امیرحسین عبرت بین: گفتوگو با سنا باقرپور رتبه 40 منطقه 1 کنکور انسانی 99 از شهر تبریز
پدرم لیسانس مهندسی مکانیک دارد و کارمند بازنشسته میباشد.
تحصیلات مادرم نیز فوق دیپلم علوم تجربی است و مزون خیاطی دارد.
من در مقطع ابتدایی در دبستان علامه جعفری و دبستان ارمغانبودم و در دوره اول و دوم در دبیرستان فرزانگان تحصیل میکردم. تقریبا تمام همکلاسیهایم در ازمونهای کانون شرکت میکردند.
اهمیت برنامه راهبردی و کانون
سال ششم ابتدایی برای امادگی آزمون ورودی تیزهوشان تصمیم گرفتم در ازمونهای کانون ثبتنام کنم.
من در سال ششم به مدت یک سال و از سال نهم تا دوازدهم به مدت چهار سال به صورت پیوسته در ازمون ها شرکت میکردم.
اولین ترازی که در سایت پیدا کردم مربوط به ازمون ۶ بهمن سال ۹۶ بود یعنی سال دهم با تراز ۷۲۰۰.بزرگترین دلیل پیشرفتم را هدفمندی و خودشناسی و جدیت میدانم.بهخصوص بعد از انتخاب رشتهی انسانی که رشتهی موردعلاقهام بود، انگیزه و تلاشم بیشتر شد.
به نظرم مهم ترین ویزیگ آزمون مداومت است. هر دو هفته یکبار آزمون دادن برای شخص من بسیار مفید بود و موجب تداوم درس خواندن میشد چون وقتی برای ایجاد وقفه یا تنبلی نداشتم. پررنگترین خاطراتم مربوط به عصر جمعههای آزمون است و تلاش برای مغرور نشدن بعد آزمونهایی که در انها خوب عمل کردهبودم و عدمناامیدی و ادامهدادن بعد آزمونهایی که نتیجهی دلخواه را بدست نمیآوردم.
سالهای اول دلیل غیبتم عدم امادگی بود. اما سال دوازدهم به خاطر افزایش اعتماد به نفس و جدیت و برنامهریزی دقیق،تصمیم گرفتم حتی درصورت عدم امادگی در ازمون حضور داشتهباشم و سال دوازدهم در هیچیک از ازمونهای حضوری غیبت نداشتهام.
در اکثر موارد برنامهی مدرسه و ازمونهای راهبردی هماهنگی داشتند ولی درصورت ناهماهنگی، در اغلب مواقع اولویتم با برنامهی آزمونها بود مگر مواقعی که امتحان مدرسه اهمیت خاصی داشت. سال دوازدهم اولویتم را کاملا برنامهی آزمونها قرار دادم و بهمن و اسفندماه رو کمی جلوتر از ازمونهای قلمچی حرکت میکردم تا از اول فروردین وارد مرحلهی مرور شوم.
کلکسیون روش مطالعه دروس
ریاضی اولین نقطه قوت من بود به طور کلی پایهام در این درس قوی بود و با تست زدن مداوم و تحلیل جدی ازمونها و اشکالات سعی داشتم این نقطهی قوت را حفظ کنم.
جامعهشناسی نیز دیگر نقطه قوت من بود. جامعهشناسی را درس حفظی نمیدانستم و سعی در مطالعه و تستزنی مفهومی و تحلیلیِ آن داشتم در عین حال با در نظر گرفتن فرار بودن این درس از مرور مرتب هم غافل نبودم.
دین و زندگی کمی برایم چالش برانگیز بود. در ازمونهای گذشته نسبتا صعیف عمل میکردم و بعدها متوجه شدم عمدهی تمرکزم باید روی کتاب درسی باشد نه کتابهای کمک درسی.
منابع مطالعاتی کانونی
من از دفتر برنامه ریزی استفاده میکردم. دفتر برنامهریزی باعث شفافسازی میشد. در عینحال که با نگاه به میزان مطالعهام در گذشته، اعتماد به نفس و انگیزه میگرفتم و یا گاهی با دیدنِ کمکاری، به من تلنگر زدهمیشد تا بیشتر تلاش کنم، همیشه وضعیتم را برای من شفاف میکرد تا دچار غرور یا ناامیدی نشوم و برای مداومت و نظم و پیشرفت بیشتر یا جبران ضعف و کمکاری تلاش کنم.
من سال دهم و یازدهم از کتابهای ریاضی آبی پیمانه ای کانون استفاده میکردم و سال دوازدهم از کتاب علوموفنون جامع که فکر میکنم هردو کتابهای قوی و خوبی بودند و سطح بالایی داشتند.
ابزار کانونی
من از خدمات سایت کانون و در سال اخر کانال تلگرام دوازدهم انسانی استفاده میکردم و تقریبا تقریبا هر دو، سه روز یکبار به سایت سر میزدم.
مفید ترین بخش سایت برای من صفحهی شخصی،گفتوگو با رتبهها و جلسهی برترها بود.
بین کارنامه ها نیز بیشتر کارنامهی اصلی،پروژهای و اشتباهات برایم مفید بودند و در برنامهریزی برای ازمونهای بعدی به من کمک زیادی کردند.
به نظرم جذاب ترین بخش مجله نیز گفتوگو با نفرات برتر و مقالات آقای قلمچی بود گاهی هم گفتوگو با اولیا را پدرومادرم مطالعه میکردند.
یکی از مصاحبههایی که در خاطرم مانده، مصاحبهی الناز موسوی بود که در سال دوازدهم پشتیبان و مشاور ویژهام هم بود و بهطور کلی خواندن مصاحبهی نفرات برتر به من انگیزه و انرژی میداد.
نقش اولیا
فکر میکنم پدر و مادرم یکی از پررنگترین نقشها را بهخصوص در سال کنکورم داشتند. از فراهم کردن امکانات ( کتاب،ازمون،کتابخانه و...) تا ایجاد امنیت ذهنی در خانه و محدود کردن رفتوامدها از هیچ تلاش و کمکی برای موفقیت من فروگذاری نکردند.
فکر میکنم بارزترین ویژگیهایم، خودشناسی و مداومت (یا به اصطلاح سمج بودن) باشد. من با انسانهای زیادی مشورت میکردم _حتی کسانی که ترازشان پایینتر از من بود_ مقالات و مصاحبههای زیادی میخواندم ولی درنهایت میدانستم کدام راه و روش به درد من میخورد و کدام مناسبِ من نیست. و اینکه زیاد پیش میآمد در ازمون نتیجهی دلخواهم را نگیرم یا مدرسه ضعیف عمل کنم یا حتی برای یکی دو روز نتوانم طبق برنامه پیش روم ولی برایم مهم بود که بعد از همهی اینها ناامید نشوم و بدون سستی و با اطمینان راهم ادامه دهم.
تجربه روز کنکور سراسری
در روز کنکور هم خوشبختانه اتفاق خاصی نیفتاد. چالش اصلیام استفاده از ماسک بود که با تمرین در روزها و هفتههای قبل کنکور و شبیهسازی روز ازمون برایم سادهتر شدهبود و برخلاف تلاشهایم برای خواب و تغذیهی مناسب در روزهای قبل کنکور، سر جلسه سردرد داشتم ولی این مورد هم چون چندین بار با سردرد در آزمونهای ازمایشی شرکت کردهبودم، برایم خیلی سخت و مشکلساز نبود.
در جلسه کنکور نیز به غیر از تکنیک ضربدر و منها و استراتژی بازگشت،تکنیکهایم بیشتر شخصی بودند. برای مثال در دفترچهی عمومی، سوالات زبان انگلیسی را قبل از دینی جواب دادم چون طبق تجربهام در آزمونها در ریدینگ اول فکر میکردم سوالات دیگر تمام شده و کم مانده و کند میشدم و اغلب به ریدینگ دوم نمیرسیدم. یا در دفترچهی اختصاصی سوالات محاسباتی اقتصاد را برای آخر نگه داشتم چون همیشه در آنها وقت تلف میکردم. ولی این روشها را به کسی توصیه نمیکنم چون من بعد از بارها تجربه و ازمونوخطا و در آزمونهای آزمایشی به این نتایج رسیدم و ممکن است برای هرکسی جواب ندهد.
در دفترچهی عمومی ۵ دقیقه زمان اضافی داشتم که به سراغ دو سوال فارسی و دو سوال عربی که علامت زدهبودم،رفتم و در دفترچهی اختصاصی هم حدود ۳/۴ دقیقه که توانستم یک سوال ریاضی و یک سوال علوموفون ادبی را که علامت زدهبودم،پاسخ دهم.
پشتیبان ویژه من خانم الناز موسوی رتبهی ۱۴ کشور در سال ۹۸ بودند. ارتباط من با پشتیبان ویژهام بیشتر شکل دوستانه داشت.ایشان عملکرد خیلی خوبی داشتند و به من انگیزه میدادند و از تجربیاتشان استفادهی زیادی کردم.به خصوص در ماههای پایانی نقش پررنگی در برنامهریزیهایم ایفا کردند.
*** جهت مشاهده مطالب تخصصی رشته انسانی می توانید به طور روزانه به صفحه اینستاگرام رتبه های برتر رشته انسانی و کانال تخصصی کنکور انسانی در تلگرام مراجعه کنید ***
