لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید از چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟
پویا همدانیان هستم از کاشان موفق شدم رتبه 1 زبان و رتبهی 17 کشوری ریاضی را کسب کنم.
از چه سالی به کانون آمدید و چه شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید و مهمترین نکاتی که در کانون یادگرفتید و برایتان مفید بود را بیان کنید:
از مهر 93 و به پیشنهاد دوستانم به کانون آمدم زمانی هم که به کانون آمدم کل تابستان را از دست داده بودم و در عمومیها هیچگونه مهارتی نداشتم و پایه را کار نکرده بودم و کاملا سردرگم بودم.
معمولا دانشآموزان رشتهی ریاضی به اختصاصیها توجه دارند ولی به عمومیها کمتوجهی میکنند و اولیا و مشاوران نگران میشوند ولی شما در زبان هم رتبه 1 را کسب کردید این توجه ویژه به درسهای عمومی و خصوصا به زبان علتش چه بوده؟
وقتی شروع کردم در عمومی سررشتهای نداشتم ادبیات نقطه ضعفم بود و درصدم در این درس، حدود 50 یا 60 بود، ابتدا با مسئول قسمت پسران نمایندگی شهرمان مهندس حلی آشنا شدم و به من خیلی کمک کردند و به من گفتند بیشترین کاری که با من دارند در مورد عمومیهاست و راهکارهای خیلی خوبی معرفی کردند آزمون به آزمون با هم پیش می رفتیم و کتابهای خوبی از جمله کتاب زرد عمومی را به من معرفی کردند و به جائی رسیدم که عمومیهایم خوب شد به طوریکه من که اوایل اختصاصی رتبهی 3 کشور و عمومی رتبهی 1300 میشدم اواخر توانستم درصدهای اختصاصی 5 و عمومی 20 درصد را کسب کنم.
این متعادل کار کردن یکی از مصادیق کیفیت است. من کیفیت مطالعه را به دو عنصر ذهن واضح و شفاف و تعادل نسبت میدهم و شما تعادل خیلی خوبی را رعایت کردید.
در مورد کمیت (روزی چند ساعت می خواندید؟) و کیفیت مطالعهی خود (چقدر مهارت های فراشناختی داشتید و روشهای مطالعهی خود را در دروس مختلف میشناختید و روش های خاص خودتان را کشف کرده بودید؟) توضیح دهید:
روزهایی که مدرسه میرفتم 5 یا 6 ساعت و روزهای تعطیل 8 یا 9 ساعت درس میخواندم که تا 12 ساعت هم گاه میرسید.
ساعت مطالعه شاید آن قدر اهمیت ندارد که کیفیت مطالعه اهمیت دارد. من خودم شاید خیلیها را میشناختم که شاید دو برابر من درس میخواندند ولی وقتی کیفیت در ساعت مطالعه وجود نداشته باشد و تمرکز نباشد و با علاقه نباشد نتیجهی مطلوب به دست نمیآید.
چگونه متمرکز می شدید؟ خودتان متمرکز بودید؟
یک دلیل آن این بود که من علاقه داشتم و از درس خواندن لذت می بردم و برای من این یک سرگرمی محسوب میشد. البته فقط به این دلیل نبود بلکه محیط آرام هم نیاز است و محیط آرام یا اینکه مرتبا سراغ کامپیوتر و تلویزیون نرفتن هم خیلی مهم است چون من خیلی به کامپیوتر و برنامهنویسی علاقه داشتم ولی من سال کنکور، کامپیوتر را کنار گذاشتم و شاید هفتهای فقط نیم ساعت حداکثر کار میکردم.
این اراده را داشتید که کامپیوتر را به خاطر درس کنار بگذارید؟
بله شاید این اراده از اینجا ناشی میشد که من تابستان برای المپیاد تهران که بودم نتیجه نگرفتم چون درست تلاش نکرده بودم و درس گرفتم و فهمیدم اگر تلاش نکنم به آنچه که میخواهم نمیرسم به خاطر همین با پشتکار محکم جلو رفتم و هر چیزی را که مانع میشد را کنار گذاشتم.
پدر و مادر شما از لحاظ آموزشی چه کارهایی برای شما انجام دادند؟ اگر بخواهید یک یا دو ویژگی بارز آنها را بیان کنید چه میگویید؟
آنها از خیلی وقت ها پیش یک فضای علمی را فراهم کردند و این که در زبان الان سررشتهای دارم هم به خاطر آنهاست آنها هم در من علاقه به زبان ایجاد کردند و هم امکانات فراهم کردند. از کودکی از 8 سالگی من را به کلاس زبان فرستادند تا 12 سالگی و بعد از آن سال، دیگر خودم با مدرسه و اینترنت و کامپیوتر زبان را دنبال کردم.
شما گفتید از کتابهای زرد عمومی و اختصاصی و جمعبندی و جعبه لایتنر استفاده کردید. راجع به اینها میتوانید توضیح دهید؟
زرد عمومی را ابتدای سال یکی از دوستانم معرفی کرد و من هم چون بهش اعتماد داشتم حرفش را قبول کردم و مهندس حلی هم اشاره کرد، از عید خیلی پیشرفت داشتم. اینکه بدانیم از کجا سوال میآید و در هر درسی از چه شمارهای، سوالها آغاز می شوند خیلی مهم است و زمانبندی را هم از همان زمان تمرین کردم.
کتاب زرد اختصاصی را محدودتر و در دوران جمعبندی استفاده کردم.
کتاب جمع بندی پیش و پایه را بین دو ترم برای اینکه می خواستم یک نیمسال را تمام کرده باشم و بعدا نگرانش نباشم استفاده کردم.
از جعبه لایتنر هم برای اینکه مطالب را طولانیمدت به خاطر داشته باشم مثلا برای حفظ مسایل و فرمول های شیمی و تا قبل از عید استفاده کردم.
از جعبه لایتنر برای زبان استفاده نکردید؟
نه برای حفظ مسایل و فرمول های شیمی بود.
شما چند آزمون غیبت داشتید؟ وقتی نتیجهی شما مطلوب نمیشد مایوس نمی شدید؟ به این فکر نمیافتادید که غایب شوید؟
غیبت نداشتم. چرا خوب ناراحت میشدم مایوس میشدم که چرا به آن نتیجهای میخواستم نرسیدهام و نیم ساعت یا یک ساعت این حالت ادامه داشت ولی بعدش تفکرم غالب میشد و سراغ کارنامهام میرفتم که ببینم چرا این اتفاق افتاده است. کدام درصد، رتبه من را بدتر کرده است و برای آزمون بعدی برنامهریزی میکردم و آن مشکل را حل میکردم.
برای مشاهده ی کارنامه ها در کانون کلیک کنید
گفتگو: کاظم قلمچی
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی
