لطفا خودتان را معرفی کنید.
من محمدرضا ارشدی رتبهی پنج کشور کنکور تجربی سال 98 از شهر تبریز هستم.
شما چند سال در آزمونهای کانون شرکت کردید؟
یازدهم و دوازدهم و مجموعاً 39 آزمون.
شما کار جدی را برای مطالعه از چه زمانی شروع کردید؟
من از سال پنجم دبستان به جز هشتم روزانه بیش از 9-10 ساعت میخواندم و درس خواندن برایم بیشتر یک لذت بود. همین روال را تا سال دوازدهم داشتم تا قبل از عید بزرگترین اشتباهم این بود که بعد از عید تصمیم گرفتم برای رتبه بخوانم و کنکور هدفم شد. به جای اینکه لذت ببرم از درس خواندن تصمیم گرفتم برای کنکور بخوانم به سبک یک دانشآموز کنکوری. قبل از آن سبک خودم را داشتم، گاهی یک روز 5 ساعت پشت سر هم فقط قرابت میخواندم. قبل از عید هم ساعت مطالعه ریاضیام بیشتر از زیستشناسی بود بعد از عید بهخاطر اتفاقاتی که در نوروز افتاد تصمیم گرفتم بیشتر کنکوری کار کنم و بیشتر بخوانم.
سال پنجم فضای مدرسه طوری بود که برای دانشآموزدرس خواندن بزرگترین ارزش بود این هم میگویم لذت برای من بیشتر از آن به یک اعتیاد تبدیل شده بود. در شهر تبریز مدرسه ما این گونه بود که درس خواندن فارغ از اینکه به نتیجه فکر کنم مهم بود هرروز که بیدار میشویم بیشترین کارهای آن روز را انجام بدهیم و مهم درس خواندن بود نه رتبه.
خیلی از دانشآموزان زمانی که در سنین دبستان هستند از درس خواندن لذت میبرند و آن را دوست دارند ولی کم کم تغییر میکنند ولی شما تا سالهای اخر هم لذت میبردید از یاد گرفتن. چه عاملی باعث شد شما لذت از درس خواندن را تا سالهای پایانی هم ادامه بدهید؟
یکی اینکه فضای درس و رقابت بهترین جایی بود که میتوانستم خودم را نشان بدهم و به این شناخت رسیده بودم که بهترین کارهای من در این حوزه است و خداروشکر درس هم که میخواندم نتیجه میگرفتم و عقب نمیماندم. وقتی درس میخواندم و نتیجه میگرفتم باعث میشد بیشتر تشویق بشوم.
اگر در ازمونی نتیجهی خوبی دریافت نمیکردید چه واکنشی داشتید؟
در این دو سالی که در کانون آزمون میدادم بهترین امتحاناتم سه آزمون بود که دوتا آزمون آخر تابستان و یکی هم آزمون آخر اسفند بود. آزمون یکیمانده به آخر تابستان رتبه 289 کشور شدم.
رتبهی 289 کشور شدید؛ منظورتان این است که رتبهی شما در مقایسه با شما خوب نبود؟
بله خیلی بد بود.
یعنی بدترین رتبهتان را در آزمون اخر تابستان گرفتید ومیگویید برایتان بهترین بود؛ چرا؟
اینکه در آن بازه بعد از یک مدت طولانیکمکاری کردم و متوجه شدم دو هفته اگر درس نخوانم و کمکاری کنم 288 نفر از من عبور میکنند و پیشی میگیرند.
یعنی دچار این توهم نبودید که من چون آدم باهوشی هستم، اگر هم درس نخوانم باز جایگاه بالایی دارم؟
بله همان امتحان این را به من یاد داد.
این قوت است یا ضعف برای شما؟
فکر میکنم قوت است.
حتما همینطور است.
البته آزمون بعدی من بیشترین ساعت مطالعهام و بیشترین تعداد تست را در دوران تحصلیم انجام دادم و رتبهی 112 شدم ولی به خودم باور داشتم و مطمئن بودم بهترین عملکرد را انجام میدهم. متوجه شدم قرار نیست همه چیز کاملاً عادلانه پیش برود و زیاد در نتیجه مانور ندادم؛ زیرا میدانستم فارغ از رتبهجزو بهترینها در آن ازمون بودم. این آزمون فقط باعث شد تلاشم را بیشتر کنم و کمکم در دوران پاییز رتبهام بهتر شد .

شما بیشترین درس را در فاصلهی آن آزمون خواندید ولی نتیجهی شما باز هم دلخواه نبود ؟
انتظار تکرقمی داشتم.
ولی ارزیابی شما از خودتان مثبت بود و ادامه دادید. خیلی نکته جالبی است بعضیها یکی دوهفته که تلاش میکنند و نتیجه دلخواه آنها نمیشود، میگویند درس هم خواندم ولی باز نتیجه نگرفتم رو رها میکنند، ولی شما سماجت کردید و ادامه دادید تا دوباره به یکرقمی رسیدید؟
بله ادامه دادم. بعد از چند آزمون که یکرقمی شدم، باز هم کمکاری کردم ولی باز هم با اینکه چیز زیادی نخواندم دیدم با این حال یکرقمی شدم. متوجه شدم درسی که الان میخوانیم ممکن است دو ماه دیگر نتیجهاش را ببینیم و این باعث شد ادامه بدهم.
این تفکرات را در مورد خودشناسی و خودآگاهی نوشتید؟ یا اینکه در ذهنتان است؟
در ذهنم است.
آخرین آزمون اسفند که آن هم گفتید اتفاق خاصی افتاد چه بود؟
فکر میکنم رتبهام حدوداً 40 شد. آن آزمون هم باعث شد دوران نوروز را خیلی خوب بخوانم، حتی روز اول هم جایی نرفتم.
روز اول هم جایی نرفتید! چند روز را در نوروز استراحت کردید؟
استراحت نکردم.
* برای مشاهده فیلم مصاحبه کاظم قلمچی با محمدرضا ارشــدی و سایر رتبه های برتر کنکور98، بر روی لینک زیر کلیک کنید:
