اگر این تقسیم بندی را قبول کنیم ، متوجه خواهیم شد که یادگیری هندسه کار سخت و دشواری نیست و مشکل اصلی ما هنر حل مساله است . یکی از مهم ترین و جدی ترین مطالب در یادگیری هندسه این است که باید مساله حل کردن را یاد بگیریم ، درحالیکه معمولا ((حل مسایل)) را یاد میگیریم. مسائل کنکور و کتاب هندسه دهم و یازدهم را میتوان بهصورت زیر دستهبندی کرد.
1- مسائل مربوط به طول و پارهخط:این نوع مسائل معمولاً به کمک قضیههای زیر حل میشوند: (بهترتیب اهمیت)
الف: قضیة فیثاغورس- مسلماً بهتر است قضیة کسینوسها و حالتهای خاص آن را بدانیم.
ب: اگر میانه دیدید، امتداد دهید. اگر ارتفاع دیدید، سراغ مساحت بروید. اگر نیمساز مشاهده کردید، سراغ همان قضیهای بروید که هر نیمساز ضلع مقابلش را به نسبت دو ضلع مجاورش تقسیم میکند.
پ:نحوه محاسبه طول پاره خط های حاصل از برخورد اقطار ذوزنقه با پاره خطی که وسط دو ساق را به هم وصل می کند
2- مسایل مربوط به نسبت پاره خط ها :
الف: برای تشابه های مهم حالت بندی داشته باشید.
ب:قضیه نیمساز ها
3- مسایل مربوط به مساحت :
الف : محاسبه مساحت مثلث به کمک سینوس
ب: قاعده هرون
پ: محاسبه مساحت چهارضلعی ها بر حسب قطر ها و زاویه بین دو قطر
ت: قضیه ارتفاع مشترک
در نهایت این نکته را در خاطر داشته باشید که همواره یک مسأله هندسه، یا ساده است یا ترکیب چند مساله ساده است .
