جنگل برای کیست؟
ارتباط غذایی جانداران
به ارتباط غذايياي كه بين موجودات زندة يك محيط وجود دارد، زنجيرة غذايي گفته ميشود.
در يك محيط طبيعي، از ارتباط بين چند زنجيرة غذايي، شبكة غذايي ايجاد ميشود.
در يك زنجيرة غذايي حداقل دو نوع جاندار وجود دارد، توليدكننده و مصرفكننده.
توليدكنندهها عبارتاند از: جانداراني كه خودشان غذایشان را ميسازند و از اين نظر به جانداران ديگر نياز ندارند.
مصرفكنندهها عبارتاند از: جانداراني كه براي تأمين غذاي خود به جانداران ديگر وابسته هستند.
قارچها گروهی از جانداراناند که بقایای موجودات زنده را تجزیه میکنند و سبب میشوند که مواد تشکیلدهندة آنها دوباره به طبیعت برگردد و چیزی هدر نرود. مثلاً کار قارچهایی که روی بقایای گیاهان و جانوران در جنگل رشد میکنند، تجزیة این بقایا و کمک به تشکیل، بهبود و تقویت خاک است.
ارتباط بين جانداران در محيطهاي طبيعي، انواع مختلفي دارد؛ یکی از انواع این ارتباطهای بین جانداران، همزیستی آنها با هم است.
انواع همزيستي عبارتاند از:
1) وقتي هر دو جاندار سود ميبرند: در برخي موارد، هر دو جانداري كه با يكديگر ارتباط دارند از يكديگر سود ميبرند. مثل ارتباط بين شته و مورچه (دوستی)
2) وقتي يكي سود ميبرد و ديگري نه سود ميبيند و نه زيان: مثل ارتباط بین کرکس و شیر (غذای مجانی)
3) وقتي يكي سود ميبرد و ديگري زيان ميبيند: مثل ارتباط بين مگس و اسب (مگسهای مزاحم)
انقراض: از بين رفتن همة افراد يك نوع (جانور يا گياه) را انقراض ميگويند.
از جمله عواملي كه ميتواند سبب انقراض شوند:
1) تغيير زيستگاه
2) شكار بيرويه
3) از دست دادن زيستگاه
هنگام كاشت درخت، بايد به نوع آب و هوا و شرايط منطقه توجه كرد و بر اساس آن، گياهان مناسب را انتخاب كرد.
زیستشناسان میگویند در هر منطقه درختهایی باید کاشت که بهطورطبیعی، در همان منطقه وجود دارند. به این درختها درختهای بومی میگویند.
جنگلهاي كاج: ريشة درخت كاج موادي ترشح ميكند كه مانع رشد بسياري از انواع گياهان در اطراف خود ميشود. بنابراين تنوع گياهان در جنگلهاي كاج پايين است.
اگر قطع درختهای جنگلها به همین سرعت ادامه یابد، حدود نیمی از جنگلهای کرة زمین حداکثر تا 20 سال دیگر از بین میروند.
سالم بمانیم
ميكروب: عامل ايجاد بيماريهاي واگير، جانداران بسيار كوچكي به نام میکروب هستد كه اغلب، تنها با ميكروسكوپ قابل مشاهده هستند.
باكتريها، ويروسها، برخي آغازيان، برخي قارچها و ... انواعی از میکروبها هستند.
بيماريهايي كه از فردی به فرد دیگر انتقال پيدا ميكنند، بیماریهای واگير نامیده میشوند.
ويروس سرماخوردگي و آنفلوآنزا، از طريق هوا از فرد بیمار به سالم سرایت مييابند.
عامل اسهال خوني و میکروب وبا، از طريق آب و غذاي آلوده سرايت مييابند.
برخی بیماریها مثل دیابت، واگیر نیستند. بعضی میکروبها در بدن جانوران زندگی میکنند. به این جانوران ناقل بیماری میگویند؛ مثلاً نوعی پشه ناقل بیماری مالاریا و سگ ناقل بیماری هاری است.
بدن ما در برابر عوامل بيماريزا سدهاي دفاعي محكمي دارد. که عبارتند از:
1) سدّ اول: پوست بدن و مخاط مجاری تنفسی يكي از اولين سدهاي دفاعي بدن ما در برابر عوامل بيماريزا است. پوست بدن ما با ترشح عرق و چربي، شرايط را براي رشد بسياري از ميكروبها سخت ميكند.
2) سدّ دوم: اگر ميكروبها از سدّ اول بگذرند و به درون بدن نفوذ پيدا كنند، با سدّ دوم دفاعی بدن یعنی گویچه (گلبول)های سفيد روبهرو ميشوند. گویچههای سفيد انواع مختلفي دارند و به طور كلي دو گروه هستند:
1) گروهي كه ميكروبها را ميخورند و بیگانهخوار نامیده میشوند.
2) گروهي كه در برابر ميكروبها، مادهاي به نام پادتن ترشح ميكنند. پادتن، میکروبها را غیرفعال میکند. گویچههای سفید بیگانهخوار این میکروبهایغیرفعال را راحتتر میخورند.
میکروبهایی که موفق شدهاند از سدهای دفاعی بدن عبور کنند، در جاهای متفاوت بدن ساکن میشوند؛ مثلاً میکروب سل در ششها قرار میگیرد و سبب تخریب ششها میشود. بعضی میکروبها با ترشح سم به بدن آسیب میرسانند.
برای مقابله با این عوامل بیماری که از سدهای دفاعی بدن عبور میکنند، راهکارهای عملی وجود دارد:
واكسن: واكسن، انسان را در برابر برخي بيماريهای واگیر مقاوم ميكند.
افزایش مقاومت بدن: با افزایش مقاومت بدن از طریق ورزش، خوردن غذاهای کافی و . . . بدن این توان را دارد که میکروبها را سریعتر از بین ببرد.
نکته: بیماری روماتیسم قلبی نوعی بیماری باکتریایی میباشد.
همة بيماريها واگير نيستند. گروهي از بيماريها به دليل اختلالات دستگاهها و اندامهاي مختلف بدن ايجاد ميشوند، كه به آنها بیماریهای غيرواگير گفتهميشود.
مصرف كافي غذاهاي كلسيمدار، سبب جلوگيري از نرمي استخوانها ميشود.
مصرف زياد غذاهاي پرنمك و سرخكرده، ميتواند سبب فشار خون بالا شود.
شیوة زندگی در مبتلا شدن به بیماریهای غیرواگیر نقش دارد.
از گذشته تا آینده
بشر از همان آغاز حیات خود بر روی زمین، نیازمند ارتباط با همنوعان خود بود. بنابراین انسانها به هنگام خطر و .... با صداها و آواهای مختلفی یکدیگر را با خبر میکردند. پس از گذشت مدتی و با کشف آتش، بشر برای ارتباط برقرار کردن با دوردستها از آتش و یا دود آن استفاده کرد. با گذشت زمان بشر توانست به کمک طبل، نامه، تلگراف و تلفن با انسانهای دیگر در کشورها و حتی قارههای دیگر ارتباط برقرار کند.
