انتــخاب رشـــته در سـال اول دبيرســـتان
انتخاب رشتهي سال اوليها ميتواند آيندهي آنان را رقم بزند و اگر با نگاه همهجانبه باشد، مثل علاقهي فردي، تواناييهاي آموزشي، بازار کار، شناخت رشتههاي دانشگاهي مرتبط و امکان ادامهي تحصيل تا مقاطع بالاتر، ميتواند از او فردي موفق بسازد؛ زيرا دانشآموز با چشمان باز و آگاهي کامل از مسير آيندهي خود انتخاب رشته کرده است و بدون اتلاف وقت، انرژي و سرمايه، به هدف نهايي خود خواهد رسيد. اگر براي انتخاب رشته به جاي واقعگرايي اهدافي مانند تمايل و آرزوهاي اوليا، سرمشق قرار دادن يک فرد موفق بدون توجه به عوامل موفقيت آن فرد، رؤياهاي دانشآموز، چشم و همچشمي و ... در نظر گرفته شود، حتي اگر خطر بازماندنِ دانشآموز از موفقيت را در پي نداشته باشد باعث پرپيچ و خم شدن مسير دانشآموز و اتلاف انرژي و سرمايهي او خواهد شد.
کم نيستند افرادي که رشتهي خود را در مقاطع مختلف دانشآموزي و به خصوص دانشگاه تغيير دادهاند يا حتي پس از اخذ کارشناسي و در مواردي کارشناسي ارشد و دکتراي حرفهاي، تازه از اول، دورهي دانشگاهي را در رشتهاي ديگر آغاز کردهاند. مثالهاي فراواني از اين قبيل وجود دارد؛ يک پزشک عمومي که چند سال پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه سراسري، تازه دورهي کارشناسي عمران در دانشگاه آزاد را شروع کرده است و کارشناسي ارشد عمراني که تازه وارد رشتهي دندانپزشکي دانشگاه بينالملل شده است!
انتخاب رشتهي سال اوليها را جدي بگيريم. نقش اوليا و مشاوران آگاه در اين زمينه بسيار پررنگ و کارساز است. اوليا بايد به طور کامل تمايلات و آرزوهاي خود را کنار بگذارند و بپذيرند که فرزندشان، فردي مستقل و با علايق و تواناييهاي متفاوت از آنهاست و اوست که مجري اصلي طرح است. او بايد سر کلاسهاي مختلف بنشيند و درسهاي متعدد را بخواند. در عين حال بايد يادمان باشد که تنها علاقه کافي نيست. بايد وضعيت آموزشي دانشآموز کيفيتي داشته باشد که بتواند وارد دانشگاه شود و از سويي بايد بداند که با مدرک ديپلمي که ميگيرد در چه رشتههايي در دانشگاه ميتواند تحصيل کند و نيز پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه بتواند کار مناسبي به دست آورد. بايد بهينهترين حالت از ميان اين چهار عامل، يعني علاقه، تواناييهاي آموزشي، شناخت رشتههاي دانشگاهي مرتبط و شرايط بازار کار را يافت.
کم نيستند افرادي که رشتهي خود را در مقاطع مختلف دانشآموزي و به خصوص دانشگاه تغيير دادهاند يا حتي پس از اخذ کارشناسي و در مواردي کارشناسي ارشد و دکتراي حرفهاي، تازه از اول، دورهي دانشگاهي را در رشتهاي ديگر آغاز کردهاند. مثالهاي فراواني از اين قبيل وجود دارد؛ يک پزشک عمومي که چند سال پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه سراسري، تازه دورهي کارشناسي عمران در دانشگاه آزاد را شروع کرده است و کارشناسي ارشد عمراني که تازه وارد رشتهي دندانپزشکي دانشگاه بينالملل شده است!
انتخاب رشتهي سال اوليها را جدي بگيريم. نقش اوليا و مشاوران آگاه در اين زمينه بسيار پررنگ و کارساز است. اوليا بايد به طور کامل تمايلات و آرزوهاي خود را کنار بگذارند و بپذيرند که فرزندشان، فردي مستقل و با علايق و تواناييهاي متفاوت از آنهاست و اوست که مجري اصلي طرح است. او بايد سر کلاسهاي مختلف بنشيند و درسهاي متعدد را بخواند. در عين حال بايد يادمان باشد که تنها علاقه کافي نيست. بايد وضعيت آموزشي دانشآموز کيفيتي داشته باشد که بتواند وارد دانشگاه شود و از سويي بايد بداند که با مدرک ديپلمي که ميگيرد در چه رشتههايي در دانشگاه ميتواند تحصيل کند و نيز پس از فارغالتحصيلي از دانشگاه بتواند کار مناسبي به دست آورد. بايد بهينهترين حالت از ميان اين چهار عامل، يعني علاقه، تواناييهاي آموزشي، شناخت رشتههاي دانشگاهي مرتبط و شرايط بازار کار را يافت.
رشتهي تجربي
دانشآموزي که رشتهي تجربي را انتخاب ميکند بيترديد هدف اصلياش دکتري حرفهاي است؛ اما امروزه برخلاف سالهاي گذشته رشتههاي جذاب ديگري نيز از قبيل فيزيوتراپي، تغذيه، بيناييسنجي، شنواييسنجي و ... (که قبلاً فقط دورهي کارداني داشت و اکنون تبديل به کارشناسي شده است) وجود دارند که نهتنها امکان ادامهي تحصيل در مقاطع بالاتر براي آنها وجود دارد بلکه از نظر بازار کار نيز وضعيت خوبي دارند.
اين تصور غلط را کنار بگذاريم که اگر دانشآموزي درسخوان است اما در رياضي يا فيزيک ضعيف است بهتر است رشتهي تجربي را انتخاب کند. اگر هدف، دکتري حرفهاي باشد، دانشآموز بايد حتماً به جز درسهاي شيمي و زيست در درسهاي رياضي و فيزيک نيز بسيار توانا باشد.
به نکات زير توجه کنيد:
1- چنين دانشآموزي بايد پرخوان باشد؛ يعني به ساعتِ مطالعهي بالا عادت داشته و پيگير باشد.
2- تعداد کساني که در رشتههاي دکتري حرفهاي به جز دامپزشکي پذيرفته ميشوند، در مقايسه با شرکتکنندگان در رشتهي تجربي کم هستند (حتي با احتساب دانشگاه آزاد).
3- دانشآموزان رياضي و انساني ميتوانند هم در دورهي روزانه و شبانهي دانشگاههاي دولتي، هم در دورهي عادي و فراگير پيام نور، هم در دورهي عادي و پارهوقت دانشگاه آزاد و هم در دانشگاههاي غير انتفاعي در رشتههاي خوب (از نظر ادامهي تحصيل و بازار کار) شرکت کنند؛ اما دانشآموزان رشتهي تجربي براي ورود به رشتههاي دندانپزشکي، پزشکي و داروسازي تنها ميتوانند در دورهي روزانهي دانشگاههاي دولتي و دورهي عادي دانشگاه آزاد ثبت نام کنند؛ يعني شانس ورود به اين رشتهها در مقايسه با رشتههاي خوب رياضي و انساني کمتر خواهد بود.
دانشآموزي که رشتهي تجربي را انتخاب ميکند بيترديد هدف اصلياش دکتري حرفهاي است؛ اما امروزه برخلاف سالهاي گذشته رشتههاي جذاب ديگري نيز از قبيل فيزيوتراپي، تغذيه، بيناييسنجي، شنواييسنجي و ... (که قبلاً فقط دورهي کارداني داشت و اکنون تبديل به کارشناسي شده است) وجود دارند که نهتنها امکان ادامهي تحصيل در مقاطع بالاتر براي آنها وجود دارد بلکه از نظر بازار کار نيز وضعيت خوبي دارند.
اين تصور غلط را کنار بگذاريم که اگر دانشآموزي درسخوان است اما در رياضي يا فيزيک ضعيف است بهتر است رشتهي تجربي را انتخاب کند. اگر هدف، دکتري حرفهاي باشد، دانشآموز بايد حتماً به جز درسهاي شيمي و زيست در درسهاي رياضي و فيزيک نيز بسيار توانا باشد.
به نکات زير توجه کنيد:
1- چنين دانشآموزي بايد پرخوان باشد؛ يعني به ساعتِ مطالعهي بالا عادت داشته و پيگير باشد.
2- تعداد کساني که در رشتههاي دکتري حرفهاي به جز دامپزشکي پذيرفته ميشوند، در مقايسه با شرکتکنندگان در رشتهي تجربي کم هستند (حتي با احتساب دانشگاه آزاد).
3- دانشآموزان رياضي و انساني ميتوانند هم در دورهي روزانه و شبانهي دانشگاههاي دولتي، هم در دورهي عادي و فراگير پيام نور، هم در دورهي عادي و پارهوقت دانشگاه آزاد و هم در دانشگاههاي غير انتفاعي در رشتههاي خوب (از نظر ادامهي تحصيل و بازار کار) شرکت کنند؛ اما دانشآموزان رشتهي تجربي براي ورود به رشتههاي دندانپزشکي، پزشکي و داروسازي تنها ميتوانند در دورهي روزانهي دانشگاههاي دولتي و دورهي عادي دانشگاه آزاد ثبت نام کنند؛ يعني شانس ورود به اين رشتهها در مقايسه با رشتههاي خوب رياضي و انساني کمتر خواهد بود.
رشتهي رياضي
دانشآموزاني که رشتهي رياضي را انتخاب ميکنند اگر در درسهاي رياضي و فيزيک خيلي خوب نباشند بايد حداقل متوسط رو به بالا باشند. اين دانشآموزان برخلاف رشتهي تجربي رشتههاي خوب فراواني براي انتخاب دارند و حتي دانشآموزان ضعيف اين رشته، اگر در دانشگاههاي سراسري قبول نشوند، شانس قبولي در رشتههاي خوب دانشگاه آزاد، پيام نور و غير انتفاعي براي آنها فراهم است. حتي بسياري از رشتههاي کارداني مرتبط با آن، بازار کار مطلوبي دارند و به سادگي ميتوانند در مقاطع بالاتر ادامهي تحصيل دهند.
رشتهي انساني
امروزه برخلاف سالهاي گذشته اهميت و ارزش رشتهي انساني توسط عدهي زيادي شناخته شده است و در اجتماع و بازار کار، جاي خود را باز کرده است. اکنون دانشآموزانِ زرنگ و علاقهمند فراواني، آگاهانه رشتهي انساني را انتخاب ميکنند. اين افراد بايد به مطالعهي آزاد در مورد ادبيات، تاريخ، هنر و مباحث فلسفي و اجتماعي علاقه داشته باشند تا نهتنها مطالعهي درسهايشان براي آنها ساده باشد بلکه با علاقه و پيگيرانه مطالعات خارج از درس را نيز ادامه دهند. واقعيت اين است که بازار کار تنها براي تعداد کمي از رشتههاي دانشگاهي علوم انساني فراهم است، اما دانشجويان فارغالتحصيل از رشتههاي انساني اصولاً بايد در زمينهي تحصيلي خود توانا بوده و مطالعهي وسيع داشته باشند و بيشتر متکي به فعاليتهاي فردي خود بوده و به نوعي به پژوهشهاي فردي يا پيوستن به تيمهاي مؤسسات خصوصي چشم داشته باشند. خبرنگاران، مترجمان، نويسندگان و منتقدان ادبي توانا و محققان علوم اجتماعي و مباحث فلسفي، زبانشناسان، محققان تاريخ، پژوهندگان جغرافياي سياسي و اقتصادي و ... از اين قبيل هستند، اما رشتههاي حقوق، حسابداري، روانشناسي و مديريت از رشتههايي هستند که بازار کار وسيعتري دارند. بايد توجه داشت که دانشآموزان اين رشته براي موفقيت در دانشگاه و بازار کار، نبايد به درس رياضي بياعتنا باشند. مباحث رياضي در اين رشته خيلي سادهتر از رشتههاي ديگر است و براي ادامهي تحصيل در تعدادي از رشتههاي پرطرفدار آن لازم است به درس رياضي خود اهميت دهند.
امروزه برخلاف سالهاي گذشته اهميت و ارزش رشتهي انساني توسط عدهي زيادي شناخته شده است و در اجتماع و بازار کار، جاي خود را باز کرده است. اکنون دانشآموزانِ زرنگ و علاقهمند فراواني، آگاهانه رشتهي انساني را انتخاب ميکنند. اين افراد بايد به مطالعهي آزاد در مورد ادبيات، تاريخ، هنر و مباحث فلسفي و اجتماعي علاقه داشته باشند تا نهتنها مطالعهي درسهايشان براي آنها ساده باشد بلکه با علاقه و پيگيرانه مطالعات خارج از درس را نيز ادامه دهند. واقعيت اين است که بازار کار تنها براي تعداد کمي از رشتههاي دانشگاهي علوم انساني فراهم است، اما دانشجويان فارغالتحصيل از رشتههاي انساني اصولاً بايد در زمينهي تحصيلي خود توانا بوده و مطالعهي وسيع داشته باشند و بيشتر متکي به فعاليتهاي فردي خود بوده و به نوعي به پژوهشهاي فردي يا پيوستن به تيمهاي مؤسسات خصوصي چشم داشته باشند. خبرنگاران، مترجمان، نويسندگان و منتقدان ادبي توانا و محققان علوم اجتماعي و مباحث فلسفي، زبانشناسان، محققان تاريخ، پژوهندگان جغرافياي سياسي و اقتصادي و ... از اين قبيل هستند، اما رشتههاي حقوق، حسابداري، روانشناسي و مديريت از رشتههايي هستند که بازار کار وسيعتري دارند. بايد توجه داشت که دانشآموزان اين رشته براي موفقيت در دانشگاه و بازار کار، نبايد به درس رياضي بياعتنا باشند. مباحث رياضي در اين رشته خيلي سادهتر از رشتههاي ديگر است و براي ادامهي تحصيل در تعدادي از رشتههاي پرطرفدار آن لازم است به درس رياضي خود اهميت دهند.
هنرستان
زماني اوليا تصور ميکردند دانشآموزي که انرژي درس خواندن ندارد بهتر است به هنرستان برود اما امروزه اين نگاه تغيير کرده است. حقيقت آن است که عدهاي در کارهاي عملي و درسهاي کاربردي از خود استعداد زيادي نشان ميدهند. همواره ديده ميشود که اوليايي در مقابل فرزند خود که علاقهمند به هنرستان است مقاومت کردهاند و او را به رشتههاي رياضي و تجربي سوق دادهاند. بعضي از اين دانشآموزان متأسفانه به علت عدم علاقه به آن رشتهها به صورت ديپلمههاي ضعيف و بيعلاقه، موفق به قبولي در کنکور نشده و نتوانستهاند راه موفقيت را بيابند؛ در حالي که همتايانشان که رشتههاي فني و حرفهاي را با علاقه انتخاب کردند به سادگي در کارداني و سپس کارشناسي پذيرفته و وارد بازار کار شدند. نکتهي مهم اين است که اگر هنرستانيها ميخواهند در دانشگاه ادامهي تحصيل دهند نبايد به درسهاي تئوريک بياعتنا باشند. امروزه هنرستانيهاي موفق فراواني نگاه جامعه را به دورهي هنرستان عوض کردهاند و نقش مؤثر آن را در بازار کار به اثبات رساندهاند. رشتههاي مکانيک خودرو، ساختمان، معماري، الکترونيک، الکتروتکنيک، حسابداري و کامپيوتر، رشتههايي هستند که بازار کار بهتري دارند.
