کاوه چند وقتي است که براي خوردن هر چيزي بهانه ميآورد. او که حالا 7 سال دارد براي اينکه غذا نخورد دست به هر کاري ميزند. مثلا وقتي مادر تمام تلاشش را براي غذاخور کردن کاوه ميکند، کاوه شروع به خوردن غذا با دست ميکند و کلي کثيف کاري ميکند تا بالاخره مادر تسليم شود و به او اجازه دهد از ميز غذا بلند شود. مادر کاوه از دست اين کارهاي او کلافه شده است و از طرفي نگران است که کاوه رژيم غذايي سلامت و آنچه بدنش نياز دارد دريافت نکند. مادر کاوه تلاش کرده در رژيم غذايي کاوه تنوع غذايي ايجاد کند اما موفق نشده است او را به غذا علاقهمند کند. جو فراست و طاهره ثانوي کارشناسان تربيتي ما سعي دارند به مادر کاوه کمک کنند، اين مشکل را حل کند.

«مادر کاوه از اينکه او مرتب غذا نميخورد ناراحت است. کاوه که 7 سال دارد اغلب با دست غذا ميخورد و بدون توجه به تذکرهاي خانواده هر جور که خودش دلش بخواهد و هر زمان که بخواهد غذا ميخورد. ضمن اينکه کاوه تازگيها بسيار بدغذا شده و مدام ايراد ميگيرد.»
کودکان و نوجوانان به انواع و اقسام فشارها و استرسهاي واقعي يا خيالي واکنش نشان ميدهند. غذا خوردن دور ميز بايد لذتبخش باشد و به خانواده اين فرصت را بدهد که با هم صحبت کنند. تمرکز بيش از حد روي کودک زماني که او در حال غذا خوردن است ميتواند باعث شود او از خوردن غذا سر باز بزند. مورد ديگري که باعث گيج شدن کودک ميشود اين است که در وعده ناهار يا شام انتخابهاي زيادي براي خوردن داشته باشد. بچهها هم بايد مانند برادران، خواهران و پدر و مادر وعده غذايي يکساني داشته باشند.
امتحان کنيد
سعي کنيد از تکههاي کوچک غذا استفاده کنيد. ضمن آنکه حواستان به مزهها و محتواي غذاها باشد.
يک گام در هر زمان
وقتي که ميخواهيد رژيم غذايي کودک خود را گسترش دهيد يکباره تمام گروههاي غذايي را وارد رژيم او نکنيد بلکه تلاش کنيد فرايند آشنايي کودکتان با غذاهاي جديد به تدريج انجام شود.
الگو باشيد
به عنوان يک بزرگسال بايد با کمک مثال او را راهنمايي کنيد. اگر به فرزند خود نشان دهيد که از يک رژيم غذايي متعادل و متنوع لذت ميبريد، او بيشتر وسوسه ميشود که چيزهاي جديد را امتحان کند.
ترس و فوبيا
اين کاملا طبيعي است که بچهها از بعضي چيزهاي کوچک بترسند. در حقيقت تخمين زده ميشود که يکي از 3 کودک بعضي زمانها دچار ترس ميشوند و بيشترين ترس هم از خون و سوزن، تاريکي و حيوانات است بسياري از اين ترسها به مرور زمان از بين ميروند اما اين ترسها زماني که به طور جدي زندگي کودک را تحت تاثير قرار ميدهند ميتوانند به ترس شديد يا فوبيا تبديل شوند. بنابراين حواستان باشد براي غذا خوردن کودکتان او را از چيزي نترسانيد.
والدين بايد الگو باشند
بياشتهايي يا بدغذايي کودکان در هر شکل، مسئله مهمي است و بايد آن را جدي گرفت. بهتر است توجه داشته باشيم که فقط گرسنگي نيست که فرزندمان را به سوي غذا ميکشاند و برعکس تنها سير بودن موجب دوري، پرهيز از غذا يا بيميلي آنها نميشود. بخش بزرگي از اين نيازهاي جسمي تحت تاثير عادتهاي خانوادگي، آموزشهاي والدين، اضطراب کودکان، نياز به جلب توجه و بيماريهاي جسمي و مشکلات رواني و... است. عادت دادن کودکان به خوردن صبحانه کامل بسيار مهم است اما در خانوادهاي که مادر يا پدر رژيم دارند يا ميل به صبحانه ندارند يا به علت شاغل بودن خيلي زود بايد خانه را ترک کنند، کودک شاهد صبحانه خوردن آنها نيست و طبيعي است که او عادت به خوردن ناشتايي را از نظر فرهنگي و آموزشي پيدا نخواهد کرد. در بعضي از موارد مادر آنقدر دير بيدار ميشود که صبحانه و ناهار را همزمان ميخورد. دير بيدار شدن، خستگي، کوفتگي، بيحوصلگي و بياشتهايي به همراه ميآورد. به عبارت ديگر اگر کودک صبحانه خوردن والدين را به عنوان يک برنامه منظم، دوستداشتني و مهم نبيند هيچ ميلي به يک صبحانه خوب و کامل نخواهد داشت.
شور و شوق هنگام غذا خوردن
يکي از مهمترين عواملي که موجب ميشود فرزند دلبندمان غذايش را با ميل و کامل بخورد، شور و اشتياق والدين، مربي و... هنگام صرف آن وعده غذايي است. يکي از بدترين روشها سختگيري مادر در مورد بعضي از مواد غذايي يا آداب غذا خوردن کودک است. مانند دوست نداشتن بعضي از مواد غذايي، جدا کردن مواد در غذا، زير و رو کردن غذا و...که در نهايت موجب ميشود لذت غذا خوردن در جمع خانواده کم شود و به تدريج کودک به غذا بيميل ميشود.
تنوع بخشيدن به مواد غذايي
تنوع دادن به مواد غذايي صرفنظر از اينکه نيازهاي مختلف جسماني کودکان را تامين ميکند، ميتواند به رفع بياشتهايي آنها نيز کمک بسزايي کند. اين بدان معنا نيست که همه مواد غذايي را تهيه کنيم و در يک وعده غذايي به اجبار به کودک بدهيم بلکه ميتوان مواد موجود در خانه را با تنوع بيشتر به کودک ارائه کرد. مثلا براي صبحانه يک روز کره، روز ديگر پنير، يک روز چاي، روز ديگر شير يا آبميوه، عسل، تخممرغ و... با نانهاي مختلف بگذاريد تا براي کودک جالب شود.
بخش اعظمي از مشکلات رفتاي کودکان هنگام غذا خوردن جنبه رواني دارد مثل بياشتهايي رواني، افسردگي، اضطراب، وابستگي، نياز به جلب توجه، واکنش به شرايط نامطلوب خانوادگي، مشاجره و دعوا، طلاق، مرگ يکي از عزيزان، تولد نوزاد جديد و... سختگيري بيش از حد يکي از والدين يا هر دو، تبعيض بين فرزندان و... در حقيقت بسيار غمانگيز است که کودک طرد شده بخواهد از طريق غذا خوردن جلب توجه کند يا شرايط نابسامان خانگي را تحت کنترل درآورد.
وقت گذاشتن براي صرف هر وعده غذايي
عجله کردن هنگام صرف غذا نهايتا منجر به بياشتهايي کودک ميشود زيرا او معني عجله ما را نميفهمد، در عين حال نميتواند به سرعت ما غذا بخورد. براي کودک غذا خوردن امري مهم و دوستداشتني است پس لذت ميبرد که با حوصله غذا بخورد و اين امر مستلزم وقت گذاشتن شما مادر يا پدر عزيز است. ناگفته نماند بعضي از کودکان کند غذا ميخورند همانطور که در ساير کارهايشان کندتر از همسالان خود عمل ميکنند. در اينگونه موارد بايد به کودک در اتمام غذايش کمک کرد.
نظم
نظم در خوردن غذا بسيار مهم است زيرا هم ميتواند اشتهاي کودک را افزايش دهد و هم به نظم بخشيدن درکارهايش به او کمک ميکند. زمان هر وعده غذايي بايد ثابت و مشخص باشد. اين درست نيست که هر وقت کودک دلش خواست چيزي بخورد يا اينکه ما به عنوان مثال يکبار ساعت 7، يکبار ساعت 9 و شب ديگر ساعت 12 به او شام بدهيم. اين نظم زماني کمک ميکند معده کودک براي خوردن غذا منظم عمل کند و در عين حال کودک ياد ميگيرد هر وعده غذايي را بايد در يک محدوده زماني خاص بخورد.
