گفتوگو با سهقلوها، محمدحسین، محمدرضا و محمدعلی کریمی از خمینیشهر
بهترین نوع رقابت، رقابت با خود است
در یک نگاه:
محمدعلی کریمی: مدرسهی شهیداژه ای، رتبهی 1004 سال99، داروسازی شهیدبهشتی، میانگینتراز 6560
محمدحسین کریمی: مدرسهی دانشگاه صنعتی، رتبهی 3003سال 99،پزشکی جیرفت، میانگینتراز 6380
محمدرضا کریمی: مدرسهی شهیداژه ای،رتبهی 3350 سال 99،داروسازی آزاد تهران، میانگینتراز 6520
سالهای حضور در کانون: از سال دهم تا دوازدهم به مدت 3 سال
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی حقوق،کارشناس ثبت اسناد و املاک
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی پرستاری،مترون بیمارستان
مهمترین عامل یا نکتهی مثبتی که به موفقیت شما کمک کرد، چه بود؟
محمدعلی: من ساعت مطالعهی متعادلی داشتم و برای مطالعهی تکتک درسها برنامهام را شخصیسازی کرده بودم. شخصیسازی به این معنی بود که روش مطالعهی هر درس را برای یادگیری بهتر خودم کشف کرده بودم. برای همین هشت ساعت مطالعه در روز برایم کاملاً مفید بود. از سال دهم با پرسوجو و آزمون و سعی و خطا در امتحانات، روش مطالعهی مخصوص خودم را پیدا کردم. مثلاً متوجه شدم با تصویرسازی در زیست بهترین بازدهی را خواهم داشت یا در شیمی وقتی دو مبحث دو مبحث میخوانم، بهتر یاد میگیرم.
محمدحسین:مهمترین ویژگی مفید خودم را خودآموزی میدانم. بهدلیل وجود برخی شرایط، مثل کرونا، خودکاربودن خیلی کمکم کرد. یکی از دلایلی که باعث شد خودآموز شوم، این بود که در سال دهم، برنامهی مدرسه با برنامهی آزمونها هماهنگ نبود و مجبور بودم برای مباحث آزمون، خودم درسها را بخوانم. برای این خودآموزی علاوه بر کلاس، از کتابهای سهسطحی هم استفاده میکردم. البته بهدلیل همین خودآموزی، زمان برای کار تستی نداشتم. وقتی کنکور یک ماه به تعویق افتاد، برایم خیلی مفید بود تا جمعبندی و کار تستی انجام دهم.
محمدرضا:مهمترین نکتهی مثبت کاری ما این بود که با هم درس میخواندیم و میتوانستیم اشکالات درسی را بهکمک هم رفع کنیم. این کار باعث میشد زمان بیشتری داشته باشیم. توصیه میکنم اگر فردی را میشناسید که هم رقیب و هم رفیق شماست، با او درس بخوانید تا تأثیر خوبی در پیشرفت شما داشته باشد.یادگیری دوجانبه باید به رشد نمره و تراز شما ختم شود.
اگر به عقب برگردید، فکر میکنید چه اشتباهی کردهاید که باید آن را برطرف کنید؟
محمدعلی:تحلیل آزمون را بهدرستی انجام نمیدادم. تأثیر تحلیل آزمون را در نیمسال دوم سال دوازدهم متوجه شدم و آن زمان، فرصت زیادی را از دست داده بودم. اگر به عقب برگردم، تحلیل را از همان سال دهم انجام میدهم.
محمدرضا:بعد از عید بهدلیل شرایط کرونا ساعت مطالعهی بچهها افت کرد و ازطرفی پیوستگی مطالعه را از دست دادند. من هم بعد از عید دچار این مشکل شدم و ساعت مطالعهام افت کرد. توصیه میکنم حتی اگر ساعت مطالعهتان کمتر شد، پیوستگیتان را حفظ کنید.
محمدحسین: همان طور که محمدعلی گفت، یکی از کارهای اشتباه، تحلیلنکردن آزمون بود. من از بهمن سال چهارم تحلیل درست آزمون را شروع کردم و پشتوانهای برایم در دوران جمعبندی شد.

راهنمای عکس : از سمت راست محمدعلی ،محمدحسین،محمدرضا
شما که با هم درس میخواندید، چرامحمدعلی رتبهی بهتری کسب کرد؟
بعد از عید همهی کارهای ما شبیه به هم بود. حتی نمرههایی که در آزمون کسب میکردیم، به هم نزدیک بود. مهمترین ویژگی محمدعلی این است که میتواند خیلی خوب بر استرسش غلبه کند. یک هفته قبل از کنکور، مادرمان که جزو کادر درمان است،کرونا گرفت؛ ولی ما تا یک روز قبل از کنکور از بیماریاش بیخبربودیم. شاید استرس بیماری مادرو ناتوانی در کنترل استرس روز کنکور باعث شد نتیجهی ما مثل محمدعلی نشود.
برای تفریح چه کارهایی میکردید؟
تفریح باید در برنامهی آموزشی همه وجود داشته باشد. تفریحات ما سه نفر با هم بود. مثلاً تا قبل از کرونا هفتهای یک بار به استخر میرفتیم. در منزل کنسول بازی داریم که هنگام فراغت از درس با هم بازی میکردیم. درسخواندن بدون تفریح و استراحت، کار فرسایشی است. اگر تفریح نداشته باشید، یک جایی خسته خواهید شد.تفریح ما برنامهریزیشده بود. ساعت شروع و پایان استخررفتن یا بازی ما مشخص بود.ما مسابقات فوتبال خارجی را هم دنبال میکنیم. رضا طرفدار بارسلون، حسین طرفدار یوونتوس وعلی طرفدار منچستر یونایتد است.
کرونا چه تأثیری در روند مطالعهی شما داشت؟
کرونا که شروع شد، تا دو ماه اول تأثیری در روند کاری ما نداشت. طبق برنامهی آزمون درس میخواندیم و جلو میرفتیم؛ولی کمی بعد،چون مدرسه نمیرفتیم و تفریحاتمان کم شده بود، تحتتأثیرفضا قرار گرفتیم. بههرحال زود به خودمان آمدیم و به مسیر سابق برگشتیم. اگر این مسیر قطع میشد، تمام تلاشهای شش ماه گذشتهمان به هدر میرفت.متوجه آن بودیم که زمانی نیست که بخواهیم تحتتأثیر این بیماری قرار بگیریم و با این دیدگاه به روال سابق برگشتیم.
مشغولیت شما در فضای مجازی در چه حد بود؟
ما تلفنهمراه نداشتیم و اصراری هم برای داشتنش نداشتیم. تفریحات خودمان را داشتیم و به فضای مجازی نیازی احساس نمیکردیم. اگر هم لازم میشد، از تلفنهمراه پدر یا مادرمان استفاده میکردیم. برای شرکت در آزمون هم سؤالات را پرینت میگرفتیم و در آزمون شرکت میکردیم.هر سه نفر ما دو ماه بعد از کنکور موبایل خریدیم.
مهمترین تأثیر خانواده در موفقیت تحصیلی شما چه بود؟
بزرگترین کمکی که پدر و مادرمان برای تحصیل ما انجام دادند، این بود که ابتدا محیطی آرام و بدون استرس در منزل برای ما مهیا کرده بودند و مهمتر اینکه از کودکی به ما یادآوری میکردند که پیوستگی و تلاشمان درنهایت به نفع خودمان خواهد بود.فضای روحی و روانی در خانه بهگونهای بود که علاوه بر اینکه استرس نگرفتیم، همیشه احساس میکردیم پدر و مادرمان در همهی زمینهها حامی ما هستند. برخی اوقات که در آزمونها افت میکردیم، تنها چیزی که میگفتند این بود که میتوانیم در آزمون بعد جبران کنیم. خواهرمان دانشجوی سال سوم مهندسی پزشکی دانشگاه اصفهان است. باید بگویم زندگی بدون خواهر را نمیتوان تصور کرد. روزهایی که انگیزه نداشتیم، با خواهرمان صحبت میکردیم و انگیزه میگرفتیم.
شما از ابتدا با این روال درس میخواندید؟ چرا رشتهی تجربی را انتخاب کردید؟
از همان دورهی دبستان درسخوان بودیم. در تمام این سالها پیوسته درس خواندهایم. بهنظرمان رشتهی تجربی شالودهی تمام درسهاست. این موضوع باعث شده بود سختی رشتهی تجربی برای ما شیرین باشد. البته خانواده هم از اول رشتهی تجربی را به ما پیشنهاد کردند. باید بدانیم اگر علاقهای در کار نباشد، نباید بهخاطر جو محیطی،رشتهای را بهاجبار انتخاب کنیم. اگر علاقه نباشد، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. محمدحسین بهدلیل علاقهای که به تخصص مغز و اعصاب داشت، رشتهی پزشکی را انتخاب کرد؛ ولی من و محمدرضا از ابتدا به داروسازی علاقه داشتیم. داروسازی را رشتهی گستردهای میدانیم. برخلاف باور خیلیها، بهنظرم کمترین کاری که داروساز انجام میدهد، تاسیس داروخانه است. تخصصهای زیادی در این رشته وجود داردکه هرکس میتواند بر اساس علاقهاش یکی از زیرشاخههای متنوع آن را انتخاب کند. اگر به شیمی علاقه داشته باشید، شیمی دارویی.اگر به حوزهی بالینی علاقه داشته باشید، فارماکوتراپی را میتوانید انتخاب کنید.

چه شد که در آزمونهای کانون شرکت کردید؟
بهترین برنامهای که در بین مؤسسات وجود دارد، برنامهی راهبردی کانون است. با این برنامه میتوانستیم موفق شویم. از سال دهم در آزمونها شرکت کردیم. مهمترین ویژگی آزمونها در سال دهم برای ما این بود که یاد گرفتیم چگونه سه ساعت در جلسهی آزمون بنشینیم و از اطلاعاتمان استفاده کنیم. سال دهم فقط به آشنایی ما با فضای آزمون گذشت.آزمونها رادر سال دهم جدی نگرفتیم و باعث شد نتوانیم سال دهم را خوب جمعبندی کنیم. یکی از نتیجههایی که ازآزمون گرفتیم، این بود که بعد از تحلیل آزمون و با دیدن نمرهها سعی میکردیم برای آزمون بعد،نمرهها و ترازمان را بیشتر کنیم.کل سال یازدهم و دوازدهم را بر اساس برنامهی راهبردی جلو رفتیم و این کار نیاز ما را برای مرور برطرف کرد.
برای دو هفته چگونه برنامه را شخصیسازی میکردید؟
برنامهی ما بر اساس نقاط قوت و ضعفی که داشتیم، متفاوت بود. بر اساس همین تفاوت، جهتگیری درسی ما در دو هفته با هم فرق داشت؛ولی چهارچوب اصلی برنامهریزیمان یکسان بود. برنامهریزی ما بر اساس برنامهی راهبردی و هفتگی بود. عصر جمعهی هر هفته با بررسی عملکرد هفتهی گذشته و کموزیادکردن کارها، برنامهی هفتهی دوم را کاملتر و اصلاح میکردیم.برنامهریزی ما دو قسمت داشت: بخش یادگیری و بخش تستزدن. هرچه از اسفند جلوتر رفتیم، بخش تستزدن پررنگتر شد. این تقسیمبندی و پررنگبودن بخش یادگیری باعث شد دوران جمعبندی خوبی داشته باشیم. در فاصلهی دو هفته، از شنبهی اول تا شنبهی دوم را برای بخش یادگیری و تمامکردن بودجهبندی برنامه اختصاص داده بودیم.یکشنبه و دوشنبه هفتهی دوم هم برای مرور درسها بود و سهشنبه و چهارشنبهها را برای تستزدن و روز آخر یعنی پنجشنبه را برای کار بر روی دفترچهی غیرحضوری گذاشته بودیم
در تحلیل آزمون، به چه نکاتی توجه میکردید؟
تحلیل آزمون مثل زمان خوردن لیموشیرین است. هرچه از زمان آزمون بیشتر فاصله بگیریم، لیموشیرین تلختر خواهد شد.بهنظرمان تحلیل آزمون مهمتر از خود آزمون بود. عملکرد دو هفته در تحلیل آزمون مشخص میشود. با تحلیل متوجه میشدیم که وقتی به سؤالی غلط پاسخ دادهایم، ناشی از بیدقتی بوده یا چیز دیگری. ناشی از ندانستن بوده یا زمان کم آوردهایم؟راهکار برطرفکردن اینها نیز با هم تفاوت دارد. اگر کمدقتی باشد، تمرین تست بیشتر،اگر بر اثر یادگیری ناقص باشد، مرور دوبارهی آن مبحث و اگر بهدلیل کمبود زمان باشد، باید به دنبال افزایش بازدهی پاسخگویی باشیم. در تحلیل آزمون باید به این نکته هم دقت کنیم که شاید به سؤال، شانسی پاسخ داده باشیم.
برنامهتان برای ایام امتحانات چه بود؟
بهنظرم امتحانات اهمیت دارد؛ چون در این ایام میتوانیم درسها را تکتک جمعبندی کنیم. جمعبندی درسها بهصورت تشریحی ، پایه و اساس تستزدن به حساب میآید.فصل امتحانات را فضایی برای مرور در نظر میگرفتیم. مرور درسها در این ایام،جمعبندی خوبی برای نیمسال اول بود.
کدام ویژگی از کتابهای کانون برای شما مؤثر بود؟
از کتابهای سهسطحی و کتاب 10 کنکور عمومی بهصورت کامل استفاده کردیم. ویژگی بارز سهسطحیها بهخصوص در دوران جمعبندی این است که سطح مشکل دانشآموز را مشخص کند، حجم کمی دارد و به جمعبندی کمک خواهد کرد. ما از اردیبهشت استفاده از 10 کنکور عمومی را آغاز کردیم. عمومیهای ما ضعیفتر از اختصاصیهایمان بود و با استفاده از این آزمونها توانستیم وضعیتمان را در عمومیها بهتر کنیم.
نقطهقوت شما در آزمونها چه درسی بود؟ روش مطالعهتان در این درس چگونه بود؟
محمدعلی: نقطهقوت من زیستشناسی بود.در هر بازه، یک گفتار را کار میکردم. اگر حجم گفتار زیاد بود، آن را به چند بخش مجزا تبدیل میکردم. نکتهی مثبت کارم این بود که در مطالعهی زیست صبور بودم و سرعت برایم مهم نبود. ابتدا پیشخوانی میکردم تا متوجه شوم موضوع آن بخش چیست. بار دوم آن بخش را عمیقتر مطالعه میکردم؛ بهصورتیکه برای هر متن تصویر ذهنی میساختم. این روش به یادگیریام کمک میکرد. این تصویرها مثل فیلم در ذهنم نقش میبست. هنگام حل تست، متن مبحث مربوط به آن، در ذهنم تداعی میشد. این تصویرسازی باعث شده بود بهشدت به این درس علاقهمند شوم. هنگام تستزدن اگر نکتهای به ذهنم خطور میکرد، در کتاب یادداشت میکردم.
محمدرضا: نقطهقوت من شیمی بود. ابتدای سال یازدهم، در این درس ضعیف بودم؛ولی روش کارم را عوض کردم. برای مطالعهی شیمی، ابتدا به برنامهی آزمون نگاه میکردم تا حجم مباحث شیمی برای آزمون بعد برایم مشخص شود. بعد این حجم را در بازههای زمانی دوهفتهای تقسیم میکردم. مثلاً اگر حجم شیمی 16 صفحه بود،هشت بازه برای آن در نظر میگرفتم. چهار بازهی آموزشی و در هر بازه، 4 صفحه و چهار بازهی تستی که برای هرکدام، 4 صفحه تست کار میکردم. سعی میکردم در هر بازهی آموزشی، درس را دقیق از کتاب بخوانم و بعد به سراغ درسنامهها بروم. در بازههای تستی مسئله و تست کار میکردم. کار دیگری که میکردم، این بود که بعد از عید تا کنکور، هر شب 10 مسئلهی شیمی حل میکردم.
محمدحسین: نقطهقوت من ریاضی بود.در آزمونهای جمعبندی نمرهی ریاضیام بیشتر از زیست و شیمی شده بود. به این درس علاقه داشتم و دلیل موفقیتم را حل تست و مسئلهی زیاد در این درس میدانم. ابتدا جزوهی خوب دبیر را میخواندم و بعد به سراغ تست میرفتم و اشکالاتم را با تمرین تست برطرف میکردم. بهنظرم در این درس فقط کتاب درسی کفایت نمیکند. باید از درسنامههای مختلف هم استفاده کرد. برای موفقیت در این درس باید زیاد تمرین و تکرار کرد.

کدام مطالب سایت کانون برایتان جالب بود؟
در سایت بیشتر از شیوههای مختلف مطالعهی درسها استفاده میکردیم.بهخصوص در بخش زیست ترکیب نهایی از روش مطالعهی بچهها استفاده کردیم. در صفحهی مقطع،نظرهای درسی بچهها را نگاه میکردیم. در سایت، فایلهای ارسالی آقای امیررضا گراوند بسیار خوب و مفید بود. قبل از آزمون هم از تستهای جمعبندی هر درس استفاده میکردیم. بخش مصاحبه با دانشآموزان برتر بسیار مفید بود. از مصاحبههای خوب بچهها،چه قبل از کنکور چه بعد از کنکور، مصاحبهی آقای محراب شادیدیزناب بود که از آن استفاده کردیم. این مصاحبهها به ما انگیزه میداد. مصاحبه با بچهها به انتقال تجربه کمک شایانی میکند.
برای مدیریت زمان چه کار میکردید؟
در آزمونها از روش ضربدر و منها و زمانهای نقصانی استفاده میکردیم. این دو روش، از اصول اصلی آزموندادن است.این دو روش را از مقالههای داخل سایت یاد گرفته بودیم. فکر کنم اکثر دانشآموزان برتر از این دو روش استفاده میکنند.
پیشنهاد شما برای دانشآموزان چیست؟
در بحث رقابت در آزمونها بهنظرم مفیدترین رقابت، رقابت با خود و با نتیجهی آزمون قبلاست. وقتی بچهها در دام رقابت با دیگران میافتند، دچار استرس میشوند. در رقابت بهتر است به بالاترین توان خودتان برسید. مثلاً اگر در یک آزمون در درسی نمرهی 50 را گرفتید،هدفگذاری بلندمدت خود را 100 در نظر بگیرید؛ ولی طی هدفگذاریهای کوتاهمدت سعی کنید که هر آزمون چندنمره به آن اضافه کنید. این منطقیتر از مقایسهی خودتان با دیگران است. برخی اوقات خسته میشویم. اگر این اتفاق افتاد، نباید ناامید شد؛ حتی اگر از 100 به صفر برسید، امکان دوباره بلندشدن و پیشرفت وجود دارد. کنکور یک روند چندساله است. کمتر اتفاق میافتد که از سال چهارم به فکر کنکور بیفتید و نتیجهای عالی بگیرید. توصیه میکنم از دوران متوسطهی اول در آزمونها شرکت کنید.
نکاتی در گفتوگو با مادر سهقلوها:
من مدیر بخش پرستاری بیمارستان هستم. تا سال سوم ابتدایی در درسها به بچهها کمک میکردم؛ ولی بعد از آن به دلایل شغلی مجبور شدم شیفتهای صبح را انتخاب کنم. بچهها از ابتدا خودکار بودند و بابت تحصیل آنها نگرانی نداشتم. سعی کردیم در منزل محیطی بهدور از استرس به وجود بیاوریم که بچهها از این لحاظ دغدغهای نداشته باشند. سعی کردیم در سالهای آخر و نزدیک به کنکور رفتوآمدها را کمتر کنیم که بچهها بیشتر بر درس تمرکز کنند. سعی کردم ارتباط خودم را با مدرسهی بچهها حفظ کنم و طی این ارتباط برخی اوقات هم برای بچههای مدرسه فضای بازدید از بیمارستان را فراهم کنم. مهمترین ویژگی خوبی که بچهها دارند این است که ارادهشان قوی است و نه گفتن را یاد گرفتهاند.
نکاتی در گفتوگو با پدر سهقلوها:
بهنظر من اینکه اولیا در دبیرستان یکدفعه متوجه میشوند که بچهها باید درس بخوانند،اشتباه است.ریشه و مبنای این طرز تفکر بایداز کودکی و دبستان در فرزندان به وجود آید.بچهها از همان دوران ابتدایی درسخوان بودند و توانستند در بهترین مدارس قبول شوند. اگر قرار است در کنکور شرکت کنند، باید این فکر از ابتدا در ذهن بچهها کاشته شود و بهمرور رشد کند. اولیا فقط پدر یا مادر بچهها نیستند؛ بلکه باید رفیق و دوست بچهها باشند. بهنظرم بدترین ضربه را به دانشآموز فضای مجای میزند. خود بچهها علاقهای به تلفنهمراه نداشتند؛ ولی من سعی کردم جایگزین مناسبتری مثل کنسول بازی در اختیار آنها قرار دهم. نمیگویم فضای مجازی فقط جنبهی منفی دارد؛ ولی حتی تبعات مثبت آن، مثل تماس تلفنی باعث میشود وقت بچهها تلف شود. در این چهارسال نماز و روزهی بچهها ترک نشد و شاید بتوان گفت حتی باعث شد با ایمان بیشتری تلاش کنند. من با بچههایم رفیقم؛ ولی تا الان اجازه ندادهام که بهتنهایی به مسافرت بروند. بهنظرم هرچیزی در جایگاه خودش زیباست.سعی کردهام در اکثر زمانها در کنار بچهها باشم. همین حالا هم بعد از کنکور با بچهها، چهارنفری ورزش میکنیم.
