از برادرت برایمان بگو. حمیدرضا هم از دوران دبستان در آزمونها شرکت کرده بود و هماکنون دانشجوی مهندسی برق دانشگاه تهران است.
او پیشنهاد کرد آزمون بدهی؟
بله و در مورد شیوهی تست زدن و ترازها هم به من توضیحاتی را ارائه میداد و همین باعث میشد که من به آزمونها علاقهمندتر شوم.
میتوانیم بگوییم برادرت الگوی شما بوده است؟
بله، من سعی میکردم از رفتارهای او چیزهایی را یاد بگیرم و اجرا کنم.
میتوانی مثال بزنی؟
وقتی آزمون میدادیم برادرم نسبت به من رتبههای بهتری میآورد. ولی من به روش درس خواندنش دقت میکردم، میدیدم زمانیکه من مشغول استراحتم و از اتاقم بیرون آمدهام او همچنان در حال تلاش است. همین برای من انگیزه میشد که به اتاقم برگردم و درس بخوانم.
این افزایش انگیزه باعث رشد ترازت هم شد؟
بله، تأثیرش را دیدم، طوریکه من همن جز رتبههای خوب شهر شدم.
چرا هر سال در آزمونها شرکت میکنی؟
چون میدانم چکار میکنم، قبل از شرکت در آزمونها نمیدانستم چند ساعت در روز درس میخوانم و اصلاً به چقدر تلاش نیاز دارم.
پیش آمده که ازنتیجهات مأیوس شوی؟
معمولاً زمانی که افت کنیم مأیوس میشویم که این موضوع برای من صادق نبود. یعنی وقتی شکست میخوردم تازه میگفتم الان زمانی است که باید بیشتر تلاش کنم تا آزمون بعدی بهتر شوم.
از چه کتابهایی استفاده میکردید؟
کتابهای کار، سهسطحی، پرتکرار
نقطه قوت هر کدام از کتابها چه بود؟
از درسنامههای کتاب کار برای یادگیری استفاده میکردم.
با کتاب سهسطحی طبقهبندی را در درس خواندن یاد گرفتم چون سؤالات این کتاب از نسبتاً دشوار به دشوارتر بود.
از کتابهای پرتکرار هم در تشریحی خواندن و امتحانات پایان ترم.
به نظر شما راه افزایش دقت و تمرکز چیست؟
وقتی دانشآموز خسته میشود، تمرکزش هم کمتر میشود. بهترین راه این است که با یادآوری هدف، به خودمان انگیزه بدهیم و عوامل حواس پرتی را از خودمان دور کنیم.
چقدر از زمان مفیدت را برای درس خواندن استفاده کردی؟
من سعی میکردم در کلاس ششم تمام وقتم را برای درس خواندنم بگذارم. ولی از نظر من کیفیت مهمتر از کمیت است. به همین دلیل ورزش هم میکردم و اسکیت را کار میکردم.
روزانه چقدر درس میخوندی؟
حدود 4 تا 6 ساعت.
خودآموزی را مینوشتی؟
بله، نوشتن اشتباهاتم باعث میشد بتوانم، هیچگاه آنها را فراموش نکنم.
از نظر برنامهریزی هم استفاده میکردید؟
بله، ساعات مطالعهام را یادداشت میکردم.
برنامهریزیات برای نوروز چگونه بود؟
در دوران نوروز، بیشتر اوقات را منزل بودیم و چون برادرم برای کنکور میخواند من هم تلاشم زیاد بود.
از چه کتابی استفاده کردی؟
کتاب نوروز، سؤالهایی که بلد بودم به من انگیزه میداد و سؤالاتی که سخت بود را از برادرم میپرسیدم. کتاب نوروز از همهی درسها بود به همین دلیل شوق ن برای خواندنش زیاد بود.
شغل پدر و مادر و تحصیلات آنها چیست؟
پدرم کارشناسی ارشد حقوق و وکیل دادگستری و مادرم خانهدار است.
در چه درسهایی به شما کمک میکنند؟
پدر در درسهای عمومی و مادر، در درسهای تخصصی.
آیا غیبت هم داشتی؟
بله، چند تا
اگر الان به آن روزها برگردی باز هم همین تعداد آزمون را غیبت میکنی؟
نه، چون الان که آن مراحل را پشت سرگذاشتهام، متوجه شدهام که هر آزمون برای من یک تجربه و یک پله برای پیشرفت است.
اگر بخواهی به دانشآموزان پایههای پایینتر یک جمله بگویی چه میگویی؟
باید از همین الان هدف خود را مشخص کنند.
چرا با اینکه تیزهوشان قبول شدی باز هم آزمون میدهی؟
چون قبولی در تیزهوشان یک هدف کوتاهمدت است و من هدفهای بزرگتری دارم.
گفتوگو با پدر:
شما چقدر از روحیات فرزندانتان شناخت دارید؟
من میدانم که کدامیک، از چه راهی انگیزه بیشتری پیدا میکنند، مثلاً حمیدرضا تشویق شدن را خیلی دوست نداشت اما چرا علاقه دارد و با تشویق انگیزه بیشتری میگیرد.
در زمینه توانمندیهایشان چطور؟
حمید را در درسهایی مثل ادبیات بیشتر استعداد دارد و در آزمونها المپیاد هم درصد خوبی داشت اما حمیدرضا در درسهای ریاضی و فیزیک.
نظرتان در مورد تأثیر آزمونها در پیشرفت دانشآموزان چیست؟
من در مورد فرزندان خودم این تأثیر را دیدهام و نتیجه گرفتهام.
