7 سال آزموندادن تا حقوق دانشگاه شهیدبهشتی
آزمونهای تابستان کانون بچهها را در فضای درس نگه میدارد
علی وفائیخسروشاهی در یک نگاه
شهر: خسروشاه (استان آذربایجان شرقی)
مدرسهی دبستان: شهیدپرویزی، شهیدربانیشیرازی
مدرسهی متوسطهی اول: نمونهدولتی آیتالله خامنهای
مدرسهی متوسطهی دوم: تیزهوشان شهیدمدنی تبریز
سالهای حضور در کانون: پنجم و ششم و از هشتم تا دوازدهم انسانی بهمدت 7 سال
رتبهی کنکور: 130 انسانی منطقهی 1
رشتهی قبولی: حقوق دانشگاه شهیدبهشتی تهران
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی آموزش ابتدایی، معلم ابتدایی
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، معلم ابتدایی
از چه طریقی با آزمونهای کانون آشنا شدی؟
وقتی کلاس پنجم بودم، پدرم پیشنهاد کرد که درسخواندن را جدیتر بگیرم و کمکم از دنیای کودکی فاصله بگیرم. پیشنهاد پدرم بود که در آزمونهای کانون ثبتنام کنم. اثر آزمونها بسیار خوب بود و در پایهی ششم توانستم در آزمون مدارس نمونهدولتی پذیرفته شوم. آزموندادن جدیتم را در درسخواندن بیشتر کرد.
چه شد که در متوسطهی اول تصمیم گرفتی آزموندادن را ادامه بدهی؟
هم تأثیر مثبتی از آزموندادن دیده بودم و هم میخواستم برای آزمون تیزهوشان پایهی نهم آماده بشوم. آزموندادن به روند درسخواندنم برنامه و نظم خاصی داده بود و این باعث شد در آزمون تیزهوشان هم قبول شوم.
بهنظرت پیوستگی در آزموندادن چه تأثیری بر موفقیت دارد؟
مهمترین اثر آزمونها این است که دانشآموزان در درسخواندن جدیتر میشوند و برنامهریزی را یاد میگیرند. برنامهی راهبردی را کارشناسان خبره طراحی میکنند و این برنامه، راهنمایی خوبی در مسیر تحصیل برای همهی دانشآموزان است. همچنین آزموندادن دانشآموزان را با روشهای حل تست آشنا میکند و برای اینکه مسیرشان را مشخص کنند، کمک زیادی به آنها میکند.
پدر و مادرت معلم بودند. چقدر بر درسخواندنت نظارت داشتند؟
از اول دبستان، پدرم کمک زیادی به من میکرد. پدر و مادرم سعی میکردند از نظر فرهنگی غنی شوم. خانوادهام فرهنگی هستند و پدر و مادرم دوست داشتند من هم در فضای درس و کتاب رشد کنم؛ اما هرگز استقلالم را نمیگرفتند و به من فشار نمیآوردند. حتی زمانی که میخواستم رشتهی انسانی را انتخاب کنم، مخالفتی نکردند. به من اجازه دادند مسیر زندگیام را خودم انتخاب کنم. همیشه تشویقم میکردند و خانه را برای درسخواندنم آرام نگه میداشتند. من تکفرزندم و پدر و مادرم تلاش میکردند فارغ از هر دغدغهای، فقط درس بخوانم.
از کی فهمیدی به رشتهی انسانی علاقه داری؟
از کودکی به ادبیات و داستان و شعر علاقه داشتم و علوم اجتماعی و آشنایی با فرهنگهای مختلف را دوست داشتم. از کودکی شعر میگفتم و در مسابقات شعر و داستاننویسی شرکت میکردم. در انتخابرشته، هم به علاقهام توجه کردم و هم سعی کردم منطقی تصمیم بگیرم. نتایج آزمونهایم در کانون به من نشان میداد که در درسهای ادبیات و عربی قویترم. درواقع، نمرههایم در درسهای مربوط به علوم انسانی همیشه باعث افزایش ترازم در آزمونها میشد و در این درسها عملکرد خوبی داشتم. در علوم انسانی علاقه و استعداد داشتم و به آیندهی شغلی هم توجه کردم.
در ادبیات و عربی، در آزمونها چه نتیجهای میگرفتی و این درسها را با چه روشی میخواندی؟
کمترین نمرهام در این درسها 8 از 10 بود. زندگیِ ادیبانه و مشغولبودن با شعر و متون قدیمی باعث میشد نمرهام در این درس خوب باشد. سعی میکردم سواد ادبیام را تقویت کنم. مطالعه در حوزهی ادبیات باعث میشد بهراحتی به تستهای قرابتمعنایی یا آرایههای ادبی پاسخ بدهم. در عربی هم روی فهم معانی متون و لغات کتاب درسی تأکید میکردم. بعد از فهمیدن درس، مهارت حل تست را تمرین میکردم تا سرعتعملم زیاد شود.
بهجز درسخواندن در چه زمینههایی موفقیت کسب کردهای؟
قبل از دوران دبستان پدر و مادرم من را به مطالعه تشویق میکردند و برایم کتاب میخواندند. خودم دلم میخواست داستان بنویسم و چون سوادِ نوشتن نداشتم، داستانم را برای آنها تعریف میکردم تا آنها بنویسند. در دورهی ابتدایی چندین بار در مسابقات داستاننویسی شرکت کردم. در دورهی متوسطهی اول، در مسابقهی داستاننویسی در استان مقام کسب کردم. در مسابقات فرهنگیهنری هم شرکت میکردم. با یکی از دوستانم فیلم کوتاهی ساختیم که در مسابقات کشوری رتبهی سوم شد. به هنر علاقه داشتم. عکاسی و فیلم کوتاه را هم دنبال کردم. هنرْ زندگی را تلطیف میکند.
از دفتر برنامهریزی استفاده میکردی؟
بله. مهمترین فایدهی دفتر برنامهریزی این است که به زندگی تحصیلی نظم میدهد. وقتی نوشتن دفتر برنامهریزی را شروع میکنیم، متوجه میشویم تلاشمان کمتر از چیزی است که فکر میکنیم. درضمن، دفتر برنامهریزی باعث میشد با خودم رقابت کنم. درواقع هر روز با نگاهی که به گذشته میانداختم، متوجه میشدم که باز هم میتوانم تلاشم را بیشتر کنم. دفتر برنامهریزی من را به سمت مطالعهی مفید و متعادل سوق میداد.
از چه منابع مطالعاتی برای پیشرفت استفاده میکردی؟
از کتابهای آبی کانون استفاده میکردم. این کتابها تستهای طبقهبندیشده داشت و باعث میشد راحتتر درسها را دوره کنم. فهرست دقیقی داشت و میتوانستم برای هر مبحث تستهای استاندارد کار کنم.
بهنظرت دانشآموزان متوسطهی اول بهتر است در فصل تابستان چه اهدافی داشته باشند؟
بهتر است از فضای آزموندادن و درسخواندن فاصله نگیرند؛ اما استراحت و تفریح هم داشته باشند. بسیار عالی است اگر بتوانند بین مطالعه و تفریح در تابستان، توازن برقرار کنند. اگر درسها را در تابستان مرور نکنند، در ابتدای سال تحصیلی باید انرژی و زمان بیشتری برای یادآوری مباحث قبلی صرف کنند. آزمونهای تابستان کانون بچهها را در فضای درس نگه میدارد.
کمی راجع به رشتهی انسانی برای دانشآموزان متوسطهی اول بگو.
بچهها باید با دقت به مباحثی توجه کنند که قرار است در رشتهی انسانی بخوانند و میزان علاقهی خودشان را به این مباحث بسنجند. نباید تحتتأثیر فضای اطراف قرار بگیرند. باید خودشان برای موفقیتشان تصمیم بگیرند. درضمن، اینکه تصور میشود درسهای رشتهی انسانی اغلب حفظی است، اشتباه است و باید درسها را مفهومی بخوانند. اگر بچهها به کنکاش ذهنی علاقه داشته باشند، درسهای رشتهی انسانی بسیار مفید است و در زندگی روزمره هم کاربرد زیادی دارد.
اما نکتهی آخر ...
بچهها در هر سنی که هستند، تلاشکردن را شروع کنند. نباید به این فکر کنند که تا کنکور فاصلهی زیادی دارند و میتوانند کار امروز را به فردا بیندازند. بهتر است مسیرشان را بهطور شفاف مشحص کنند و هدفشان را انتخاب کنند و برای خودشان نقشهی ذهنی برای آینده بکشند. این کار هم به بچهها انگیزه میدهد و هم آنها را از بیراههرفتن دور نگه میدارد.
