امیرحسین عبرت بین: گفتوگو با سامان خیری رتبه 36 منطقه 2 کنکور تجربی99 با میانگین تراز 7149 از شهر نیشابور
حضور در کانون، آزمونهای برنامهای و برنامهی راهبردی
من از ابتدا به درس خواندن علاقه داشتم و درس خواندنم فارغ از کسب نمره و رقابت با سایرین بود سال ششم با تیز هوشان آشنا شدم و تلاش کردم که در این آزمون پذیرفته شوم اما نشد این یکی از بزرگترین شکست هایم در زندگی بود اما بعدها متوجه شدم که گاهی اتفاقاتی که از نظر ما ناخوشایند هستند می توانندمسیر بهتری در زندگی ما رقم بزنند متوسطه اول را در مدرسه نمونه دولتی تحصیل کردم با تجربیاتی که کسب کرده بودم وضعیت درسی بهتری را به وجود آوردم از طرفی کسب نتایج خوب در آزمون های مدرسه به من انگیزه می داد تا بیشتر تلاش کنم و جزو نفرات برتر مدرسه باشم سال نهم با بهره گیری از یک برنامه جامع و با تلاش زیاد در آزمون تیزهوشان شرکت کردم و پذیرفته شدم و در مدرسه شهید بهشتی ثبت نام کردم با ورود به این مدرسه می دانستم که فضای رقابتی سختی بین بچه ها وجود دارد اعتماد به نفس بالایی داشتم و به صرف خوب بودن راضی نبودم بلکه می خواستم جزو بهترینها باشم به همین دلیل انگیزه بالایی در درس خوندن داشتم از طرفی دغدغه کنکور برای من ایجاد شد و سعی می کردم مطالب هر سال را در همان سال به طور کامل فرا بگیرم تا در سال آخر فشار درسی زیادی بر من تحمیل نشود.
جامعه آماری بالا و اینکه نفرات برتر کنکور در آزمون های کانون شرکت می کردند باعث شد تا در کانون ثبت نام کنم اما مهمتر اینکه کانون بر نقش برنامه ریزی در موفقیت تاکید داشت و من متوجه شدم که صرف تلاش منجر به موفقیت نمی شود در واقع تلاش باید با برنامه و آزمون های مستمر همراه باشد.
من از سال دهم تا دوازدهم به مدت سه سال به طور پیوسته در آزمونها شرکت میکردم یکی از ویژگی های خوب کانون این است که هر برنامه ای که اجرا می کند با دلیل و منطق همراه است و از آنجایی که این برنامه ها با شرایط من سازگاری داشت می توانستم به آنها اعتماد کنم.
در اولین آزمون دهم ترازم ۵۹۰۰ و در آخرین آزمون سال دوازدهم ترازم ۷۴۰۰ شد از هر آزمون تجربیاتی را کسب می کردم و در آزمون های بعدی تصمیمات بهتری می گرفتم از طرفی با بررسی نتایج آزمون ها روشهای مطالعه ام را اصلاح می میکردم در نتیجه در طی این سه سال پیشرفتی تدریجی داشتم.
آزمون های برنامه ای کانون حاصل تفکر گروهی از افراد کاردان است و به گونه ای طراحی شده که هر کس متناسب با شرایطی که دارد آن را برای خود شخصی سازی کرده و با آن پیشرفت کند همچنین پیشروی تدریجی مطالب و ایستگاه های جبرانی از دیگر مزیت های این برنامه است.
به نظر من یک برنامه زمانی به نتیجه میانجامد که به طور کامل به آن عمل شود در واقع برنامه که ناقص انجام شود نتیجه بخش نیست آزمون ها بخش مهمی از برنامه راهبردی را شکل می دهند بنابراین به بار نشستن این برنامه منوط به حضور در همه آزمون هاست من در طی این سه سال تنها یک بار غیبت داشتم و در سال آخر هیچ غیبتی نداشتم.
معمولاً برنامه مدرسه با برنامه کانون هماهنگ بود اگر تفاوتی بین این دو برنامه به وجود میآمد به گونهای عمل میکردم که در هیچ یک از برنامه ها عقب نیفتم
کلکسیون روش مطالعه
نقاط قوت
ریاضی: یکی از نقاط قوت من درس ریاضی بود پایه قوی در ریاضی داشتم اما می دانستم که پایه قوی و داشتن استعداد به تنهایی کافی نیست در آزمون های کانون به تجربه پی بردم که هر گاه تلاش بیشتری میکردم درصد بالاتری را کسب میکردم بنابراین تمرین و تکرار زیاد عامل موفقیت من در این درس است.
فیزیک: یکی دیگر از نقاط قوت من درس فیزیک بود درس ها را به خوبی یاد می گرفتم و تمرین زیادی در این درس داشتم اما عمده اشتباهات من ناشی از بی دقتی هایم بود و بیدقتی هایم بیشتر به خاطر خوب نخواندن سوالات بود از نظر من تغییر در یک کلمه صورت سوال میتواند جواب نهایی را تغییر دهد در واقع هنگام حل سوالات باید همه جوانب آن را در نظر بگیریم سال آخر بی دقتی هایم را در جزوه ای یادداشت میکردم و این کار باعث کاهش بی دقتی هایم میشد در نتیجه همیشه در این درس نمرات خوبی می گرفتم.
دروس چالشی
زیست: یکی از درس های چالشی برای من درس زیست بود سال اول بیشتر وقتم را صرف تست زنی می کردم و از کتاب درسی دور شده بودم در نتیجه در آزمون ها در یادآوری مطالب دچار مشکل می شدم سال یازدهم به کتاب درسی توجه بیشتری میکردم اما به دلیل منابع محدودی که داشتم درصد هایم از ۸۰ کمتر بود سال آخر وقت بیشتری را برای زیست صرف کردم که بخش قابل توجهی از آن مربوط به کتابهای درسی بود همچنین از منابع بیشتری برای زیست استفاده کردم در آزمونهای آخر نمره هایم به بالای ۹۰ رسید.
ادبیات: ادبیات یکی دیگر از درس های چالشی من بود در فهم ابیات و متون مشکل داشتم همچنین ادبیات را محدود به کتابهای درسی کرده بودم اما سال آخر ادبیات را به صورت موضوعی مطالعه کردم از طرفی پی بردم که ادبیات باید به طور پیوسته مطالعه شود بنابراین روزی حداقل یک ساعت برای ادبیات وقت می گذاشتم و در این یک ساعت یا بیشتر ذهنم را درگیر ابیات و مفاهیم ادبی میکردم اگر بخواهیم ادبیات را به صورت اصولی یاد بگیریم نیاز به برنامه بلندمدت داریم و تسلط بر این درس یک شبه به دست نمی آید بعد از مدتی متوجه تغییر محسوسی در این درس شدم و نمراتم زیاد میشد و در آزمونهای آخر درصد های بالایی را کسب کردم.
منابع مطالعاتی
من برای درس های شیمی فیزیک و زیست از کتاب های آبی پیمانه استفاده کردم به نظر من یک کتاب خوب علاوه بر پوشش کامل باید مطالب را طبقه بندی شده و منظم ارائه دهد پس از حل تست های این کتاب و بررسی آن ها به نقاط قوت و ضعف خود پی می بردم و برای رفع نقاط ضعف خود اقدام میکردم و همچنین هنگام مرور درسها میدانستم که باید به چه چیزهایی توجه بیشتری کنم در درس های پایه پیشرفت خوبی کردم و در طی سال تحصیلی دوازدهم با صرف وقت کم در این درس ها درصد های بالایی را کسب میکردم.
اطلاعرسانی (سایت کانون، مجلهی سرای دانش و ...) و جعبه ابزار کارنامه
سایت کانون محلی برای نزدیک شدن دانشآموزان به هم و آشنایی با نظرات یکدیگر است گفتگو ها و کامنت ها نشان دهنده این واقعیت است همچنین مطالب این سایت به همه نیازهای دانش آموزان پاسخ می دهد و سازماندهی مطالب باعث شده که بتوانیم به آن مطلبی که بخواهیم به راحتی دسترسی پیدا کنیم.من به سایت کانون زیاد مراجعه میکردم و اخبار مربوط به کنکور مطالب مشاوره ای و گفت و گوها را میخواندم عادت کرده بودم که هر روز به این سایت مراجعه کرده و مطالبش را دنبال کنم.
هرکدام از کارنامه هایی که در جعبه ابزار کارنامه ام بود؛ در شرایطی قابل استفاده و مفید بودند کارنامه اصلی را بعد از ظهر روزهای آزمون بررسی میکردم و با آن آزمون را تحلیل می کردم یا در دوران جمع بندی کارنامه اشتباهات یکی از بهترین منابع برای مرور اشتباهاتم بود اما کارنامهای که بیشتر با آن سر و کار داشتم کارنامه اصلی آزمون بود.
من همه قسمتهای مجله سرای دانش را می خواندم اما مهمترین بخش این مجله گفتگو با نفرات برتر بود آنها از مشکلات خود در دوران تحصیلی میگفتند و بعضی از این مشکلات برای من هم پیش آمده بود راهکار هایآنها را میخواندم آنها را برای خود اجرا میکردم و نتیجه می گرفتم همچنین نفرات برتر دیدگاه های متفاوتی نسبت به موضوعات مختلف داشتند و من با مطالعه گفتگو های آنها با دیدگاه آنها آشنا میشدم و این باعث شده بود که در مواجهه با موضوعات مختلف تصمیمات درستی بگیرم.
خانواده
تحصیلات پدرم لیسانس است و ایشان کارمند اداره آب و فاضلاب هستند.تحصیلات مادرم نیز لیسانس است و ایشان فرهنگی اند.
بیشتر دانش آموزان مدرسه من در آزمون های کانون شرکت می کردند این فضای رقابتی در آزمون های کانون نیز وجود داشت این رقابت به من انگیزه میداد تا در آزمون های کانون هم جزو نفرات برتر باشم البته این را هم باید بگویم که علی رغم رقابتی که بین بچه ها وجود داشت رفاقت همچنان حفظ شده بود با اینکه رقیب هم بودیم اما به همدیگر کمک می کردیم و اشکالات یکدیگر را رفع می کردیم گاهی بحث هایی درباره مطالب کتاب ها بین ما شکل می گرفت در مجموع رفاقت و رقابتی که بین من و دوستانم وجود داشت باعث پیشرفت در درس هایمان می شد.
نقش اولیا
به نظر من مهمترین نقش پدر و مادرم در موفقیت های تحصیلی من این بود که آنها شرایطی را برای من ایجاد کردند تا من دغدغه ای بجز درس خواندن نداشته باشم همچنین آنها بهترین مشاور من بودند و گاهی پیش میآمد که در آزمونی دچار افت می شدم و این مرا ناامید می کرد آنها با من صحبت میکردند و من را تشویق میکردند و این به من آرامش میداد شرایطی که امسال به وجود آمد باعث شد که آنها وقت بیشتری را در خانه سپری کنند و من نیز با خیال راحت تری درس می خواندم.
اراده قوی و پشتکار زیاد از مهمترین ویژگی های شخصیتی من است اگر کاری به من سپرده شود وظیفه خود می دانم که آن را به بهترین صورت انجام دهم و از نیمه تمام ماندن کارها بدم می آید یکی از کارهای مهمی که در این چند سال داشتم درس خواندن بود بنابراین سعی میکردم که این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
درصد هایی که در کنکور سراسری کسب کردم :
ادبیات:74.7 عربی:100 دینی:85.4 زبان:68
ریاضیات:68.9 زیست شناسی:82.4 فیزیک:69 شیمی:80.8
روز کنکور
امسال به دلیل شرایط خاصی که پیش آمد کنکور به تعویق افتاد و فرصت خوبی در فاصله زمانی بین امتحانات نهایی و روز کنکور ایجاد شده بود تا بتوانیم با آمادگی کامل وارد جلسه آزمون شویم اما مسئله مهمی که برایم وجود داشت شرایط روحی و روانی در روز کنکور بود هرساله می شنیدم که تعدادی از بچه ها به خاطر استرسی که داشتند آن نتیجه مورد انتظار خود را کسب نکرده بودند به همین خاطر تا روز کنکور به آزمون فکر نمی کردم زیرا عقیده داشتم که فکر کردن به سختی کنکور آن را در ذهنمان بزرگ میکند این در حالی است که کنکور آزمونی مثل آزمون های کانون است کسی که در روزهای آخر به سختی کنکور فکر میکند توانایی های خود را از یاد می برد اعتماد به نفسش را از دست می دهد و به علت اضطرابی که بر او غلبه شده باعث می شود که بازدهی خوبی را در جلسه کنکور به دست نیاورد هر چند که بر مطالب درسی مسلط باشد.
در جلسه کنکور از روشهای زمان های نقصانی و استراتژی بازگشت استفاده کردم در درس های عمومی وقت اضافه اوردم و سوالاتی که شک داشتم را دوباره بررسی کردم در دروس اختصاصی سوالات سخت و وقت گیر بودند در نتیجه فرصت کمی برای بازگشت و بررسی دقیق سوالات برایم پیش آمده بود از طرفی با توجه به آزمون هایی که در ماه آخر از خودم گرفته بودم ترتیب پاسخگویی به دروس و زمان های نقصانی را تعیین کرده بودم و آن ها را در آزمون کنکور اجرا کردم همچنین با بررسی سوالات رشته ریاضی که روز قبل برگزار شد فهمیدم که آزمون تجربی آزمونی سخت خواهد بود بنابراین در حل سوالات کنکور با این ذهنیت پیش رفتم که ابتدا سوالات ساده و سپس سوالات دشوار را حل کنم.
