رتبه 44 کنکور 97:تک رقمی نبودم اما دانش آموزم رتبه 10 کشور شد

در کنکور سراسری 98 در میان تمام رتبه ها، رتبه 10 کشوری، رتبه 56 منطقه 1،رتبه 63 منطقه 1، رتبه 90 منطقه 3 و رتبه 135 منطقه از دانش آموزانم بودند.

رتبه 44 کنکور 97:تک رقمی نبودم اما دانش آموزم رتبه 10 کشور شد

فائزه کریمی

رتبه ۴۴ کنکور انسانی ۹۷ 

دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی

پشتیبان ویژه رتبه ۷ منطقه ۱ و رتبه ۱۰ کشوری کنکور ۹۸


درست از زمانی که وارد تابستان سال کنکور شدم و برای اولین بار با مشاور تحصیلی مدرسه صحبت کردم هدف کسب رتبه تک رقمی توسط ایشان در ذهنم شکل گرفت. از همان روز نخست تا شب قبل کنکور تمام آرزو، انتظار،هدف و درونمای ذهنی ام همین بود و هرگز به خود اجازه ندادم به چیز دیگری فکر کنم.

قبل از ورود به سال کنکور ایده آل ترین انتظارم کسب رتبه زیر ۱۰۰۰ بود اما به محض ارتباط با مشاور وبرخی معلمان مدرسه این تصور نابودکننده در من شکل گرفت که به جز کسب رتبه تک رقمی در کنکور چیز دیگری را نمیتوان موفقیت تلقی کرد.

با همین تفکر مطالعه را آغاز کردم بدون اینکه شناخت، استراتژی، برنامه درازمدت و حتی تفکر سازمان یافته درمورد پیش روی صحیح و متعادل در مسیر کنکور را در دست داشته باشم تنها ابزار نصفه نیمه ام برنامه های کوتاه مدتی بود که بعد از هرآزمون برای آزمون بعد می نوشتم اما بدون داشتن اطلاعات کافی در مورد نحوه برنامه ریزی یا حتی اطلاعات کافی در مورد خودم.

صادقانه می گویم که نسبتا موفق محسوب میشدم چون باوجود برنامه غیرتخصصی همیشه بودجه آزمون ها را با تست کافی و دوره قبل ازمون تمام میکردم اما باز هم تاکید دارم به صورت غیرتخصصی!

موفق بودم اما موفقیتم همیشه به اندازه کسی بود که پیش بینی میشد در کنکور رتبه زیر ۱۰۰ کسب کند نه صرفا زیر ۱۰!

با این حال هیچکس اجازه نمی داد من این حقیقت را باور کنم البته هیچکس به جز مادرم.....

بعد از کنکور این نکته را در جلسات متعدد و مختلف از کاظم قلم چی شنیدم که حتی پدر و مادر هایی که تحصیلات عالیه و شغل فرهنگی مرتبط با دانش آموزان ندارند هم تاثیرات به سزا و راهنمایی های بسیار موثری در روند موفقیت دانش آموزان دارند که به عقیده خود من به خاطر ظرافت های بسیار، این تاثیرات اصلا قابل حس نیستند.

مادر من هم گاهی سعی میکرد به من یادآوری کند که ممکن است رتبه تک رقمی در کنکور کسب نکنم بنابراین این همه تاکید بی جا بر کسب چنین هدفی کار درستی نیست و در صورت شکست چه عواقب و اتفاقاتی در انتظار من است. اما من درآن زمان آنقدر بحث کنکور را تخصصی و تلقین کنندگان این هدف را متخصص می دانستم که یک درصد هم احتمال نمیدادم که فکر کردن بیش از حد به این هدف و مهم تر از آن فکر کردن، تنها و تنها به این هدف غلط باشد بنابراین به مادرم اعتراض می کردم که چرا به جای تقویت انگیزه در من سعی میکند مرا ناامید کند.

این موضوع را که شاید با عنوان مقاله ام مرتبط نیست به این علت به تفصیل ذکر کردم که به دانش آموزان یادآوری کنم فرصت طلایی مشورت با پدر و مادرهایشان را درهیچ موضوعی از دست ندهند و فکر نکنند چون شرایط تحصیل از زمان آن ها تا کنون خیلی تغییر کرده یا آنها هرگز کنکور نداده اند نمی توانند در این مسیر کمکی بکنند به عقیده من اولین و مهم ترین کلید گام برداشتن در این مسیر شناخت است و قطعا پدر و مادرها بهتر از خودمان مارا میشناسند پس حضور آنها را در مسیر رسیدن به هرهدفی غنیمت بدانید.

در سال کنکور تنها ارتباط من با کانون حضور در آزمون ها و دریافت کارنامه کلی آزمون بود و این ارتباط محدود یکی از دلایلی بود که باعث شد هرگز نتوانم تا جایی که لازمه هدفم بود پیشرفت کنم نمی دانم چرا هیچ وقت نفهمیدم روش مطالعه ای که همیشه تکرار میکردم فقط تا میانگین تراز ۷۵۰۰ پاسخگو بود و برای پیشرفت بیشتر لازم بود روش های جدیدتری را پیدا کنم یا لااقل تغییراتی ایجاد کنم تا بازدهی  بیشتری داشته باشم بنابراین در تمام سال کنکور ساده ترین روش ممکن یعنی مطالعه و بعد تست و دوره روز قبل ازمون را پیش گرفتم و هرگز نه به فکر یافتن میانبر افتادم نه کسی آن را به نشان داد پس طبیعتا هرنتیجه ای که میگرفتم به خاطر تمرکز بالا و مطالعه کافی و در یک کلام تلاشم بود غافل از اینکه امیختن همین مقدار تلاش با قدری مهارت که قابل کسب بود بازده مرا چند برابر میکرد.



با تمام اشتباهاتی که همراهم بود سال کنکور را طی کردم و بعد از روز هفتم تیر ۹۷ منتظر نتیجه نشستم بدون اینکه به چیزی جز همان هدف همیشگی بیندیشم.

نتایج اعلام شد!

و من بعد از یک سال تلاش و تحمل و دشواری و صرف نظر کردن از تفریحات و فرصت هایی که دوستشان داشتم با دیدن رتبه دورقمی در کارنامه کنکورم فقط گریه کردم رتبه ۴۴ رتبه بدی نبود و خیلی هم با هدف من فاصله نداشت اما انقدر تمام سال اعداد کمتر از ۱۰ در ذهنم رژه رفته بودند که کسب چنین رتبه ای برایم مثل مرگ بود.

شرمنده وعذرخواه بودم از تمام تلقین کنندگان و دراصل تلخ کنندگان شرینی اولین هدف مستقل زندگی ام که برای خود فراموش شده ام موفقیت بزرگی به حساب می آمد اما حالا در ذهن خود تازه ام، فقط موجب سرافکندگی بود.

وارد دانشگاه شدم و تصمیم گرفتم مشغول به کاری شوم که همیشه شیفته آن بودم : مشاوره

به کانون مراجعه کردم و پس از طی مراحل گزینش پذیرفته شدم و این سرآغاز ارتباط من با دانش آموزانم بود.

تصمیمات جدیدی گرفتم:

۱-اول اینکه هرگز هدف بلند مدت و خطرناکی را در ذهن دانش آموزانم حک نکنم و نهایتا برای چند از ده هردرس در هر آزمون هدف تعیین کنم و این جمله را مثل یک قاعده برایشان تثبیت کنم که هدف شما انجام دادن درست وظایفی است که برای پیشرفت لازم و کافی است فکر کردن به نتیجه کار درستی نیست و اگر وظایف انجام شدند نتیجه هرچه باشد خوشایند و قابل احترام است.

تصمیمم را عملی کردم تا تمام دانش آموزانم از نتیجه کنکورشان هرچه که بود، لذت ببرند چراکه عدد درج شده در کارنامه فقط نتیجه کنکور نبود بلکه نتیجه یکسال تلاش و سختی بود که نباید خستگی آن در وجود دانش آموزان می ماند.

۲-دومین هدف مدنظرم به روز شدن و به روز ماندن بود.

یکی از اشتباهات من در سال کنکور این بود که نمی دانستم روش درست رسیدن به هرهدفی از طریق شناخت روش هم ردیفان یا در واقع رقیبانی که همان هدف را دنبال میکنند مشخص می شود.

دنیای کنکور دنیای پیچدگی است و هیچ چیز آنطور ساده که من میدیدم نبود رقیبان من تازه ترین روش ها و تکنیک ها و مقالات را از طریق کانون یا مشاوران خودشان دنبال می کردند و من خودم را میان ساده ترین کارها محصور کرده بودم برای مثال در دوران طلایی نوروز دانش آموزانی که با روش بازیابی آشنا بودند چندبار تمام دروس را دوره می کردند و در همان ساعت مطالعه ای که من داشتم چند برابر پیش می رفتند اما من با مرور خط به خط کتاب ها و بعد از آن حل تست ها کمترین بازدهی ممکن را داشتم.

بنابراین به دنبال کردن جدیدترین مقالات و تکنیک ها پرداختم و آنها را به دانش آموزانم پیشنهاد کردم تا بیشترین بازدهی ممکن را داشته باشند.

۳- نکته بعدی دقت در اشتباهاتی بود که همه انجام میدادند و اصلا متوجه آن نبودند این اشتباهات در جلسات بعد از آزمون کانون قابل دستیابی بود در هریک از جلسات کاظم قلم چی درمورد موضوع جلسه از افراد حاضر سوال میکردند و براساس جملاتی که هرکس درپاسخ بیان میکرد متوجه مشکل او میشدند.

فرصت بعدی من در این جلسات نکات ظریفی بود که آقای قلمچی مطرح میکردند و به ظاهر اصلا اهمیتی نداشت.

به طور مثال کمتر دانش آموزی متوجه اهمیت نوشتن گزارش کار و تاثیر آن در افزایش میزان مطالعه و تست است اکثر دانش آموزان فکر میکنند مهم ترین رکن، داشتن برنامه است اما نمیدانند اگر کسی گزارشی از نحوه عمل کردن خود به برنامه نداشته باشد هرگز نمی تواند متوجه کم کاری های خود در اجرای برنامه شود کسانی که هرشب گزارش کار خود را می نویسند و با پر کردن صفحه ۱۸۲ دفتر برنامه ریزی هرهفته را با هفته ی قبل مقایسه می کنند به تدریج متوجه ضعف های خود در عمل کردن به برنامه میشوند و میتوانند کیفیت و کمیت مطالعه خود را افزایش دهند.

۴-تصمیم بعدی من درمورد استفاده از تمامی امکاناتی بود که دانش آموزان اصلا متوجه آنها نیستند.

بعد از کنکور متوجه شدم که از بسیاری از ابزارهایی که می توانستند سرعت مرا افزایش دهند یا به پیشرفتم کمک کنند بی اطلاع بوده ام که مثال بارز آن استفاده از انواع کارنامه های صفحه شخصی ام بود که حتی اسامی آن ها را هم نمی دانستم.

زمانی که در کسوت یک مشاور در کانون مشغول به کار شدم و کم کم با امکانات موجود آشنا شدم تمام دانش آموزانم را نیز با این امکانات آشنا کردم تا هم سنگ رقیبان قدر خود از آنها بهره مند باشند.

همه این تصمیمات به همراه نکات بسیار دیگری به عنوان اصول کاری همراه من و تمام دانش آموزانم ماند.

وسرانجام در کنکور سراسری ۹۸ در میان تمام رتبه ها، رتبه ۱۰ کشوری، رتبه ۵۶ منطقه ۱،رتبه ۶۳ منطقه ۱، رتبه ۹۰ منطقه ۳ و رتبه ۱۳۵ منطقه از دانش آموزانم بودند.

نمیخواهم ادعا کنم خانوم ملیکا دادخواه که رتبه ۷ منطقه و ۱۰ کشوری را در کنکور انسانی کسب کرد، تماما موفقیت خود را مدیون من است که اصلا اینطور نیست اما میخواهم بگویم که نه تنها برای خانوم دادخواه بلکه برای تمام دانش آموزانم هرآنچه در توان و به یاد داشتم در اختیارشان قرار دادم و تمام سعی ام براین بود که هر اشتباهی که من کردم آنها نکنند و هردرستی که من به هردلیلی انجام ندادم آنها انجام دهند و هر اجحافی که از سوی نابلدان درحق من شد در حق آنها نشود.

رتبه تمام دانش آموزانم نتیجه تلاش و زحمات انها بود؛  اما من تا ابد به اینکه حتی کنارشان بودم افتخار میکنم و برای  یکایک آنها آرزوی سعادت دارم و با امید به راهم ادامه میدهم .

برای استفاده از خدمات پشتیبانی ویژه فائزه کریمـی عدد 6 را به  5000116463  ارسال نمایید و یا با شماره تلفن 02186121706 تماس حاصل نمایید.

همچنین می توانید جهت اطلاع از خدمات پشتیبانی ویژه با شماره
02186121706 تماس حاصل نمایید.

پیج پشتیبان ویژه ها: 
vipposhtiban@ را در اینستاگرام جستجو نمایید یا روی لینک دنبال کردن ما در پیج پشتیبان ویژه کلیک نمایید.

مطالب مرتبط

Menu