فارابي:
لقب: معلم ثاني/ بعد از ارسطو: برترين حکما / مؤسس فلسفهي اسلامي (نبوي)
شرح مختصري از سرگذشت او:
تولد: در وسيج در فاراب ترکستان 260 هجري / ايرانينژاد / پدرش سردار سپاه / از جواني به تحصيل فقه و حديث و تفسير قرآن پرداخت. / سپس به بغداد رفت نزد ابوبشر متي بن يونس از دانشمندان و مترجمان قرن (3 و4 هجري) / سپس به حران سفر کرد و نزد يوحنا بن حيلان تا آخر کتاب برهان را خواند. / طالبان حکمت در بغداد به دورش گرد آمدند./ چهار سال در مصر بود و بعد به حلب و دربار امير سيف الدولهي حمداني رفت./ با فتح (دمشق) به آن دمشق رفت و شش سال در آن شهر اقامت گزيد و همان جا به خاک سپرده شد. / تهيدست بود و براي گذران زندگي باغباني ميکرد.
مقام فلسفي او: همپايهي ارسطو/ مقام اخلاقي او: همپايهي افلاطون
ابن خلکّان در «وفيات الاعيان» نقل کرده که از او پرسيدند: تو داناتري يا ارسطو؟ گفت: اگر در زمان ارسطو ميزيستم، بزرگترين شاگرد او بودم.
صاحب نظر و تأليف در همهي رشتههاي زمان خود: رياضي، موسيقي، منطق، مابعدالطبيعه، سياست، اخلاق
اشعاري فارسي و عربي به او نسبت دادهاند.
سي جلد کتاب و رساله از او به يادگار مانده است؛ از جملهي آنها:
1- احصاءالعلوم: 8 فصل / زبان، منطق، رياضي، نجوم، مابعدالطبيعه، فقه، کلام، سياست
2- فصوص الحکم: مابعدالطبيعه، توحيد / لحن عرفا / عباراتش نمودار عشق او به حق و وجد و حال معنوي اوست.
3- رسالهي أغراض مابعدالطبيعه: خيلي کوتاه / محتوايي ارزشمند / ابن سينا اين کتاب را خوانده است و مشکلات خود را در زمينهي فهم کتاب مابعدالطبيعهي ارسطو، از طريق اين کتاب حل کرده است.
4- رسالهي جمع بين رأي دو حکيم: بيان آراي ارسطو وافلاطون و تفسير موارد اختلاف و رفع آنها و زمينهاي براي بيان آراء خود به مثابهي فلسفهي درست / طرح تأسيس فلسفهي اسلامي
5- مقالة في معاني العقل: تعريف عقل و بيان اقسام آن
6- کتاب موسيقي کبير: در شرق و غرب مؤثر بوده است / از منابع علم موسيقي است.
7- آراء اهل مدينهي فاضله: سياست
8- سياسات مدنيه: اجتماعيات
9- رسالهي تحصيل السعاده: اخلاق
فلسفهي سياسي:
نکاتي دربارهي فارابي: عدم پذيرش شغل سياسي / عدم معاشرت با اهل سياست / مهمترين فيلسوف سياسي اسلام / آراي سياسي، بخش عمدهاي از آثار او را تشکيل ميدهد.
سعادت و مدينه:
مانند ارسطو: مدني بالطبع / عامل برپايي جوامع: نياز متقابل انسانها / هدف اجتماع: رسيدن به سعادت دنيا و آخرت
مدينهي فاضله:
سعادت: هدف جامعه است / جامعه را به شکل سازمان يافتهي بدن شبيه کرده است / جامعه رئيس و زعيمي ميخواهد که رياست او عين برقراري نظام عدل و توزيع عادلانهي امکانات اجتماعي است.
ديدگاه فارابي دربارهي مدينهي فاضله، از مباني مابعدالطبيعهي او الهام گرفته است.
جهان سلسلهمراتبي دارد (حکمت مشاء) / عهدهدار نظم: عقل دهم است.
رياست مدينهي فاضله:
ويژگيهاي رئيس مدينهي فاضله: داشتن روحي بزرگ و سرشتي عالي / به عاليترين درجهي تفکر رسيده باشد / دريافت مصالح مردم، شرايع و احکام و بيان واضح آنها / فراهم کردن شرايط تحقق آرمانهاي الهي در جامعه
مهمترين ويژگي رئيس مدينهي فاضله: رسيدن به اعلا درجهي سعادت بشري (اتصال با ملک وحي و عقل فعال) / وحي انبياء و الهامات اولياء ناشي از همين اتصال دايمي است.
پيامبر: مدبر و معلم و راهنما در زمان خود / پس از او: رسيدن اين مقام به امامان و جانشينان
سياست و سعادت:
سعادت، رکن جداييناپذير سياست است./ بدون وجود رهبري چنان زعيمي امکان اجراء تحقق ندارد.
سياست: فعل و تدبير زعيم مدينهي فاضله است، متناسب با تعاليم و الهامات روحاني (احکام و قوانيني که از مبدأ وحي ميآيند.)
ويژگيهاي مدينهي فاضله:
1- تأسيس نظام خير و عدل در مدينه
2- تقسيم حرفهها براساس استعدادهاي اهل مدينه
3- آراستگي اهل مدينه به خير و فضايل در اين نظام
4- نمودار گشتن شايستگي سعادت دنيا و آخرت در وضع و حال آنها
مدينهي جاهله:
فارابي آن را تشبيه ميکند به به بدني که: 1) سلامت کافي ندارد 2) اعضاي آن ناقصاند.
ويژگيهاي مدينهي جاهله:
مردمش سعادت واقعي را نميشناسند و سعادت به ذهنشان خطور نميکند.
سعادت از نظر آنها: 1) سلامت جسم 2) فراخي در بهرهمندي از لذتها که اگر به آن نرسند، ميپندارند که در بدبختي افتادهاند.
چرا فارابي «معلم ثاني» لقب گرفته است؟
دلايل مورخان و محققان:
1) داشتن مهارت خاصي در منطق ارسطو- تدوين منطق ارسطو به زبان عربي به شکل کاملاً تصحيح شده
2) اصلاح و تفسير بسياري از مضامين فلسفهي يوناني که به دليل اشتباه فهم مترجمان مبهم شده بودند / فراهم آوردن ميراث فکري يونانيان در حوزهي جديد
علت اصلي: به دليل برخورداري از جايگاه والاي علمي و فلسفي / مؤسس فلسفهي اسلامي (فلسفهي نبوي)
فارابي چگونه اصول و مباني جديد را در فلسفه بنا نهاد؟
1- با مطالعه و هضم ميراث فلسفي يونان
2- داشتن درک عميق به معارف اسلامي
3- برخوداري از احساسهاي معنوي متعالي
نيلوفر حيدرپور؛ رتبهي 6 کنکور انساني سال 91
