گفتوگو با یوسف متحدی از بندرلنگه، روستای کمشک
یوسف متحدی در یک نگاه
شهر: روستای کمشک (استان هرمزگان)
مدرسه: شهیدباهنر
سالهای حضور در کانون: از دوم تا چهارم دبیرستان و ۲ سال فارغالتحصیل بهمدت 5 سال
رتبهی کنکور سال ۹۶: رتبهی 24224 تجربی منطقهی ۳
رتبهی کنکور سال ۹7: رتبهی 3405 تجربی منطقهی 3
رتبهی کنکور سال 98: رتبهی 660 تجربی منطقهی ۳
رشتهی قبولی: پزشکی دانشگاه علومپزشکی بندرعباس
شغل پدر: آزاد (در کشور امارات مشغول به کار است)
شغل مادر: خانهدار
لطفاً خودت را معرفی کن.
یوسف متحدی هستم از شهرستان بستک، روستای کمشک، استان هرمزگان. بهمدت 5 سال در 74 آزمون برنامهای کانون شرکت کردم. در کنکور سال 96 که اولین بار بود کنکور میدادم، رتبهام 24224 شد. در کنکور 97 رتبهی 3405 را کسب کردم و امسال رتبهام 660 شد.
کی تصمیم گرفتی دوباره در کنکور شرکت کنی؟
بلافاصله، یک هفته بعد از کنکور 96، بهصورت جدی مطالعه را از سر گرفتم. چون در کنکور 97 با رتبهای که کسب کردم، نتوانستم در رشتهی دلخواهم قبول شوم، دوباره از زمان اعلام نتایج، برای کنکور 98 درسخواندن را شروع کردم.
نظر پدر و مادرت چه بود؟
خانوادهام همیشه حامی و همراهم بودند و برایم کم و کسری نگذاشتند. هرچه نیاز داشتم، برایم تهیه میکردند و همیشه به من میگفتند تلاش من برایشان مهم است و اگر در کنکور رتبهی خوبی هم کسب نکنم برای آنها عزیز هستم. این حرف آنها به من آرامش میداد.
سالهایی که کنکور دادی، در آزمونهای جامع خردادماه هم شرکت میکردی؟
سال اول در آزمونهای جمعبندی شرکت کردم؛ ولی از خودم آزمونهای سهروزیکبار نمیگرفتم. در دو سال بعدی، همهی برنامه را دقیق اجرا کردم. در فاصلهی دو روز بین آزمونها، یک آزمون از زرد عمومی امتحان میدادم و پاسخهایم را وارد پاسخنامه هم میکردم. این کار تأثیر زیادی در موفقیتم گذاشت.
برای سال سوم، چه تصمیمات جدیدی گرفتی؟
در تمام آزمونها، طبق برنامهی راهبردی کانون شرکت کردم و در هیچ آزمونی غیبت نکردم. اگر در یک آزمون غیبت میکردم، نمیدانستم در دو هفتهی گذشته چه دستاوردهایی داشتهام و دو هفتهی بعد چه کارهایی را باید انجام دهم. همهی آزمونها را با دقت تحلیل و بررسی میکردم.
نگران نبودی که سال بعد هم نتیجه نگیری؟
همیشه مجلههای آزمون کانون و سایت کانون را میخواندم و دنبال میکردم. لذتبخشترین قسمت، مصاحبه با قهرمانان پیشرفت بود. مطالب قهرمانان پیشرفت را میخواندم و همیشه به خودم میگفتم من هم جزو قهرمانان پیشرفت خواهم بود و همین طور هم شد.

از چه زمانی بهطور جدی درسخواندن را شروع کردی؟
از اول دبستان تا اول راهنمایی، در کلاس، رتبهی اول بودم. از دوم راهنمایی تا دوم دبیرستان، درس نمیخواندم. وقتی اول دبیرستان را تمام کردم، میخواستم رشتهی ریاضی را انتخاب کنم؛ اما نمرهی ریاضیام ۵/۱۰ بود و نتوانستم رشتهی ریاضی را انتخاب کنم. حتی مشاور مدرسهمان هم پیشنهاد کرد که رشتهی فنی را انتخاب کنم؛ اما با توجه به هدفم، رشتهی تجربی را انتخاب کردم. در دوم دبیرستان نتوانستم در فیزیک نمرهی قبولی کسب کنم و دوباره در شهریور امتحان دادم. از سوم دبیرستان زمزمههای امتحان نهایی و تأثیر آن در کنکور به گوش میرسید. تصمیم گرفتم دوباره بعد از 4 سال، درسخواندن را شروع کنم. بعد از امتحان نهایی، کمکم درسخواندن برای کنکور را شروع کردم. بهکمک استاد عزیزم، آقای رستم دهش (مربی بوکس)، این امکان فراهم شد تا با آقای محمد احمدی، رتبهی 1 کشور تجربی در سال 95، ملاقات کنم و ایشان هم راهنماییهای خوبی به من کردند و انگیزهی زیادی در من ایجاد کردند. در سال چهارم دبیرستان، درسهای دوم و سوم را بیشتر میخواندم؛ چون از همان زمان به پشتکنکورماندن فکر میکردم. دوم و سوم دبیرستان، با شرکت در آزمونها، روشهای مطالعه و آزموندادن را یاد گرفتم و چون به رقابت علاقه داشتم، شروع آزمونها از دوم دبیرستان خیلی کمکم کرد.
سال اول میانگینترازت چند بود؟
میانگینترازم در سال دوم دبیرستان 3986، در سال سوم دبیرستان 4324، در سال چهارم دبیرستان 4511، در سال اولی که کنکور دادم 5721 و امسال 6039 بود. بهترین ترازم مربوط به آزمون جمعبندی پایهی 7فروردین بود که 6477 شد.
کسی را میشناختی که شرایط تو را داشته باشد و بتواند به تو کمک کند؟
آقای دکتر باقرزاده هم سال سوم کنکورشان موفق شدند.
سال سوم چه فرازونشیبهایی را تجربه کردی؟ اگر افت میکردی، چگونه روحیهات را تقویت میکردی؟
گاهی ترازهایم خیلی بالا و پایین میشد. بعضی اوقات ناامید میشدم؛ اما بعد از ارزیابی و تحلیل آزمون، متوجه میشدم که این مباحث جزو مباحثی بوده که نقطهقوتم نیست یا کمتر به آن توجه کردهام. در برنامهی هفتههای بعد، برای این مباحث وقت میگذاشتم. انتظارم از خودم بر اساس توانایی و میزان تلاشم بود. زمانی که افت میکردم، با مشاوران یا استادان و یکی از دوستانم مشورت میکردم.
دوران جمعبندی چهکار کردی؟
روش کلیام روش کانون و برنامهی دوران جمعبندی به روش سهروزیکبار بود. هم از کتاب زرد اختصاصی و هم زرد عمومی از خودم امتحان میگرفتم و ضعفهایم را برطرف میکردم. تا آخرین روز مطابق با همین روش ادامه دادم و از اینکه به این برنامه متعهد ماندم، خیلی راضیام.
در دوران جمعبندی هنوز مباحثی باقی مانده بود که نگرانشان باشی؟
مباحث مانده داشتم؛ ولی نگرانشان نبودم. مثلاً در درس ریاضی، چون مبحثی میخواندم، بعضی از مباحث خاص را نخواندم. هم برای آزمونهای جمعبندی و هم برای آزمونهای سهروزیکبار، هدفگذاری چند از 10 داشتم و به هدفگذاریام میرسیدم. حتی بعضی از آزمونها یک واحد بیشتر جواب میدادم.
در چه درسی ضعیف بودی و توانستی پیشرفت کنی؟
در درس شیمی ضعف داشتم؛ ولی آنقدر آن را خواندم که برایم سادهترین درس شد. در فیزیک هم بهکمک کلاس مهندس احمدی توانستم پیشرفت کنم.
در عمومیها هم پیشرفت کردی؟
در ادبیات و دینوزندگی پیشرفت کردم. این درسها را هر روز در برنامهام قرار دادم. توانستم ادبیات را در کنکور ۴/۷۳ درصد پاسخ بدهم. منبع من کتاب آبی کانون بود. این کتاب سؤالات کنکور را یکجا در اختیارم میگذاشت. نمرهام در دینوزندگی ۷/۹۴ شد. کتاب زرد عمومی 30 سال نیز کمک زیادی به من کرد.
ممکن است هرکسی در یک درس ضعیف باشد. برخی این ضعف را به مشکل بزرگی تبدیل میکنند و در نهایت، آنها را زمین میزند. تو چه برخوردی با این موضوع داشتی؟
در درس زبان و ریاضی با چالشهای بیشتری روبهرو بودم؛ اما تلاش کردم از نقاط قوتم در دیگر درسها کمک بگیرم. از این دو درس نیز برای قسمتهایی که مسلط بودم، هدفگذاری میکردم. کارنامهی 5نوعدرس باعث شد بدانم در کدام درسها نقطهقوت و نقطهقوت پایدار دارم.
در اختصاصیها هم استراتژی خاصی داشتی؟
در آزمونهای کانون و کنکور، ترتیب دفترچه را به هم زدم. ابتدا به سراغ درسهایی رفتم که نقاط قوتم بود. بارها و بارها ترتیب دفترچه را به هم زده بودم تا بدانم ترتیب پاسخگوییام باید چطور باشد. با آزمون و خطا به این نتیجه رسیدم که ابتدا چه درسی را پاسخ دهم.
روز قبل از کنکور چگونه گذشت؟
صبح لغات و گرامر زبان را مرور کردم. عصر فقط کنکور ریاضی را بررسی کردم تا بدانم سبک سؤالات عمومی چه تغییری کرده است.
روز کنکور چه شد؟
خیلی خوب گذشت.
نمرههایت را در این سه سالی که کنکور دادی، با هم مقایسه میکنی؟
سال 96: ادبیات ۴/۵۷، عربی 24، دینوزندگی ۷/۳۰، زبان انگلیسی ۴/۵، ریاضی ۳/۱۲، زیستشناسی 28، فیزیک ۳/۱۲، شیمی ۸/۴.
سال 97: ادبیات ۷/۵۴، عربی 80، دینوزندگی 60، زبان انگلیسی ۷/۱۸، ریاضی 20، زیستشناسی 72، فیزیک ۸/۲۷، شیمی ۵/۴۵.
سال 98: ادبیات ۴/۷۳، عربی ۴/۵۳، دینوزندگی ۷/۹۴، زبان انگلیسی 18، ریاضی ۷/۱۶، زیستشناسی ۷/۹۲ (معادل ۲/۹۷ نظامجدید)، فیزیک ۴/۴۳ (معادل ۲/۴۵ نظامجدید)، شیمی 55 (معادل ۳/۵۸ نظامجدید).
دوست داری از چه کسانی یاد کنی؟
از پدر و مادر عزیزم که همیشه دعای خیرشان بدرقهی راهم بود، از استاد ورزش رزمیام (بوکس)، آقای رستم دهش و از مشاورانم، آقای باقرزاده و شیروانی و پشتیبانهایم، آقایان طالبان و جویبار، مدیر مدرسهی شهیدباهنر کمشک و همهی دبیران و معلمان و همچنین از مسئولان کانون که کمک زیادی کردند تا موفق شوم، تشکر و قدردانی میکنم.
پیشنهادت برای دیگران چیست؟
حتماً با برنامهی راهبردی کانون پیش بروند. در آزمونها غیبت نکنند و سعی کنند در همان روز آزمون، سؤالات را بررسی کنند. اگر زمانی نتیجهشان در آزمون خوب نشد، ناامید نشوند و به دنبال دلایل و رفع آن باشند.، همیشه به یاد خدا باشند. هرگز تسلیم نشوند و به حرفهای منفی دیگران توجه نکنند.

