داستان موفقیت حسین طبیبی از سوم دبستان تا رتبه 302 تجربی

مصاحبه با حسین طبیبی که از سوم دبستان کانونی بوده و رتبه 302 تجربی را کسب کرده است.

داستان موفقیت حسین طبیبی از سوم دبستان تا رتبه 302 تجربی

مصاحبه با حسین طبیبی از شهر بهبهان که از سوم دبستان کانونی بوده و رتبه 302 تجربی را کسب کرده است.


سال‌های حضور در کانون: از سوم دبستان

رتبه: 302 تجربی

 شهر: بهبهان

شغل پدر: جراح ارتوپدی

شغل مادر: خانه‌دار

رشته‌‌ی پذیرفته‌ شده: پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز

شما چگونه با کانون آشنا شدید؟

آن زمان، خواهرهای من کانونی بودند و در آزمون‌ها شرکت می‌کردند، به واسطه‌ی حضور آن‌ها در کانون، من نیز ترجیح دادم آزمون‌های کانون را شرکت کنم.

شما چند خواهر یا برادر و هر کدام چه رشته‌ای پذیرفته شدند؟

من 3 خواهر بزرگتر از خودم دارم.

خواهر اولم متخصص اعصاب و روان و هیأت علمی دانشگاه جندی شاپور اهواز است. خواهر دوم من فوق‌لیسانس روان‌شناسی دارد. خواهر سومم پزشک هستند و برای تخصص دستیاری اطفال دانشگاه تهران پذیرفته شدند.

چه کسی به شما در درس‌ها کمک می‌کرد؟

روابط من با پشتیبان‌هایم خوب و دوستانه بود و اگر سؤالی داشتم از آن‌ها می‌پرسیدم و در خانه هم از پدر و مادر و خواهرهایم کمک می‌گرفتند و از لحاظ انگیزشی هم خیلی کمکم می‌کردند.

الگوی شما در زندگی چه کسی بود؟

پدرم بود. من در خانواده‌‌ای بزرگ شدم که همه‌ی خانواده و افراد فامیل پزشک بودند در رشته‌های مختلف و من همیشه به رشته‌ی پدرم علاقه داشتم. رتبه‌ی من طوری بود که می‌توانستم رشته‌های دیگری نیز قبول شوم اما من دلم می‌خواست مثل پدرم پزشک شوم.

برنامه‌ریزی شما در دبستان چگونه بود؟

به نظر من تا سوم دبستان درس‌ها ساده بودند و برنامه‌ریزی خاصی نیاز نبود، از سوم دبستان که من شروع به آزمون دادن کردم چون ما اولین دوره‌ی تیزهوشان بودیم از سوم و چهارم دبستان جو خاصی بین بچه‌ها ایجاد شده بود، به همین خاطر من طبق برنامه‌ی راهبردی کانون درس‌ها را می‌خواندم و ساعت مطالعه‌ی من نیز نسبت به قبل افزایش پیدا کرده بود. من معمولاً خودم از قدرت برنامه‌ریزی خوبی برخوردار بودم و درس‌های مدرسه را در کنار برنامه‌ی راهبردی در برنامه‌ام قرار می‌دادم و اگر سؤالی در این زمینه داشتم از مادرم و پشتیبان‌هایم می‌پرسیدم. برنامه‌ی من معمولاً دو هفته‌‌ای و انعطاف‌پذیر بود.

از دفتر برنامه‌ریزی هم استفاده می‌کردید؟

بله

ویژگی مثبت دفتر برنامه‌ریزی از نظر شما چه بود؟

دفتر برنامه‌ریزی یک نوع رقابت با خودمان بود و جمع‌بندی‌های هفتگی، ماهانه و چند ماه یکبار داشت و باعث رقابت با خودمان و بهتر شدن نسبت به قبل می‌شد که طبیعتاً افزایش ساعت مطالعه را هم در پی داشت.

ویژگی بعدی دفتر برنامه‌ریزی این بود که طبق نتیجه‌ی آزمون می‌توانستیم ساعت درس‌ها را برای آزمون بعد متعادل کرد.

شما در دوران دبستان از چه کتاب‌هایی استفاده می‌کردید؟

از کتاب بنفش (سه‌سطحی الان) استفاده می‌کردم که خیلی خوب بود و کتاب دوسالانه که برای امتحانات مدرسه استفاده می‌کردم که خیلی خوب بودند.

شما آزمون را بررسی می‌کردید؟

بله من شنبه‌ی فردای آزمون این کار را انجام دادم.

علت این‌که آزمون را بررسی می‌کردید چه بود؟

سؤالاتی که غلط زده شده است باید بررسی و دوباره حل شوند چون جنبه‌ی آموزشی دارند و احتمالاً دام آموزشی داشته‌اند و سؤالاتی که زده نشده است هم باید بررسی و حل شوند و مشخص شود که علت نزدن آن سؤال بلد نبودن آن مبحث بوده و یا کمبود وقت سر جلسه‌ی آزمون که اگر علت غلط زدن سوال یا پاسخ ندادن به سوال بلد نبودن و یا درک اشتباه از آن مبحث باشد، باید آن ایراد رفع شود.

آیا شما سوال و پاسخ‌های آزمون را در جایی می‌نوشتید؟

آن موقع کلاسور ارزیابی بود که من از آن استفاده می‌کردم.

چه فایده‌ای داشت؟

فایده‌ی اصلی آن این بود که برای آزمون‌های جامع یک جمع‌بندی کلی داشته باشم و ایراداتم را یک‌جا جمع کرده باشم و روز قبل آزمون دوباره آن‌ها را بررسی کنم.

چقدر با دوستانتان رقابت داشتید؟

خیلی زیاد- از همان دبستان رقابت زیادی با دوستانم داشتم و این باعث انگیزه می‌شد که ساعت مطالعه‌ و تلاشم را زیاد کنم.

آیا آزمون‌های تابستان را شرکت می‌کردید؟

بله هر سال شرکت کرده‌ام.

ویژگی مثبت آزمون‌های تابستان از نظر شما چه بود؟

نگاه به گذشته و نگاه به آینده دو ویژگی مثبت آزمون‌های تابستان بودند.

شرکت در آزمون‌های تابستان چه کمکی به شما می‌کرد؟

کمک می‌کرد که درس‌های سال گذشته دوره شود و درس‌های سال آینده را پیش‌خوانی کنیم. درس خواندن در تابستان باعث می‌شد که علاوه بر جزئی خواندن و یاد گرفتن مفاهیم، به واسطه‌ی تست زدن برای آزمون‌ها با نکات ریز درس‌های سال بعد نیز آشنا شوم.

از کتاب‌های تابستان نیز استفاده می‌کردید؟

بله

این کتاب چه ویژگی مثبتی داشت؟

این کتاب تستی بود و هم سوالات سال گذشته و هم سال آینده را داشت و طبق بودجه‌بندی آزمون‌های تابستان چیده شدهبود.

به نظر شما درس خواندن در تابستان لازم است؟

بله- به نظرم تابستان زمان مهمی است و می‌شود با درس خواندن در این زمان، بقیه سبقت گرفت.

شما از سوم دبستان کانونی بوده‌اید، علت استمرار شما چه بود؟

من از جوّی که بود و از برنامه‌ریزی‌ها و آزمون‌های کانون بسیار راضی بودم و آشنایی با تست و آزمون‌ها را بسیار لازم می‌دانستم. آزمون‌های کانون یک برنامه‌ی مشخص داشت که در طول سال همه‌ی درس‌ها را جمع‌بندی می‌کرد و دوره هم داشت.

به نظر شما کانون چقدر روی موفقیت شما موثر بود؟

دانش‌آموزی مثل من که از سوم دبستان در کانون بوده و آزمون‌های زیادی را شرکت کرده بود، نتیجه‌ی آزمون‌ها را می‌پذیرد و می‌داند باید تلاشش را برای آزمون بعدی بیشتر کند و خود را با شجاعت در رقابت قرار می‌دهد. کانون باعث شده بود که من بتوانم راحت‌تر در رقابت‌ها شرکت کنم و برنامه‌ی خوب و مشخص کانون نیز خیلی به من کمک می‌کرد و یکی از دلایل موفقیتم بود.

Menu