فاطمه محمدی، رتبهی 9 انسانی کشور سال 99 از دلیجان
درس خواندن در شرایط جدید چگونه است؟
چگونه توانستم 2000 نمرهی تراز پیشرفت کنم؟
این گفتوگو در 6 مرداد 1399 در سایت کانون منتشر شده بود که اکنون با توجه به اعلام نتایج کنکور سال 99 بازنشر میشود.
فاطمه محمدی در یک نگاه
شهر: دلیجان (استان مرکزی)
پایه: دوازدهم انسانی
مدرسه: نمونه دولتی الزهرا
سابقهی حضور در آزمونهای کانون: از دهم تا دوازدهم انسانی به مدت سه سال
شغل و تحصیلات مادر: لیسانس علومتربیتی، خانهدار
جدی درس خواندن را از چه پایهای شروع کردی؟
من تا کلاس هشتم زیاد درس نمیخواندم و رتبهی اول کلاس نبودم. البته سطح درسی من بد نبود و میخواستم وارد رشتهی تجربی بشوم. تفکر سطحی داشتم و فکر میکردم چون سطح درسیام تقریبا خوب است باید رشتهی تجربی را انتخاب کنم. چون حس میکردم رقابت برای ورود به رشتهی تجربی سخت است، از پایهی نهم با جدیت بیشتری درسهایم را دنبال کردم و آن سال رتبهی دوم کلاسمان را کسب کردم. در آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی هم رشتهی تجربی را انتخاب کرده بودم که پذیرفته شدم. ولی بعد که بیشتر فکر کردم به این نتیجه رسیدم که روحیهی من با مشاغل رشتهی تجربی هماهنگ نیست. تجربی رشتههای دانشگاهی ارزشمندی دارد و با کمک به مردم سر و کار دارد، اما من محیط بیمارستان را دوست نداشتم. به نظرم پزشکان و پرستاران و کادر درمان باید روحیهی بسیار قوی و محکمی داشته باشند که من این روحیه را نداشتم. دربارهی رشتههای دیگر هم تحقیق کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که شخصیتم به رشتهی انسانی نزدیکتر است. در نهایت هم رشتهی انسانی را انتخاب کردم.
با هدف ورود به چه رشتهای در دانشگاه، رشتهی انسانی را انتخاب کردی؟
من دوست داشتم در رشتهی حقوق ادامه تحصیل بدهم. مادرم در ابتدا با انتخاب رشتهی انسانی مخالف بود و معتقد بود چون سطح درسیام تقریبا خوب است باید رشتهی تجربی را انتخاب کنم. دبیرانم هم همین عقیده را داشتند. من در انتخاب رشتهی انسانی مصمم بودم و به دنبال هدفم رفتم. البته الان در مورد انتخاب رشتهی دانشگاه کمی تردید دارم.
چرا تصمیم گرفتی در آزمونهای کانون شرکت کنی؟
کانون یک موسسهی آموزشی تاییده شده است و میدیدم که هر سال تعداد زیادی از رتبههای برتر عضو کانون هستند. رتبههای برتر شهر خودمان هم کانونی بودند. در اولین آزمونم در کانون تراز 5700 گرفتم و از تراز پایین در کانون آزمون دادن را شروع کردم. سه سال است که به صورت مداوم در آزمونها شرکت میکنم و تا الان توانستم بالای 2000 واحد رشد تراز داشته باشم.
کمی راجع به این رشد 2000 واحدی در ترازت بگو.
من با تراز 5700 شروع کردم و رفته رفته پیشرفت کردم. تقریبا قبل از پایان نیمسال اول پایهی دهم توانستم خودم را به تراز 7000 برسانم. البته بعد از آن هم افتوخیزهایی را تجربه کردم. اما دلیل اینکه علیرغم تمام این نوسانات، توانستم پیشرفت کنم در ابتدا خودباوری من بود. من به خودم و تواناییهایم اطمینان داشتم. معتقدم تا زمانی که خودمان را باور نکنیم، انگیزهی تلاش در وجود ما ایجاد نمیشود. همیشه بعد از هر آزمون به دنبال دلیل برای درصدهایم میگشتم و به همین خاطر به تحلیل دقیق آزمون اهمیت زیادی میدادم. سعی میکردم اشتباهات و نزدههایم را کاملا بررسی کنم و حتی در سوالاتی که به آنها پاسخ صحیح داده بودم به دنبال نکات مهم و روشهای بهتر میگشتم. تحلیل آزمون تا امروز حتی از آزمون دادن هم برای من مفیدتر بوده است.
میزان تلاشت را هم افزایش دادی؟
در تابستان که آزمون دادن را شروع کردم ساعت مطالعهام خیلی بالا نبود. اما در پایهی دهم با شروع سال تحصیلی رفتهرفته میزان تلاشم را افزایش دادم. درس خواندن جدیتر شده بود و لازم بود بیشتر درس بخوانم. تابستان سال بعد هم ساعت مطالعهی بالایم را حفظ کردم و چند بار رتبهی تکرقمی کشور را کسب کردم. اما با شروع پایهی یازدهم دچار افت شدم.
این افت به چه علت اتفاق افتاد؟
مادرم بیمار شدند و این زندگی تحصیلی من را هم تحت تاثیر قرار داد. این مسئله تا نزدیکیهای عید نوروز ادامه داشت و روی روحیهی من هم اثر گذاشته بود. تنها کاری که آن روزها میتوانستم بکنم این بود که فقط برای مدرسه درس بخوانم و ترازم تا 6000 افت کرد. بعد از عید سال 98 مادرم بهبود پیدا کردند و شرایط مجددا برایم فراهم شد تا بتوانم خودم را مدیریت کنم و به روال سابقم باز گردم. سعی کردم کاستیها را جبران کنم و از تابستان هم به خوبی استفاده کردم. تا جایی که در آخرین آزمون تابستان 98 رتبهی 10 کشور را کسب کردم.
سال گذشته چطور توانستی خودت را به مسیر اصلی درس خواندنت برگردانی؟
زمانی که افت را تجربه میکردم دائما به این فکر میکردم که ای کاش سریعتر به شرایط سابق برگردم و بتوانم با جدیت سابق درس بخوانم. به همین خاطر وقتی شرایط برایم مهیا شد تمام تلاشم را کردم که هیچ لحظهای را دیگر از دست ندهم. میدانستم که اگر بلافاصله بعد از عید خودم را به شرایط گذشته برنگردانم دیگر فرصت جبران نخواهم داشت. به همین خاطر تلاشم را بیشتر کردم.
در کدام درسها قویتر هستی؟
من در درسهای ریاضی، اقتصاد و جامعهشناسی قویتر هستم. نمرهام در ریاضی بالاتر از 7، در اقتصاد 9 یا 10 و در جامعهشناسی بالاتر از 8 از 10 است.
چه روشی برای مطالعهی این سه درس داری؟
بخش زیادی از تسلط بر درس ریاضی در کلاس درس اتفاق میافتد و من از پایه در این درس قوی بودم. استفاده از کتاب آبی کانون هم در این درس کمک زیادی به من کرد. این کتاب درسنامهها و تستهای مفیدی دارد. جامعهشناسی درسی است که در هنگام مطالعهی آن باید به روابط بین پدیدهها و روابط علّی و معلولی توجه کنیم. من سعی میکردم زمانی که این درس را میخوانم خودم را به جای طراح تست بگذارم و از خودم بپرسم اگر من طراح بودم از هر پاراگراف چه تستی طراحی میکردم. برای اقتصاد هم روش ویژهای نداشتم و استمرار در مطالعهی آن من را به نتیجه رساند.
تابستان سال گذشته چه برنامهای داشتی؟
من در تابستان سال گذشته تمرکزم را روی مطالعه و جمعبندی درسهای پایه گذاشتم تا زمانی که سال تحصیلی شروع میشود از بابت درسهای دهم و یازدهم نگرانی خاصی نداشته باشم. در تابستان سعی کردم درسهای پایهی یازدهم را که در طول سال تحصیلی به آنها کمتوجهی کرده بودم تا حد زیادی جبران کنم. به طور میانگین روزی 7 ساعت درس میخواندم.

در طول سال تحصیلی با چالش خاصی روبهرو شدی؟
در اولین آزمون پایهی دوازدهم در حدود 400 واحد افت تراز داشتم. پشتیبان ویژهام خانم ملیکا دادخواه به من پیشنهاد دادند در برنامهریزی جدیتر باشم. تا قبل از آن، برای دو هفته فقط یک برنامهی کلی تنظیم میکردم. از آن به بعد تصمیم گرفتم که برای هر روزم یک برنامهی دقیق بنویسم و مطابق آن حرکت کنم. همین که میدانستم در هر روز میخواهم دقیقا چه درسهایی را بخوانم باعث شد ترازم افزایش قابلملاحظهای داشته باشد. مطابق برنامهی راهبردی برای آزمون بعدی مشخص میکردم که از هر درس باید روی چه مباحثی تمرکز داشته باشم و بعد در طول دو هفته مباحث را تقسیمبندی میکردم. در نهایت هم برنامهی هر روزم را منظمتر مینوشتم. در روزهای نزدیک به آزمون هم درسهایی که خوانده بودم مرور میکردم. دو روز آخر هیچ درسی در برنامه قرار نمیدادم تا اگر در طول دو هفته برای درسی نیاز به جبران داشتم بتوانم از این فرصت استفاده کنم.
شروع کرونا توانست تغییری در روند درس خواندنت ایجاد کند؟
تعطیل شدن مدارس برای من هم خوشایند نبود و باعث افت ساعت مطالعهام شد. این افت تا نزدیک عید نوروز ادامه داشت. اما بعد تصمیم گرفتم در دو آزمون عید نوروز تمام تلاشم را بکنم و مجددا به شرایط پیش از کرونا برگردم. این نوسانات تقریبا برای اکثر دانشآموزان اتفاق میافتد. من در ابتدا کرونا را جدی نمیگرفتم و فکر میکردم برای تعطیلی مدارس تصمیم شتابزدهای گرفتهاند. البته تا حدی خوشحال شدم، چون برنامهی مدرسه با برنامهی راهبردی تا حدودی هماهنگ نبود. اما بعد که دیدم کسانی که میشناختمشان به این بیماری مبتلا میشوند و جانشان را از دست میدهند، من هم نگران شدم. دوری از دوستانم هم من را اذیت میکرد و روزهایم یکنواخت شده بود. البته از عید به بعد خودم را قانع کردم که این شرایط برای همه پیش آمده و کسی میتواند از این شرایط بهتر عبور کند که خودش را بهتر مدیریت کند.
در درس خواندنت روشی داشتی که در پیشرفتت موثر بوده باشد؟
من با درس ادبیات مشکل داشتم. البته هنوز هم این درس برایم چالشبرانگیز است. با روش رایج موضوعیخوانی توانستم نتایجم را بهتر کنم. هر شب 20 تست آرایه و 20 تست قرابت کار میکردم. واژگان کتاب را هم حفظ میکردم و روی آنها تسلط داشتم. تستهای موضوعی تقریبا شبی نیمساعت وقت من را میگرفت. بعد که به تسلط رسیدم تعداد تستها را کاهش دادم تا زمان کمتری برای این مسئله صرف کنم.
دوران امتحانات را چطور گذراندی؟
برای درسهایی مثل ریاضی، عربی و ادبیات که جنبهی حفظی کمتری داشتند وقت زیادی صرف نکردم و بیشتر به دانش قبلیام اتکا کردم. اما برای درسهایی مثل روانشناسی و فلسفه که حس میکردم مطالبشان را تا حدودی فراموش کردهام، وقت بیشتری گذاشتم.
دوران جمعبندی را از چه زمانی شروع کردی؟
بعد از اتمام امتحانات نهایی دوران جمعبندی را شروع کردم. اما چون برنامهی کانون زودتر شروع شده بود، برای اینکه بتوانم جبران کنم و با برنامهی کانون هماهنگ باشم، به جای سه روز یکبار سعی کردم به صورت دو روز یکبار آزمون بدهم.
در آزمونها متوجه چه ایراداتی در عملکردت میشدی؟
من بعد از هر آزمون، علاوه بر اینکه غلطها و نزدههایم را بررسی میکردم، دلیل عدم تواناییام در پاسخگویی به سوالات را هم یادداشت میکردم. گاهی اوقات مطالب را فراموش کرده بودم که سریعا بخش مورد نظر را مرور میکردم. در بعضی درسها هم مثل ادبیات و فلسفه، ایرادات اساسیتری داشتم که سعی میکردم برای این درسها وقت بیشتری بگذارم. در ادبیات پیشرفت داشتم، اما فلسفه هنوز برایم پرچالش است. گاهی هم بیدقتی در خواندن صورت سوال و گزینهها برای من پیش میآید. سعی میکنم قبل از شروع آزمون با خودم صحبت کنم و به خودم تذکر بدهم. باید حواسم را جمع کنم و به این موضوع فکر میکنم. این تفکر کمک زیادی به افزایش دقتم در جلسهی آزمون میکند.
چگونه زمان را در آزمونها مدیریت میکنی؟
یکی از مسائل مهم در کنکور، مدیریت زمان به خصوص در دفترچهی عمومی است. کاری که من کردم این بود که شرایط شخصی خودم را با دقت بررسی کردم. من در درس دینی قویتر هستم. تصمیم گرفتم ترتیب دفترچه را تغییر بدهم. دینی را در کمتر از 10 دقیقه پاسخ میدهم. بعد به سراغ عربی، زبان و در نهایت ادبیات میروم. سوالات وقتگیر را علامتگذاری میکنم و بعد از ادبیات، در 15 دقیقهای که ذخیره میکنم به سراغ سوالات وقتگیر میروم. دفترچهی اختصاصی را با همان ترتیبی که هست پاسخ میدهم. در ابتدا که میخواستم ترتیب ویژهی خودم را داشته باشم اشتباهات زیادی میکردم و بیدقتی در وارد کردن گزینهها داشتم. اما با تمرین و تکرار در ایام نوروز، این مشکل برایم حل شد.
در ایام نوروز چطور توانستی این مسئله را حل کنی؟
هر روز از کتاب زرد عمومی از خودم یک آزمون عمومی میگرفتم و این ترتیب جدید را تمرین میکردم. دوست داشتم مسلط شوم و بسنجم که این روش تا چه حد برایم موثر است. وقتی مطمئن شدم که برایم مفید است، روشم را در آزمونها پیادهسازی کردم.
تا چه حد استانداردهای کنکور را رعایت میکنی؟
در خانه با ماسک آزمون میدهم و از ساعت مچی استفاده میکنم. روی صندلی مینشینم و تمام تلاشم را میکنم که جلسهی کنکور را برای خودم شبیهسازی کنم. تا انتهای جلسه، روی صندلی مینشینم و زمانبندی درسها را رعایت میکنم. البته اخیرا چون وضعیت شهرمان سفید است در آزمون جامع کانون به صورت حضوری شرکت کردم و کمی برایم دشوارتر از آزمونهای غیرحضوری بود. درواقع آرامشی که در خانه داشتم نتوانستم در آزمون حضوری حفظ کنم.
فکر میکنی بتوانی در جلسهی کنکور روحیهات را مدیریت کنی؟
هنوز روی این مسئله زیاد کار نکردهام. اما به خودم گفتهام که اگر هر اتفاقی پیش بیاید باید بتوانم خودم را مدیریت کنم. برای کنکور سالهای زیادی تلاش کردهایم و نباید بگذاریم چالشها تاثیر منفی خود را بگذارند.
برنامهات برای روزهای باقیمانده تا کنکور چیست؟
تا 20 مرداد آزمون دادن را ادامه میدهم. بعد از آن میخواهم یکبار دیگر تمام درسها را با روش تورق سریع مرور کنم و نکاتی را که در تحلیل آزمونها نوشتهام، دوباره مطالعه کنم. امیدوارم این مسیر را به گونهای پیش ببرم که در روز قبل از کنکور دیگر هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم.
در این سالها استفاده از کدام منابع برایت مفید بود؟
کتابهای آبی کانون را برای درسهای ریاضی، اقتصاد، جامعهشناسی و دینی استفاده کردم و برایم بسیار کاربردی بودند.
کمی از نقش مادرت در مسیر موفقیتت بگو.
من پدرم را وقتی که چهارم دبستان بودم از دست دادم و مادرم از آن سال به تنهایی برای پیشرفت من و برادر بزرگترم زحمت کشیدهاند. مادرم بسیار ایدهآلگرا هستند و پیگیر این مسئله هستند که ما دائما به دنبال پیشرفت و کسب نتایج بهتر باشیم. همین ویژگی به من انگیزه برای تلاش بیشتر میدهد. مادرم از هیچ کمکی به من دریغ نکردند و آرامش محیط خانه را برای درس خواندنم حفظ کردهاند. دوست دارند من دغدغهای نداشته باشم و فقط روی درس خواندنم متمرکز باشم.
به جز درس، مهارت دیگری را دنبال کردهای؟
ویژگی شخصیتی من به گونهای است که تکبعدی هستم و به نظرم نمیتوانیم همزمان دو خرگوش را تعقیب کنیم. من در این سالها روی درسم متمرکز بودم. در ساعتهای استراحت هم در فضای مجازی ارتباطم را با دوستانم حفظ کردم. فیلم هم میبینم.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید:
