گزیده ای از نکات فصل هشتم فلسفهی سال چهارم
(مطابق بودجهبندی 23 بهمن)
روش اشراقی عبارت است از: نیروی عقل و قیاس برهان + سیر سلوک قلبی
تفاوت اشراق با حکمت مشاء:
حکمت مشّاء از عقل نظری فراتر نمیرود.
تفاوت اشراق با عرفان :
عرفان و تصوف، به برهان و استدلال بهای چندانی نمیدهد.
منابع حکمت اشراق
1- حکمت الهی یونان
2- تعالیم اسلامی
3- حکمت ایران باستان
4- حکمت مشاء
حقیقت واحد از نظر سهروردی:
- حقیقت امری واحد و منسوب به منشأ واحد (یعنی ذات الهی) است. الحق من ربّک = حقیقت از جانب خدای توست.
- حقیقت، خورشید واحدی است که به جهت کثرت مظاهرش تکثیر نمییابد.
- حقیقت شهر واحدی است که بابهای کثیر دارد و راههای فراوان به آن منتهی میشود.
قاعدهی امکان اشرف:
از میان دو موجود ممکن، که اولی در سلسله مراتب هستی، مقدم بر دو میباشد، در مقام موجود شدن، باید فیض وجود ابتدا به موجود اول برسد و بعد از او، موجود ممکن دوم بهرهمند شود.
مراتب انوار:
1- سهروردی با استفاده از قاعدهی امکان اشرف، وجود فرشتگان بیشمار (رشتهی طولی) را در مراتب هستی اثبات میکند.
2- انوار قاهر: زنجیرهی طولی از فرشتگان (تجلی نور الهیاند که سراسر قلمرو هستی را پر کردهاند.)
3- همچنین با استفاده از قاعدهی امکان اشرف، یک رشتهی عرضی از انوار را که هم رتبه و هم درجهاند را اثبات میکند.
4- ارباب انواع = مُثُل افلاطونی: رشتهی عرضی از انوار هستند که تدبیر همهی امور عالم طبیعت بر عهدهی آنهاست.
5- انوار مدبر = انوار اسپهبُدی: رشتهی متوسطی از فرشتگان است که به مرتبهای از جهان ماورای طبیعت تعلق دارند که حکمای بعد از سهروردی آن را «عالم مثال» یا «عالم ملکوت» نامیدهاند.
علم حصولی:
علم ما به اشیا خارجی است که از طریق صور علمیه حاصل میشود و بهصورت غیرمستقیم و با واسطه است مبتنی بر علم حضوری است. یعنی بدون علم حضوری هیچ علمی حاصل نمیشود، پس چون آگاهی ما نسبت به آن، از طریق صورتی است که در ذهن ما بوده و از آن شیء حکایت میکند، برای ما معلوم واقعی نیست، بلکه «معلوم مجازی» یا «معلوم بالعرض» است.
معلوم بالذات:
چیزی است که واقعیت آن برای ما آشکار و خود آن بدون واسطه برایمان حاضر باشد و به «علم حضوری» برایمان معلوم گردد.
علم حضوری:
علم ما به صور علمیه است که بیواسطه و مستقیم است و ذهن ما به آن آگاهی بیواسطه دارد و آگاهی ما از اشیا و موجودات به علم حضوری بازمیگردد و صورت شیء خارجی به علم حضوری دریافت میشود و این صورت علمیه، معلوم واقعی ماست که به آن صورت ذهنی، «معلوم حقیقی» یا «معلوم بالذات» گفته میشود.
معلوم بالعرض:
چیزی است که به واسطهی صورت ذهنی از آن آگاه میشویم و واقعیت آن نزد ما حاضر نیست.
نگارنده: ندا یاری
(کارشناسارشد فلسفه)
