یادگیری برخی جملات انگلیسی، ساده ولی مهم (بخش12)

یادگیری برخی جملات انگلیسی

یادگیری برخی جملات انگلیسی، ساده ولی مهم (بخش12)

111    

او همیشه دیر به مدرسه می­آید.

He always comes to school late.

112    

او هیچ چیز نگفت. (فعل مثبت و مفوم منفی)

He said nothing.

113    

او یک روز درمیان به من انگلیسی یاد میداد.

He taught me English every other day.

114    

اوضاعم خیلی روبراهه (یک اصطلاح)

I am doing really well?

115    

اون اتوبوس ماست که داره میاد؟

Is that our bus coming?

116    

اون از گربه میترسه

She is afraid of cats.

Afraid = نگران، متاسف، ترسیده

I am afraid = متاسفانه، متاسفم

(be) afraid of = ترسیده از

117    

اون باعث یک جرو بحث بدی شد

It caused a terrible argument.

118    

اون به نصیحتهای من گوش نمیده

He doesn’t listen to my advice.

119    

اون بین 20 تا 30 سالشه.

He is in his twenties.

Twenties = دهه بیست

120    

اون تقریبا کوتاه قده، نسبتا کوتاه قده

(نسبتا به سمت منفی fairly)

She is fairly short.

يادگيري برخي جملات انگليسي، ساده ولي مهم (بخش12)

فاطمه فلاحت پیشه
ارسال شده توسط : فاطمه فلاحت پیشه
Menu