گفت و گوی امیمه غلامی با قهرمان پیوستگی مریم سادات موسوی

از سال 98 با شروع سال یازدهم وارد کانون شدم و تا پایان دوره دبیرستان در آزمون‌ها شرکت میکردم.

گفت و گوی امیمه غلامی با قهرمان پیوستگی مریم سادات موسوی

نام و نام خانوادگی دانش‌آموز: مریم سادات موسوی-  نام شهر:بیرجند

رشته‌ تحصیلی:ریاضی – فیزیک - میانگین تراز:   6111                

تحصیلات پدر:فوق لیسانس- شغل پدر: کارمند استانداری

تحصیلات مادر:  لیسانس -   شغل مادر: خانه دار

رتبه در منطقه 2: 328-رتبه کشوری: 941

رشته قبولی:  مهندسی کامپیوتر- نام دانشگاه قبولی: دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی

 تعداد سال حضور در کانون: 2 سال

تعداد آزمون های امسال: 25 آزمون

تعداد کل آزمون ها: 61 آزمون


 

  1. از چه سالی وارد کانون شدید و در چه پایه­هایی در آزمون­های کانون شرکت کردید و چند سال؟ دلیل آن چه بود؟ آیا به پیشنهاد خودتان بود یا دوستان و خانواده؟

از سال 98 با شروع سال یازدهم وارد کانون شدم و تا پایان دوره دبیرستان در آزمون ها شرکت میکردم. شرکت در آزمون های کانون به پیشنهاد خانواده بود. دلیل اصلی این پیشنهاد هم برنامه راهبردی و آزمون های مرتب کانون بود.

 

  1. آشنایی شما با کانون و آزمون­های کانون چگونه بود؟ آیا از خانواده و آشنایان و دوستان شما قبلاً کسی کانونی بود؟ چه نتیجه‌­ای گرفتند؟

خواهرم هم کانونی بود.

 اون هم از نفرات برتر کنکور 98 شد.

 

  1. چقدر تراز و رتبه و درصد دیگران برای شما مهم بود؟ با توجه به آنلاین بودن آزمون آیا نگران تقلب برخی دانش­‌آموزان بودید و چقدر این موضوع برایتان مهم بود؟

تا حدی سعی میکردم برام مهم باشه تا خودم رو داخل یه رقابت قرار بدم ولی سعی میکردم این اهمیت دادن از حد خودش نگذره که باعث آشفتگی بشه. برام مهم نبود که بعضی ها تقلب میکنن. سر کنکور کسی نمی تونست تقلب کنه و این افراد فقط خود و خانواده هاشون رو گول میزدن. من برای رویای خودم تلاش میکردم. مهم نبود کسی که جلوی من بود واقعا این رتبه رو به دست آورده یا نه، من تلاش میکردم هر بار بهتر و بهتر بشم.

 

  1. اولین ترازی که در کانون گرفتید چند بود و به چه ترازی رسیدید؟ دلیل پیشرفت خود را چه می­دانید؟ 
  2. اولین آزمونم 19 مهر 98 با تراز 5557 بود. در آخرین آزمون 4 تیر 1400 به تراز 6152 شد. تلاش برای آموختن در کنار شرکت مرتب در آزمون ها

 

  

  1. آیا در آزمون­‌های دوران طلایی نوروز شرکت کردید؟ 
  2.  بله شرکت کردم.

 

  1. برای پیشرفت کردن با کسی مشورت کردید و از کسی کمک گرفتید؟

با خانواده به خصوص خواهرم زیاد درباره برنامه هام صحبت می کردم و مشورت می گرفتم.

 

  1. آیا روش مطالعه شما در سال کنکور با سال­های پایه تفاوتی کرد؟ چه تفاوتی؟ آیا درباره روش­های مطالعاتی خود با دیگران نیز مشورت می­کردید؟

 سال دهم فقط روی کتاب تمرکز داشتم و از کتاب کار خیلی کم استفاده میکردم. از سال یازدهم که آزمون رو شروع کردم، کنکور    جدی تر شد   و در کنار یادگیری روی تست هم کار میکردم. و سال دوازدهم شدت کار بیشتر شد. گاهی روش های مطالعاتی دیگران رو هم  بررسی میکردم تا  شاید در ساختن روش های مطالعاتی خودم کمک کند.

 

  1. منابع شما در تابستان چه بود؟ از کدام کتاب­ها و به چه دلیل استفاده کردید؟ منابع شما در طول سال چه بود؟ منابع مطالعاتی شما در طول دوران جمع­بندی چه بود؟ چرا؟
  2. تمرکز اصلی ام روی یادگیری درس ها و شرکت در کلاس ها بود و در کنارش برنامه تمرین و تست خودم رو برنامه ریزی کرده بودم.

  از کتاب های آبی برای تسلط روی مطالب و متن کتاب های درسی استفاده میکردم. در دوران عید هم از کتاب های عیدانه کانون استفاده کردم.

 

 

  1. بعد از برگزاری آزمون، آزمون­ها را چگونه تحلیل می­کردید؟
  2.  سعی میکردم آزمون رو همون روز بررسی کنم، اما چون گاهی حجم کارهام زیاد بود، درسها رو به صورت بسته ای یک عمومی و یک اختصاصی میکردم و طی چند نوبت حداکثر تا دوشنبه بررسی میکردم. اوایل همه سوالات رو چک میکردم ولی فهمیدم وقت زیادی ازم میگیره. با مطالعه پیشنهاد هایی که تو سایت کانون بود و مشورت با خواهرم، یاد گرفتم اول سوالاتی که غلط زدم رو حل کنم، چون کانون فایل این سوالات رو توی صفحه شخصی میذاره کارم راحت بود، بعد سوالاتی که نزدم و بعد یه نگاهی به سوالاتی که درست زدم میکردم که اگه راه دیگری تو پاسخنامه باشه اونم بررسی کنم.

 

 

  1. آیا دفتر برنامه­ ریزی داشتید؟ دفتر برنامه­ ریزی چه کمکی به شما کرد؟
  2. بله، سال یازدهم نداشتم ولی وقتی نظر اقای قلم چی درباره اهمیت دفتربرنامه ریزی رو مطالعه کردم، فهمیدم که واقعا به دفتر برنامه ریزی نیاز دارم، سال دوازدهم این دفتر رو تهیه کردم و واقعا راضی بودم. به قول آقای قلم چی من رو وارد یه رقابت با خودم کرد تا هر روز سعی و تلاشم رو بیشتر کنم.


چه برنامه ­ای برای مطالعه دروس عمومی و اختصاصی خود داشتید؟ 

 عمومی و اختصاصی هر دو برام مهم بود. برای برخی درس ها که تمرین بیشتری می طلبید مثل ادبیات و زبان وقت بیشتری کذاشته بودم.


ساعت مطالعه‌­تان به طور میانگین در سال‌­های متوسطه دوم و در سال دوازدهم چقدر بود؟

 در سال دوازدهم که دفتربرنامه ریزی داشتم فک کنم میانگین 11 ساعت بود.


آیا خلاصه نویسی داشتید؟ روش خلاصه نویسی شما چگونه بود؟ اشتباهات، سوال ‌­های علامتدار را چگونه برای خود مشخص می­کردید و چگونه از آن­ها استفاده می­کردید؟

 بله، خلاصه نویسی نه فقط برای کنکور بلکه همیشه بخش مهمی از مرحله یادگیری برای من بود. برای خلاصه نویسی مثل معلم که میخواهد مبحثی رو درس بده مطالب رو دسته بندی میکردم و موارد مهم یا خلاصه موضوع رو مینوشتم و نکته ها رو ستاره دار مینوشتم. سال های قبل روی تخته این کار رو میکردم ولی در سال دوازدهم روی کاغذ با خودکار رنگی می نوشتم که موقع مرور ازش راحت استفاده کنم.


در کدام درس­‌ها پیشرفت داشتید؟ چگونه پیشرفت کردید؟ آیا در روش مطالعه خود در این درس­ها تغییری دادید؟ 

در درس های عمومی پیشرفت داشتم بیشتر که به خاطر تمرین و حل تست زیاد در این بخش بود.


 پدر و مادرتان در سال آخر چه کمک ­های آموزشی به شما کردند؟      

     پدر و مادرم در تمام دوران تحصیلم نسبت به تحصیل من توجه لازم رو نشون میدادن، نه بی توجه بودن و نه بیش از اندازه حساسیت به خرج  میدادن، این توجه همیشه در حالت تعادل بود که باعث میشد من به درس علاقه داشته باشم. در سال دوازدهم هم این توجه ادامه داشت و در کنار من کارنامه ام رو بررسی میکردن و درباره مشکلاتی که در درس ها یا هنگام آزمون داشتم از من سوال میکردن و منو راهنمایی میکردن و مشورت میدادن. شرکت در آزمون از سال یازدهم به پیشنهاد خانواده بود تا من آزمون دادن رو یاد بگیرم.

 


برای مدیریت زمان سر جلسه کنکور چه کردید؟ از کدام یک از روش­های مدیریت زمان استفاده کردید؟ 

 متاسفانه من روش های مدیریت زمان رو خوب یاد نگرفته بودم، که به بقیه پیشنهاد میکنم هر چه زود تر این روش ها رو یاد بگیرن. به خاطر همین موضوع برای درس ریاضی  و فیزیک زمان از دستم در رفت وبخشی از زمانم رو از دست دادم. وقتی دیدم سوالات ریاضی سخته، سعی کردم سوالات آسون رو پیدا کنم و جواب بدم، ولی وقتی دیگه نتونستم حل کنم فورا به سراغ فیزیک رفتم که نقطه قوت من بود و سعی کردم به این درس پاسخ بدم. مهم ترین نکته که باید سر آزمون ها یاد آدم باشه اینه که اگه سخته برا همه سخته. خدا رو شکر توی درس های عمومی مطابق زمان بندی دلخواهم و همون جور که تو کانون براش برنامه ریزی کرده بودم و یاد گرفته بودم، پیش رفتم.

 

روش شما در پاسخگویی به سوألات در روز کنکور چه بود؟ آیا ترتیب دفترچه سوأل را رعایت کردید یا تغییر دادید؟

من ترتیب دفترچه رو مدتی بود که توی آزمون قلم چی بهم ریخته بودم تا بهترین ترتیب رو برای خودم پیدا کنم.

 

 در مورد رتبه،رشته و دانشگاه قبولی توضیح داده شود؟علت انتخاب رشته قبولی را ذکر کنید.

خدا رو شکر از رتبه ام راضی هستم. مهندسی کامپیوتر رویای آینده من بوده و هست. دلیل اصلی تلاشم و انگیزه من برای ادامه دادن راه کنکور هم این رشته بود. چون هدفم مهندسی کامپیوتر در یکی از دانشگاه های تهران بود و این راحت نبود، برای هدفم جنگیدم.

 

Menu