تنها به عنوان تزئین و پر کردن فضاهای خالی تصویر به کار گرفته شده اند.
- در تصاویر مکتب بهبهان (قرن هشتم هجری) منظره ها با تپه های گرد، با رنگ های غیر طبیعی و نمادین به گونه ای که در همه ی آنها جویباری مارپبچ در وسط تابلو دیده می شود نقاشی شده است.
هنرمندان فرنگی کار
ابوالحسن غفاری (صنیع الملک) - عبدالمطلب - ملک الشعرا - میرزا موسی
- هنرمندان گل و بته سازی ← علی مذهب - سمیرمی
- هنرمندان پیکرنگاری درباری ← میرزا بابا - مهر علی اصفهانی
- هنرمندان مکتب ایتالیا اصفهان ← علی قلی جبه دار - محمد زمان - شفیع عباسی
- نقاشی معاصر ایران به سه دوره تقسیم می شود:
- گروه اول ← کمال الملک - اسماعیل آشتیانی - علی محمد حیدریان (این گروه با استفاده از نقاشی کلاسیک اروپا بدون توجه به اصول و روش نقاشی ایران)
- گروه دوم ← جلیل ضیاء پور - ناصر اویسی - حسین زنده رودی - صادق تبریزی ( این گروه تحت تاثیر هنرهای سنتی ایران و پیروی از تکنیک و اصول نقاشی کلاسیک دست به تلفیق و نوآوری زدند)
- گروه سوم ← حاج میرزا آقا امامی - حاج مصور الملکی - حسین بهزاد - هادی تجودی ( این گروه به شیوه ای کاملا سنتی و به روش نقاشی قاجاری - نقاشان مکتب تهران و مکتب شیراز کار کردند)
- مکتب پیکره نگاری درباری اگر چه از عناصر طبیعت گرایی اروپایی وام گرفت، شیوه سنتی آرمانی نمودن واقعیت را از طریق چکیده نگاری حفظ کرد.
[ ترکیب بندی متقارن، ایستا و ساده / کادر عمودی و اشغال یک یا دو پیکره در آن / عنصر خط بی اهمیت / عنصر بافت مورد توجه / محدودیت تنوع رنگی / خودنمایی رنگهای گرم به ویژه قرمز]
بارزترین ویژگی های مکتب هرات اول ← صراحت و اختصار
- ابداع مکتب شیراز در سده هشتم ه.ف در نگارگری ← تسخیر (شکست کادر)
- ابداع مکتب جلایری (بغداد تبریز) در نگارگری ← تفکیک فضا
- خصوصیات آثار حسین بهزاد ← توجه اندک به آناتومی واقعی انسان
