بسم الله الرحمن الرحیم
لغت نامه درس دوازدهم – فارسی دوازدهم – گذر سیاوش از آتش – مطابق با آزمون 6 اسفند 1400
تهیه شده توسط: آرمین عبدالحسینی ، رتبه 29 کنکور 1400 ، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران
واژگان مهم درس دوازدهم (گذر سیاوش از آتش – به جوانمردی کوش)
(فرهیختگی: فرهیخته بودن) ، (فرهیخته: برخوردار از سطح والایی از دانش و معرفت یا فرهنگ) ، (آزرم: شرم و حیا) ، (موبد: روحانی زرتشتی ، مجاز از مشاور) ، (سپهبد: فرمانده ، سردار سپاه) ، (سبو : کوزه) ، (خیره سر : گستاخ و بی شرم و لجوج) ، (عفاف: رعایت اصول اخلاقی ، پرهیزکاری ، پارسایی) ، (اندیشه : فکر ، ترس ، اضطراب ، اندوه) ، (گزند : آسیب ، رنج) ، (به دیگر کران: از طرف دیگر) ، (بباید: لازم است ، لازم شد) ، (سوگند: قسم) ، (جهاندار: پادشاه ، سلطان ، خداوند) ، (ایمن: در امان ، آسوده) ، (مگر: امید است ، شاید) ، (پور : پسر) ، (خوار: سهل و آسان / پست و زبون) ، (سپردن: طی کردن ، پیمودن) ، (نیک پی: خوش قدم) ، (دل گسل: دل آزار ، نومیدکننده) ، (دستور : وزیر ، مشاور) ، (ساروان: ساربان ، شتربان) ، (پر مایه : گران مایه) ، (بریان: کباب شده مجاز از ناراحتی و اضطراب) ، (بریان شدن: غمگین و ناراحت شدن) ، (هشیوار: آگاهانه ، هوشیارانه ، هوشیار) ، (نماز بردن: تعظیم کردن) ، (بهایی: پرقیمت ، گران بها) ، (ایدون: چنین ، چنان) ، (نیکی دهش: نیکی کننده) ، (ساختن: مهیا کردن ، آماده کردن) ، (سمن: یاسمن ، نوعی درخت گل) ، (دادگر: عادل ، صفت خداوند) ، (خستن: مجروح کردن ، زخمی کردن) ، (تازی: اسب از نژاد عربی با گردن کشیده و پاهای باریک) ، (تپش: نوعی اضطراب ناشی از گرمی و حرارت) ، (خود: کلاه خود) ، (غو : بانگ و فریاد و خروش) ، (هیون: شتر به ویژه شتر قوی هیکل و درشت اندام) ، (عجم: سرزمینی که ساکنان آن غیرعرب باشند ، ایران) ، (ملوک عجم: پادشاهان ایران) ، (تطاول: ستم و تعدی) ، (رعیت: عامه مردم) ، (مکاید: جمع مکیده ، کیدها ، حیله ها ، مکر ها) ، (کربت: غم و اندوه) ، (کربت جور: غم و اندوه حاصل از ظلم و ستم) ، (غربت: غریبی) ، (ارتفاع: محصولات زمین های کشاورزی) ، (ارتفاع ولایات: درآمدهای مملکت) ، (ولایت: کشور و سرزمین) ، (نقصان: کم شدن ، کاهش یافتن) ، (فریادرس: دستگیر ، یاور) ، (حلقه به گوش: کنایه از مطیع و فرمانبردار) ، (مُلک: پادشاهی) ، (حشم: خدمتکاران ، زیردستان) ، (باری: یکبار) ، (مقرر شدن: قرار گرفتن ، دوام یافتن) ، (تعصب: حمایت و طرفداری یا دشمنی بیش از حد با کسی) ، (موجب: سبب) ، (زوال: نابودی ، از بین رفتن) ، (شبیخون: حمله ناگهانی دشمن در شب) ، (طرح افکندن: بنا نهادن) ، (مَلِک: پادشاه ، سلطان) ، (نواختن: کسی را با سخنان محبت آمیز یا بخشیدن چیزی مورد محبت قرار دادن)
برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.
مطالب مرتبط:
