دوستان عزیز سلام.
مطلب زیر توسط خانم گلشن اسکندری تهیه شده و خلاصهای از نکات مهم از نمایش ایران و اصطلاحات آن است.
- آتش افروز: آنچه از این نمایش باقی مانده بازیهایی است که در شب چهارشنبهسوری آخر سال برگزار میشود.
- آتش افروز: بازیگر دورهگردی است که با لباس رنگارنگ زنگولهدار و صورتک با خواندن و رقصیدن و نواختن دو تخته به هم و لودگی مردم را سرگرم میکند و جزء دسته نوروزیخوان است.
- آتش باز: جزء دستهی نوروزیخوان است. کسی است که با لباس رنگی و آویزهای مسخره و آرایش غلیظ دوره میگردد و سر شعلهور میله، کهنه پوشانده نفت آلودی را در دست دارد و به دهان فرو میبرد.
- آتش باز: نوروزیخوان (جزء دسته نوروزیخوانها است).
- میر نوروزی: شکل دیگری از کوسه برنشین است. دسته شادیآوری است.
- نمایش میر نوروزی (کوسه بر نشین): این نمایش نمایانگر ستایش و سپاس از بهار بود که به مرور تبدیل به نمایش نوروزخوانی شد. نوروزخوانها گروه کوچکی بازیگر طنز (شادیآور) بودند که با لباس رنگین و آرایش عجیب از اواخر زمستان دوره میافتادند و به خواندن و حرکات موزون به پیشواز بهار میرفتند. حاجی فیروز از گروه نوروزیخوانهاست. نوروزخوانی از نظر فرم و ساختار مبتنی بر بداههخوانی و بداههسرایی است. در دورهی اسلام کوسه بر نشین تبدیل به میرنوروزی شد.
- کوسه برنشین: نمایشی شادیآفرین و کهن است که از دورهی ساسانیان و حتی قبلتر رواج دارد. ویژگی بنیادین این نمایش، محل اجرای آن است که در حیاط خانهها انجام میشده است. در این نمایش کوسه پیامآور نوروز و بهار و زندگی دوباره است. صورتک این نمایش از جنس پشم و پوست بز و نمد است. از جمله نمایش کهن و شادی آفرین ایرانی میتوان به کوسه برنشین اشاره نمود که از دورهی ساسانیان و یا حتی پیش از آن تا ورود اسلام به ایران، رواج داشته است. در این نمایش، کوسه پیامآور نوروز، بهار و زندگی دوباره بود.
- در کتاب ابوریحان بیرونی به آن اشاره شده است. کوسه برنشین، نمایش قبل از اسلام در اواخر زمستان است. در دورهی اسلام تبدیل به میرنوروزی شد.
- کوسه گلین: عنوانی برای بازی دستهی شادیآوری از مسخرهها با لباسهای عجیب و غریب که از کوسه برنشین جدا شدند.
پهلوان کچل: در اصل نام یک قهرمان خیمهشببازی است و بعدها در فارس برای کل خیمهشببازی استفاده شد.
- تماشا در نمایشهای سنتی ایرانی: به مجموعه نمایشهایی اطلاق گفته میشود که در تجمع عصرانه مردم بازی میشود.
پیرپوش: کسی که در تقلید نقش مردان پیر را بازی کند.
- جوان پوش: کسی که در تقلید نقش جوانان یا عشاق را بازی کند.
- خلیفه پوش: کسی که نقش خلیفه را بازی میکند.
- سیاه پوش: کسی که در تقلید متخصص ایفای نقش سیاه است.
- شلی پوش: کسی که نقش آدمهای بی عرضه را بازی میکند.
- دست پوش: هر شخص بازی در تقلید و تخت حوضی.
- پیشخوان: وردست یا مرید مرشد در نقالی است.
- پیشخوانی: نوحهخوانی و همسرایی تمام شبیههای تعزیه است که اندکی پیش از شروع واقعه در یک صف میآیند و پس از اجرا از تکیه خارج میشوند.
- تقلید چی: کسی که در یک نمایش خندهآور غیر مذهبی بازی کند.
- حاجی فیروز: مردی با چهره سیاه کرده و رختهای سرخ رنگ با نواختن و خواندن و شوخی و مسخرگی مردم را سرگرم میکند.
خم بازی: عنوانی برای نمایش دادن عروسکهای دستی که استاد نمایش آنها را از درون چوب بستی استوانهای و پوشیده بالا میآورد.
- خم بازی: عروسک دستکشی
- معرکه: نوعی از تماشا و جزء خرده نمایشهای تفریحی است که گروهی از مردم برای تماشا به دور خود جمع میکنند.
- بساط: به صحنهبازی معرکه گیر گویند و همچنین صحنهبازی در خیمهشببازی است.
- تجیر: پارچه گلدار در خیمه شب بازی است که زمینه بساط بازی عروسکها بوده است.
- نطع: سطحی از پارچه پوشیده در جلوی خیمه که عروسکها ره روی آن به حرکت آورند.
- مطراق: یک چوبدستی که برای کمک به حرکات دست توسط نقالان و بعدها برای ایضاح اشارات قراردادی توسط کارگردان تعزیه به کار رفت.
